گنجور

 
۵۶۱

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۵ - پاسخ دادن پاکباز هاتف غیب را و عجز آوردن او از خودی خود

 

... تنم افتاده اینک بردرتست

فتاده موج زن در خاک و در خون

دل بیهوش غمخوار است اکنون ...

عطار
 
۵۶۲

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

... عجب در غرق این دریا فتادی

چو دریاییست دنیا موج پر خون

دمادم میزند بر هفت گردون ...

... دل خود را از این دریا خبر کن

که پر موجست از خون عزیزان

از او شو گر تو مردی هان گریزان ...

عطار
 
۵۶۳

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۶ - در شرح دادن خورشید وحدت در حجاب صورت فرماید

 

... یکی دریاست اندر اندرونت

گرفته موج بنگر از برونت

پر از ماهی و مر حیوان در او بین ...

عطار
 
۵۶۴

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

... با عیان تو کلی تاخت خواهم

مرا از وصل تو اصل است موجود

نمودستی مرا دیدار مقصود ...

... حقیقت قل هوالله زان نشان ست

جمال بی نشانت هست موجود

تمامت از تو می جویند مقصود ...

... ترا مر عاشقان جز تو ندانند

تو لایی در همه موجود گشته

تو مقصودی از آن معبود گشته ...

... حقیقت در درون جان آدم

به تو موجود و لاموجود بوده

ز بود تو حقیقت بود بوده ...

... درون جان شده در من پدیدار

چه وصفت گویم ای موجود بی چون

که گردان است از شوق تو گردون ...

... یکی جام است پر نور حقیقت

در آن موجود بی شک دید دیدت

یکی جام است در وی ذات پاکت ...

... ز خود گفته چنین در خود شنفته

تو درجانی و عطار از تو موجود

حقیقت خود تو مقصود و تو موجود

از آن جز تو نخواهم دید غیری ...

... از آن پیدا شده الا تو داری

ز لا موجودی و الا حقیقت

ز الا الله دیدم دید دیدت ...

... در او اسرار صنع پاک بنگر

همه درخاک شد موجود تحقیق

از او بنگر تو بود بود تحقیق ...

... همه اندر بر رهبر نهاده

یکی تخمست اندر ذات موجود

هزاران قسم در ذرات موجود

یکی تخمست از سر الهی ...

... ز بود خویشتن بت میپرستی

در این آیینه موجودی همیشه

که اندر بود کل بودی همیشه ...

... ز دید خویش پنهان شد در اینجا

ره جان کرد دید او ذات موجود

از او دیدند مر ذرات مقصود ...

... حقیقت حق عیان عین العیان دید

ز حق در حق چنان موجود آمد

که او را جمله حق مقصود آمد ...

... نداند صورت خود این چنین راز

که موجود است در انجام و آغاز

به وقت صورت این معنی بیابد ...

... درون بحر جوهر دید با یار

حقیقت می زند موج پر از خون

در اینجا هیچ راهی نیست بیرون

حقیقت می زند موج دمادم

کسی باید که یابد اندر او دم ...

... برافتد این حجاب آخر به یکبار

تو جانان گردی و او در تو موجود

شود آن دم بیابی عین مقصود ...

عطار
 
۵۶۵

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

... از او بشنیدهام زو باز گفتم

مرا این سر از او موجود آمد

که ذاتم جملگی معبود آمد ...

... یقین عطار اینجا همدم اوست

مرا زو ایندم اینجا گشت موجود

یقین ذات من اینجا در ازل بود ...

... حقیقت باشد و انجام و آغاز

حقیقت قربتش موجود باشد

عیان در ذات او معبود باشد ...

... مرا زین صورت اینجاگه برون کن

تنم اینجایگه پر موج خون کن

من این صورت نمیخواهم در اینجا ...

... چرا اینجایگه پیدا شدستید

نه هر دو از یکی گشتید موجود

حقیقت اصلتان از ذات کل بود ...

... شما را خاک دیدست ازنهانی

شما در خاک موجود عیانی

شما را خاک دیدست از یکی باز ...

... حقیقت جان در آن اعیان نورست

هزاران نقش از خاکست موجود

چه گویم اندر او دیدار معبود ...

