گنجور

 
۵۰۴۱

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۶

 

... چنین که خاص تو شد ملک حسن دانستم

که مهر داغ دل لاله هم به نام تو بود

ز فتنه دوستی آن نگاه شد معلوم ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۴۲

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۸

 

... سودة اخگر کنونم مشت خاکستر شود

چشم اگر بر لاله و گل می گشایم بی رخش

هر نگه بر دیدة حسرت کشم خنجر شود ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۴۳

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۳

 

... عالمی را غرقه در آب گهر دارد بهار

صورت شیرین به جای لاله می روید ز سنگ

گر بدین سان جلوه بر کوه و کمر دارد بهار ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۴۴

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۶

 

... لوح عاشق ساده می باید بلی زیبنده نیست

لاله های داغ را جز سینة بی کینه راغ

غیر را دعوی همچشمی فیاض ابلهی است ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۴۵

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۷

 

... خمیازة آغوش فغانست درین باغ

گل مست وفا لاله دورو سرو هوایی

بر روی که نرگس نگرانست درین باغ ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۴۶

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱۸

 

... با سیه بختی بزاد و در میان خون نشست

سخت لازم پیشة عشقست داغ لاله ام

من خود افتادم به دام عشق او فیاض باز ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۴۷

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۱

 

... اظهار شکوه از ستم دوست کافریست

ای لاله داغدار نرویی ز تربتم

آن شعله بین که با همه آغوش دشمنی ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۴۸

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۲

 

به جیب چاک و به دل داغ هجر یار ندارم

چه سان به سیر روم روی لاله زار ندارم

لب هوس چه گشایم به آب چشمة حیوان ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۴۹

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۳

 

... چه برگ کاه که باجم نداد ازین رخ کاهی

کدام لاله که بروی چراغ داغ ندارم

مراست با غم عشقت فراغت همه عالم ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۵۰

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۲

 

... کرشمه سنجی داغم بهار صد چمنست

چه لازمست که حسرت به لاله زار کشم

به این حیات چرا باید از اجل ترسید ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۵۱

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۵

 

ز داغ لاله چشم آمد به داغم

ز بوی گل پریشان شد دماغم ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۵۲

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸۲

 

... می توان آوارگی در گلشن از بویش فکند

می روم گل را مگر چون لاله صحرایی کنم

یاد همت می دهد فیاض انداز خطر ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۵۳

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۰

 

... گل ریخته تا دامن از چاک گریبانم

هم سرو منی هم گل هم لاله و هم سنبل

جایی که تویی نبود پروای گلستانم ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۵۴

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۰

 

... عمری چون نشیه با می بی غش نشسته ایم

چون داغ لاله بی غم عشق پریرخان

افسرده ایم اگرچه در آتش نشسته ایم ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۵۵

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۹

 

... دماغی از نفس گل شکفته تر داریم

درین بهار هوس چون نسیم لاله و گل

بدین خوشیم که بر موج خون گذر داریم ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۵۶

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۱

 

... آتشیم آتش ولیکن در ته خاکستریم

دتر مزاج لاله و در طبع گل آبیم آب

لیک بر خار و خس این دشت باد صرصریم ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۵۷

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۹

 

ز مژگان چند چون ابر بهاران

سرشک لاله گون بارم چو باران

به خاک کوهکن برمی فروزم

چراغ لاله ای در کوهساران

خط سبزش مرا شوریده تر کرد ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۵۸

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۱

 

برافکن پرده و از عکس آن رونوبهارم کن

درآ در جلوه و از داغ حسرت لاله زارم کن

شرم چون کشتة ناز تو بهر خونبهای من ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۵۹

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۰

 

... گر بوی درد می شنوم از تو دور نیست

در لاله زار سینة افگار گشته ای

با قید خویشتن نتوان صید عشق شد ...

فیاض لاهیجی
 
۵۰۶۰

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۱

 

... چون طفل غنچه خون ز لب دل مکیده ای

چون داغ لاله بر سر آتش نشسته ای

مجنونی از قلمرو عادت رمیده ای

دیوانه ای طلسم تکلف شکسته ای

از لاله زار حسرت جاوید غنچه ای

وز گلستان گلبن امید دسته ای ...

فیاض لاهیجی
 
 
۱
۲۵۱
۲۵۲
۲۵۳
۲۵۴
۲۵۵
۳۶۲