گنجور

 
۵۰۴۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۱۱

 

... هیچ کافر هدف تیر هوایی نشود

می کشد سلسله موج به دریا صایب

عشق مخلوق محال است خدایی نشود

صائب تبریزی
 
۵۰۴۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۱۳

 

... تو که از دیدن کف حوصله را می بازی

به تو چون سینه دریا گهر راز دهد

دل مصفا شود از زخم زبان جا دارد ...

صائب تبریزی
 
۵۰۴۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲۶

 

... بوی کافور ازین مرده دلان می آید

باده پاک گهر چشم مرا دریا کرد

کار سنگ یده از رطل گران می آید ...

صائب تبریزی
 
۵۰۴۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲۷

 

... این گشاد از ید بیضای کفن می آید

صدف از اشک گهر دامن دریا گردد

هرکجا خامه صایب به سخن می آید

صائب تبریزی
 
۵۰۴۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۳۷

 

... جگر سوخته ای را که شرر می باید

پیش دریا نکند تلخ دهن را به سؤال

هرکه را همچو صدف آب گهر می باید ...

صائب تبریزی
 
۵۰۴۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۴۱

 

... عارفان رزق خود از عالم بالا گیرند

لب به دریا صدف پاک گهر نگشاید

نشود اهل دل از کشتن دشمن شادان ...

صائب تبریزی
 
۵۰۴۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۷۱

 

نه موج از دل دریا کرانه می طلبد

که بهر محو شدن تازیانه می طلبد ...

صائب تبریزی
 
۵۰۴۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۷۶

 

... طمع ز عمر سبکرو مدار خودداری

چگونه سیل ز دریا به کوه بر گردد

کجا رسد خبر دوستان به مشتاقی ...

صائب تبریزی
 
۵۰۴۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۹۳

 

... ز غرق امن بود کشتی سبکباران

به خار و خس کف دریا کنار می گردد

به آفتاب جمال تو چشم هرکه فتاد ...

صائب تبریزی
 
۵۰۵۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۲۳

 

... فغان که تاج سر من شده است همچو حباب

تعینی که ز دریا مرا جدا دارد

به راستی ز فلک پیش می توان افتاد ...

... حذر ز سایه بال و پر هما دارد

سفینه ای که به دریای بیکنار افتاد

چه احتیاج به تدبیر ناخدا دارد ...

صائب تبریزی
 
۵۰۵۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۳۴

 

... به هر طرف که رود چشم بر یمن دارد

دلی خزینه گوهر شود که چون دریا

هزار مهر ز گرداب بر دهن دارد ...

صائب تبریزی
 
۵۰۵۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵۰

 

... ز انقلاب جهان فارغند بی مغزان

کف از تلاطم دریا خطر نمی دارد

به قدر تلخی محنت بود حلاوت عیش ...

صائب تبریزی
 
۵۰۵۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶۶

 

... ز تیغ حادثه پروا نمی کند عاشق

ز موج تر نشود هرکه دل به دریا کرد

در آفتاب جهانتاب محو شد صایب ...

صائب تبریزی
 
۵۰۵۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶۷

 

... امید هست کند رحم بر غریبی ما

همان که قطره ما را جدا ز دریا کرد

ز ذره ذره کشد ناز مهر عالمتاب ...

صائب تبریزی
 
۵۰۵۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶۹

 

قدح به حوصله ما چه می تواند کرد

سفینه با دل دریا چه می تواند کرد

اگر دو یار موافق زبان یکی سازند ...

صائب تبریزی
 
۵۰۵۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۷۱

 

حساب زخم دل ما که می تواند کرد

شمار موجه دریا که می تواند کرد

ستاره های فلک را شمردن آسان است ...

صائب تبریزی
 
۵۰۵۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۷۲

 

سبکروی که ز سرپا نمی تواند کرد

سفر چو قطره به دریا نمی تواند کرد

ز بس که منفعل از کرده های خویشتن است ...

صائب تبریزی
 
۵۰۵۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۷۳

 

وصال با من خونین جگر چه خواهد کرد

به تلخکامی دریا شکر چه خواهد کرد

ازان فسرده ترم کز ملامت اندیشم ...

صائب تبریزی
 
۵۰۵۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۸۵

 

... به کنه قطره توانی رسیدن آن روزی

که همچو موج به دریا شنا توانی کرد

ترا ز اهل نظر آن زمان حساب کنند ...

صائب تبریزی
 
۵۰۶۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۹۵

 

... مکش سر از خط تسلیم عشق کاین صیاد

به دام موج ز دریا نهنگ می گیرد

چه طالع است که شیرازه سفینه من ...

صائب تبریزی
 
 
۱
۲۵۱
۲۵۲
۲۵۳
۲۵۴
۲۵۵
۳۷۳