نه موج از دل دریا کرانه میطلبد
که بهر محو شدن تازیانه میطلبد
منم که بیخبرم در سفر ز منزل خویش
وگرنه تیر هوایی نشانه میطلبد
گهر صدف طلبد، تیغ آبدار نیام
دلِ دو نیم ز خلق آن یگانه میطلبد
ز آستانه دل یافت هرچه هرکس یافت
خوش آن که حاجت ازین آستانه میطلبد
بس است از رگ جان تازیانه سفرش
دلی که بهر رمیدن بهانه میطلبد
چه ساده است توانگر که با سیاهدلی
صفای وقت ز آیینهخانه میطلبد
به خاک غوطه چو قارون زد از گرانی خواب
هنوز خواجه غافل فسانه میطلبد
ز ناگواری وضع زمانه بیخبر است
کسی که زندگی جاودانه میطلبد
اگرچه عشق بود بینیاز از زر و سیم
همان ز چهره زرین خزانه میطلبد
ز شورهزار تمنای زعفران دارد
ز من کسی که دل شادمانه میطلبد
شکسته باد پر و بال آن گرانپرواز
که با گشاد قفس آب و دانه میطلبد
به عیب خود نبرد بیدلیل، نادان راه
که طفل از دگران راه خانه میطلبد
به عیب خود نبرد بیدلیل، نادان راه
که طفل از دگران راه خانه میطلبد
کسی که چشم سعادت ز اختران دارد
ز تنگچشمی، از مور دانه میطلبد
خوش است سلسلهجنبان جستوجو صائب
ز موج، ریگ روان تازیانه میطلبد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مضامین مختلفی اشاره میکند. او با استفاده از استعارههایی مانند "موج"، "تیر هوایی" و "گهر صدف" به تلاش و جستجوی انسان در زندگی و نیازهای او پرداخته است. شاعر اشاره میکند که انسانها به دنبال عشق، دل آرام و سرنوشت خوب هستند، اما گاهی در جستجوی این خواستهها غافل از واقعیات زندگی میشوند. او به تفاوتهای اجتماعی و زحمتهای انسانها اشاره میکند و میگوید که در زندگی نباید از حقیقتها غافل شد و به دنبال چیزی باشیم که واقعاً نیاز داریم. در نهایت، شاعر به اهمیت کنجکاوی و تلاش در زندگی اشاره میکند و به زیباییهای آن میپردازد.
هوش مصنوعی: موج دریا به دنبال پیدا کردن ساحل نیست، بلکه برای غرق شدن و نابود شدن به دنبال ضربه و شدت است.
هوش مصنوعی: من در سفری هستم و از محل خود بیخبرم، و اگر نه، تیر هوایی نیاز به نشانهگیری دارد.
هوش مصنوعی: مروارید از صدف خواسته میشود، ولی دل شکسته و ناراحت، تنها عشق آن فرد بینظیر را میطلبد.
هوش مصنوعی: هر کسی آنچه را که از دل میخواهد، پیدا میکند؛ اما خوب است که کسی از این درگاه درخواست کند.
هوش مصنوعی: اگر دلی بخواهد به سفر کردن برود، دیگر نباید بهانهجویی کند؛ زیرا حالا دیگر بس است که از مشکلات و سختیهای این سفر، رنج ببرد و بهانه بیاورد.
هوش مصنوعی: آدم ثروتمند به راحتی میتواند از دلی پر از کینه، زیبایی زمان را از آینهخانه بخواهد.
هوش مصنوعی: وقتی که به زمین افتاد و غرق در خاک شد، همچنان ضیاء و ثروتش او را به خواب برده است، در حالی که هنوز خواجه بیخبر از این ماجرا به دنبال داستان و افسانه است.
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال زندگی ابدی است، از مشکلات و سختیهای زمانه بیخبر است.
هوش مصنوعی: عشق به خودی خود نیازی به پول و ثروت ندارد، اما با این حال از زیبایی و جذابیت خود همچنان خواهان چیزهای باارزش است.
هوش مصنوعی: کسی که دلش شاد و خوشحالی را میطلبد، آرزوی زیباترین و بهترین چیزها را در دل دارد، حتی اگر در شرایط سخت و ناامیدکنندهای باشد.
هوش مصنوعی: پر و بال پرندهای که در قفس اسیر شده، باید بشکند، زیرا او فقط به دنبال آب و دانه است و به آزادی و پرواز فکر نمیکند.
هوش مصنوعی: کسی که نادان است، به راحتی عیبهای خود را نمیبیند و مانند کودکی که برای رسیدن به خانه، راهی را از دیگران میپرسد، نیاز به کمک دارد.
هوش مصنوعی: افراد نادان بدون دلیل به عیبهای خود نمیپردازند، مانند کودکی که برای پیدا کردن راه خانهاش از دیگران کمک میگیرد.
هوش مصنوعی: کسی که به ستارگان و نشانههای خوشبختی نگاه میکند، به خاطر تنگنظریاش از یک مورچه دانه میخواهد.
هوش مصنوعی: زیباست که جستجوگر به دنبال حقیقت باشد؛ همچون موجی که برای حرکت به جلو نیازمند نیرویی است تا بر ریگهای روان اثر بگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به دیده و دل من دوست خانه می طلبد
چرا در آتش و آب آشیانه می طلبد؟
زبان بسوخت ز آه و ز بهر شرح فراق
لبم ز جان پر آتش زبانه می طلبد
دلم به سوی بتان میل می کند وانگاه
[...]
دلی که در خم زلف، شانه میطلبد
چو طایری است که شب، آشیانه میطلبد
ز شوق خال تو، دل میتپد در آن خم زلف
حریص بین، که به دام است و، دانه میطلبد
دلم به خانه خرابی خویش میگرید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.