گنجور

 
۴۹۲۱

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۲

 

... سر به زیر بال حرمان برده بود

حالیا بحر سخن شد موج زن

ریخت زآن بیرون گهرهای سخن ...

صفی علیشاه
 
۴۹۲۲

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۰ - در معنی‌ فنا

 

... حضرت اسماء ز دریای وجود

اولین موج است ای صاحب شهود

موج ها یعنی وجود ممکنات

موج این بحر است هر یک یا ثقات

در مراتب موج بحر ای با شهود

شد تعین های سلطان وجود ...

صفی علیشاه
 
۴۹۲۳

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۳۹ - در بیان آنکه‌ عجز و انکسار و لابه‌ و گریه‌ سالک‌ را شرط سلوک است‌ و از لوازم محبت‌ و به‌ نور گریه‌ پرده های ظلمانی‌ انانیتش‌ رقیق‌ گردد

 

... شاه خوبان کشته عشق است و بس

گریه موج بحر عشق اوست پس

مرحبا ای چشم گریان صفی ...

... نعرة انا ظلمنا می زد او

تا به سر آمد ز عشقش موج قرب

بطن ماهی شد ورا معراج قرب ...

صفی علیشاه
 
۴۹۲۴

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۴۶ - خطاب‌ بحر آفرین‌ به‌ دریاها

 

... از برای عشق این خونها شده

روی دشت از موج خون دریا شده

عاشقان را آنقدر جوش دل است ...

... خاصه این دریا که بحر وحدت است

ماهی و موجش جلال و سطوت است

وآن نهنگانش همه دریا دلند ...

صفی علیشاه
 
۴۹۲۵

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۸ - رجوع به‌ مطلب‌ و بیان عدل و سرّ صراط در ضمن‌ آن

 

... گر تو کج بینی نظر اندر تو است

موج بحر عدل باشد ذوالفقار

زآن بود همدست عدل کردگار

ذوالفقار از یم قهر آمد برون

قهرموج بحر عدل است ای حرون

آنکه گفت انی صراط المستقیم ...

صفی علیشاه
 
۴۹۲۷

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۴ - خطاب‌ به‌ نفس‌ ناطقه‌ درویش‌ مجذوب

 

... بحر نزدیک است مانا دار گوش

بانگ موج از دور می آید به گوش

در چنین جایی نشاید خواب کرد ...

... در لب بحریم و اینجا ساحل است

هین صدای موج نبود وقت خواب

همرهان را زهره و دل گشته آب ...

صفی علیشاه
 
۴۹۲۸

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۱- سوره الفاتحه » ۱- آیه ۱

 

... در تجلی اولین آیات اوست

موج اول باشد از دریای ذات

شد مسمی او به اسماء و صفات

بحر اللهیت آمد چون به موج

خلق از آن گشتند صادر فوج فوج ...

... نفس و افلاک و عناصر روح و جسم

جمله شد موجود بر هر رسم و اسم

شمس رحمانیتش افکند ظل ...

صفی علیشاه
 
۴۹۲۹

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱- آیات ۱ تا ۴

 

... شد محمد ص مظهر جامع به نام

ممکنات از بحر او مانند موج

منشعب شد فرقه فرقه فوج فوج ...

... ظل نورش در عیان ممدود شد

سر به سر کون و مکان موجود شد

کون جامع بود انسان در شهود ...

صفی علیشاه
 
۴۹۳۰

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۷۵- آیه ۱۵۹

 

... هم به تسخیر زنان در شیشه جن

چون به موج آرد خدا دریای من

خود شود از نطق من گویای من ...

صفی علیشاه
 
۴۹۳۱

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱۳۰- آیات ۲۵۶ تا ۲۵۷

 

... بر خود احکام و وثوق استش به بود

هر وجودی جز به وی موجود نیست

بی ز بودش هیچ بودی بود نیست

گر کنی قطع نظر از ربط یم

موجها لاشیء محضند و عدم

موج را از بحر نزد احتمال

نیست ممکن انفصام و انفصال ...

صفی علیشاه
 
۴۹۳۲

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۱۵

 

... سرکشید از چار جانب فوج فوج

لشکر غم همچنان کز بحر موج

یافت چون سرخیل مخموران خبر ...

عمان سامانی
 
۴۹۳۳

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۲۲

 

... آب خود را ریختی واپس شتاب

آب آری سوی بحر موج خیز

بیش ازین آبت مریز آبت بریز

عمان سامانی
 
۴۹۳۴

عمان سامانی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - قصیده انجمنیه عمان سامانی شعرای اصفهان در نیمه دوم سده ۱۳ هجری

 

... تا کنم مدح تو کلکم هست ابری سیل بار

تا کنم وصف تو طبعم هست بحری موج زن

عمان سامانی
 
۴۹۳۵

عمان سامانی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در شکایت از روزگار و منقبت حیدر کرار صلوات الله و سلامه علیه

 

... دستگیری کن خدا را تا نلغزد پای من

من کی ام عمان و پهنای سخن را موج زن

گر گواهی خواهی اینک طبع گوهر زای من

عمان سامانی
 
۴۹۳۶

عمان سامانی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹ - در منقبت محبوب کل و هادی سبل حضرت علی(ع)

 

... یک جو به حکم او نتواند برابری

صد ره ز موج خیز حوادث به چابکی

بیرون کشیده رخت بری دامن از تری ...

عمان سامانی
 
۴۹۳۷

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - مُنجی دور زمان

 

... نقطه ای بر صفحه نیلی کتاب است آفتاب

هم ز موج بحر اجلالت حباب است آسمان

هم ز تاب تابش کاخت بتاب است آفتاب ...

افسر کرمانی
 
۴۹۳۸

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۸ - آیینه آفتاب

 

... مرکز دایره ملک وجود آن که بود

موجد نیر برج فلک عالم جود

ناظم نظم جهان احمد مرسل که فلک ...

... هر که او رنگ ظلم ز آینه دیده زدود

بحر امکان هم از آن موج زن آمد ز نخست

کآمد از ابر عطای تو یکی قطره فرود

افسر کرمانی
 
۴۹۳۹

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۷ - شاهد غیب

 

... فلک وجود را نه اگر بود ناخدای

در چار موج بحر عدم بود غوطه ور

ای از شمیم لطف تو جنت یکی بهار ...

افسر کرمانی
 
۴۹۴۰

افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۸ - هلالِ عید

 

... بر گرد خاک چیست ورا روز و شب مدار

در چار موج بحر عدم غرق می شدی

فلک وجود گر نرساندی تو بر کنار ...

افسر کرمانی
 
 
۱
۲۴۵
۲۴۶
۲۴۷
۲۴۸
۲۴۹
۲۶۳