... کز آن این هر دو آبادست بنگر

یکی آتش که موجود صفاتست

دوم باد است کز اعیان ذاتست ...

... تویی در راه جانان کل مصفا

کمال بی نشانی در تو موجود

تویی اینجا حقیقت اصل این بود ...

... ترا از عین آن آباد دانم

تو از ذاتی و ذات اندر تو موجود

از آن پنهان شدستی تو زمقصود ...

... از اول بیشکی بی اسم بوده

همه اسم از تو موجود و تو بیجان

همه پیدای تو هستی تو در جهان ...

عطار
 
۵۶۶

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۰ - سؤال کردن صاحب راز از شیخ عطّار قدّس سرّه

 

... ز مایی و منی ابلیس چونست

نمیبینی دلش بر موج خونست

ز مایی و منی افتاد اول ...

عطار
 
۵۶۷

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۵ - در سوخت و کشتن اهل خلاف درویشی را بجهة ذکر حدیث الولایة افضل من النبوة

 

... فی المثل دروی کسی سامان نداشت

هست دریایی پر از خون موج موج

خود فتاده خلق در وی فوج فوج

هست دریایی پر از خون موج زن

سالکان بسیار در وی همچو من ...

عطار
 
۵۶۹

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۶ - تمثیل در فواید خاموشی و گوش کردن پند استاد و یک جهت بودن در آن و بیان استعداد جبلی مستعدان

 

... داد وی را حق تعالی یک گهر

گوهری از صلب او موجود ساخت

وآنگه او را عابد و معبود ساخت ...

... قد خویش سایه آدم شده

صد هزاران دل ازو در موج خون

غوطه خوردند و یکی نامد برون ...

عطار
 
۵۷۰

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن

 

... ای برادر گر رسی بر قبر من

آتش شوقم به بینی موج زن

خود کفن دارم ز عشقش چاک چاک ...

عطار
 
۵۷۱

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۶ - ***

 

... پند پیرانت کند با دین قرین

پند پیرانست بحر موج زن

پند پیرانست چون در عدن ...

عطار
 
۵۷۲

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۷ - در قبول نمودن نصیحت و بیان ادیان و ملل مختلفۀ مخترعان و توضیح دین هدی که طریقۀ آل مصطفی و مرتضی است

 

... دیدم او را من بعین خویشتن

لاجرم چون بحر گشتم موج زن

مرده ای بودم بعالم همچو تو ...

... رو کلام ایزدی را سمع کن

هست دریاها ز علمش موج زن

تو نداری قطره ای در بحر تن ...

عطار
 
۵۷۵

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه

 

... باد را نه ماهه مریم کند

آب موج آرنده را پل سازد او

واتش سوزنده را گل سازد او ...

... قرص مهرو کاسه ماه اونهاد

چون در آب بحر موج آغاز کرد

هر دو را ز آمد شدن هم باز کرد ...

عطار
 
۵۷۶

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة ‌و التمثیل

 

... صد فلک میگشت در پهلوی او

صد محیط موج زن با خویش داشت

صد بهشت و دوزخ اندر پیش داشت ...

عطار
 
۵۷۷

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۴ - الحكایة ‌و التمثیل

 

... زانکه هیچ این ره سروپایان نداشت

دید عالم عالم از خون موج زن

گاه عرش و گاه گردون موج زن

صد هزاران عالم پر شور بود ...

عطار
 
۵۷۸

عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۲ - الحكایة ‌و التمثیل

 

کرد در کشتی یکی گبری نشست

موج برخاست و شد آن کشتی ز دست

سخت میترسید گبر هیچ کس ...

... آتش اینجا کی شناسد سر ز پای

موج چون هم مردکش هم سرکش است

در چنین موجی چه جای آتش است

گر کند اینجایگه آتش قرار ...

عطار
 
۵۷۹

عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

... دید در هر ذره ای انوار حق

موج می زد جزو جزو اسرار حق

لاجرم گر ماهی و گر ماه دید ...

عطار
 
۵۸۰

عطار » مصیبت نامه » بخش سیزدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

... چند در سوراخها سازی وطن

در نگر در آفتاب موج زن

تا ببینی آفتاب آتشین ...

عطار
 
 
۱
۲۷
۲۸
۲۹
۳۰
۳۱
۲۶۳