تن حجاب سفر جان هوایی نشود
سیر شبنم گره از آبله پایی نشود
عندلیبی که شکایت کند از دام و قفس
نیست ممکن که گرفتار رهایی نشود
هردو عالم به نظر هیچ بود مستان را
طاعت اهل خرابات ریایی نشود
برد آرام مرا چشم پریشان نظرش
هیچ کافر هدف تیر هوایی نشود!
می کشد سلسله موج به دریا صائب
عشق مخلوق محال است خدایی نشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیبایی و پیچیدگیهای عشق و دلبستگی اشاره دارد. او به این موضوع میپردازد که چطور حجاب و موانع نمیتوانند روح و جان را محدود کنند، و آرزوی آزادی در قفس عشق وجود دارد. به نظر میرسد که درک عمیق از عشق و زندگی، برای انسانهایی که به درستی درک نمیکنند، دشوار است. نهایتاً، شاعر به این نتیجه میرسد که عشق واقعی به سادگی نمیتواند با محدودیتها و قوانین دینی و اجتماعی هماهنگ شود.
هوش مصنوعی: بدن نمیتواند مانند روح آزاد و دلانگیز باشد. اگر شبنم بر گلی بنشیند، نمیتواند با مشکلات حفره آبله که بر پا است، مقابله کند.
هوش مصنوعی: پرندهای که از دام و قفس شکایت میکند، بعید است که به آزادی دست یابد.
هوش مصنوعی: در نظر مستان، هر دو عالم بیمعنی است و اطاعت از اهل خراباتی که فقط بهخاطر ظاهر خود، تقوا و دین را به نمایش میگذارند، بیفایده و ریاکارانه به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: چشمان دلربای او مرا به آرامش میآورد و هیچکس نمیتواند هدف تیر عشق او قرار گیرد.
هوش مصنوعی: عشق مثل یک موج قوی در دل دریای عظیم است و درست مثل این است که نمیتوان هیچ مخلوقی را به عنوان خدا تصور کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.