همین نه چشم مرا روشن آن دلارا کرد
که ذره ذره خاک مرا سویدا کرد
امید هست کند رحم بر غریبی ما
همان که قطره ما را جدا ز دریا کرد
ز ذره ذره کشد ناز مهر عالمتاب
نظر کسی که به آن حسن عالم آرا کرد
چو نقش پای، زمین گیر بود دیده من
مرا بلند نظر آن بلند بالا کرد
کسی که راه به تنگ دهان جانان برد
در آفتاب قیامت ستاره پیدا کرد
نرفت زنگ غم از دل به باده، حیرانم
که در چه ساعت سنگین مرا به دل جا کرد
همان به دامن او ریخت ز انفعال سؤال
به ابر قطره چندی که بحر اعطا کرد
ز پیروان شریعت درین سرای سپنج
دو شش زد آن که به اثناعشر تولا کرد
نمی شود نکشند انتقام، عشق غیور
ز سرکشی مه مصر آنچه با زلیخا کرد
به آفتاب جهانتاب می رسد صائب
چو شبنم آن که دل خویش را مصفا کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و زیبایی میپردازد. شاعر بیان میکند که عشق و محبت، در عین کوچکی و ذرهذره بودن، میتواند روح و دل را روشن کند و از غم و اندوه آزاد سازد. او به نعمت وجود معشوق اشاره میکند که مانند خورشید درخشان است و زیبایی و ناز او بر دلها تأثیر میگذارد. همچنین، شاعر به مسائلی مانند تنهایی و انتظار اشاره دارد و نشان میدهد که عشق میتواند حتی در لحظات سخت نیز دل انسان را شاد کند. در نهایت، او به قدرت عشق اشاره میکند که نمیتوان آن را نادیده گرفت و مورد انتقام قرار داد.
هوش مصنوعی: چشمانم را همین شخص زیبا روشن کرد و دل من را شاد نمود، که حتی ذرات خاک من را هم سفید و پاک کرد.
هوش مصنوعی: امید داریم که آن موجودی که ما را از دریا جدا کرده و تنها گذاشته، بر حال غریب و بیکس ما ترحم کند.
هوش مصنوعی: نگاهی به کائنات و زیباییهای آن، حتی از کوچکترين بخشها هم میتواند جاذبه و ناز خاصی به وجود آورد، مخصوصاً برای کسی که توانسته است با زیباییهای خود، همه چیز را زینت بخشد و آن را دلرباتر کند.
هوش مصنوعی: وقتی که رد پای کسی بر زمین میماند، چشم من در آنجا بسته میشود و اما آن شخص بلندمرتبهای که دیدگاه من را بالا برد، مرا متوجه خود کرد.
هوش مصنوعی: کسی که راهی به دل محبوبش پیدا کند، در روز قیامت مانند ستارهای در آسمان درخشان خواهد شد.
هوش مصنوعی: غم از دل من با نوشیدن شراب از بین نرفت و اکنون مات و متحیرم که در کدامین لحظه این احساس سنگین را در دل خود جای دادم.
هوش مصنوعی: در اینجا به نظر میرسد که شاعر به نوعی از نیکی و لطف اشاره میکند. او میگوید که همچنان که ابر، قطرات باران را به زمین میریزد، از دریای بخشش هم کسانی که نیاز دارند، بهرهمند میشوند. در واقع، شاعر میخواهد بگوید که انسانها در برابر نیکیها و محبتها کمتر از آن چیزی هستند که باید بپرسند یا خواستهای داشته باشند، و این کرم و بخشش نیازی به سؤال ندارد.
هوش مصنوعی: در این دنیا، افرادی که به اصول دینی پایبند هستند، به دو دسته تقسیم میشوند: آن که به دوازده امام در دین اسلام عشق و محبت ورزیده است، از دیگران متمایز میشود.
هوش مصنوعی: عشق، مانند مهی که مصر را به چالش میکشد، نمیتواند به سادگی از کنار انتقام بگذرد و نادیده بگیرد. داستان زلیخا و یوسف نشان میدهد که عشق، حتی در شرایط سخت و غیورانه، نمیتواند از درد و انتقام دور بماند.
هوش مصنوعی: کسی که دل خود را پاک و صاف کند، مانند شبنم در پیشگاه آفتاب درخشان میدرخشد و به او نزدیک میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زمانه روی زمین را چو رنگ دیبا کرد
طراز دیبا یاقوت کرد و مینا کرد
بهاری ابر ز دریا نهاد روی بدشت
وز آب دیده همه شب برم چو دریا کرد
هوا همی بگشاید ز سنگ خارا آب
[...]
کمند زلف توام پای بند سودا کرد
به عهد سروِ قدت فتنه دست بالا کرد
به اهل حسن طریق جفا و شوخی داد
همان که محنت و غم را نصیبهٔ ما کرد
ز بس که گفت به مردم سرشک راز دلم
[...]
شکفت غنچه و این عقده ام بدل جا کرد
که دهر چون گره از کار بسته ای وا کرد
پسند خاطر یک تن نیم چه چاره کنم
که بی نفاق بیکدل نمی توان جا کرد
بکشوری که سر زلف ها پریشانست
[...]
ز خط صفا لب میگون یار پیدا کرد
بهار نشأه این باده را دوبالا کرد
گره ز غنچه پیکان گشودن آسان است
دل گرفته ما را توان وا کرد
درین ریاض به بی حاصلی علم گردد
[...]
دلگداخته بر شش جهت بغل واکرد
جهان به شیشهگرفت این پری چه انشاکرد
ستم نصیب دلم من کجا و درد کجا
نفس به کوچهٔ نی رفت و ناله پیدا کرد
ز شرم چشم تو دارد خیالم انجمنی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.