گنجور

 
فیاض لاهیجی

برافکن پرده و از عکس آن رونوبهارم کن

درآ در جلوه و از داغ حسرت لاله‌زارم کن

شرم چون کشتة ناز تو بهر خونبهای من

زمین جلوه‌گاه خویش را وقف مزارم کن

ز لطف آشکارت قدر من پوشیده می‌ماند

به پنهانی بیا در پیش مردم آشکارم کن

مرا تا از نظر انداختی با خاک یکسانم

بیا بر رغم گردون یک کف خاک اعتبارم کن

قرار صبر با خود داده‌ام اما پشیمانم

بگو فیّاض ازو حرفیّ و دیگر بیقرارم کن