شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۲
جان ما با ما در این دریا نشست
یار دریا دل خوشی با ما نشست
از سر هر دو جهان برخاست دل ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۴
... در همه آیینه ها چشمم بر اوست
موج در دریا روان گردد مدام
آب جوید همچو ما در جستجوست ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵
قطره ای کو به بحر ما پیوست
عین دریا بود به ما پیوست
زنده جاودان بود به خدا ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹
... جمله عالم آن او او آن ماست
هفت دریا را چو موجی دیده ایم
غرقه در دریای بی پایان ماست
خوش خراباتی و بزمی چون بهشت ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰
هفت دریا قطره ای ازبحر بی پایان ماست
این چنین بحری ز ما می جو که این بحر آن ماست ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱
... تا قیامت نادم است انصاف او بر جان ماست
نزد ما موج و حباب و قطره و دریا یکیست
گر نظر بر آب داری این همه از کان ماست ...
... در سماع عاشقان آن ماه چرخی می زند
خوش بود دور قمر دریاب کاین دوران ماست
هر که هست از نعمةالله خوش نصیبی یافته ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴
... نور شمع فلک از پرتو پروانه ماست
دیده ای لؤلؤ لالا که ز دریا آرند
حاصل اشک جگر گوشه دردانه ماست ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۱
... تا به تو مستی ما بنمایدت
گر در این دریا درآیی همچو ما
عین ما روشن تو را بنمایدت ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸
ما ز دریاییم و دریا عین ماست
در میان ما دویی آخر چراست ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳
... گرچه جامش شکست آب به جاست
هر که با ما نشست در دریا
نزد ما آبروی ما از ماست ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱
... ور تو گویی هست آن عین خطاست
ما و او موجیم و دریا از یقین
کثرت و وحدت نظر کن از کجاست ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲
... همچو او صاحبدلی دیگر کراست
حال ما داند درین دریا به ذوق
یار بحر وی که با ما آشناست ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳
... ما طالب و او مطلوب وین طرفه که او با ماست
موجیم در این دریا ماییم حجاب ما
چون موج نشست از پا مایی ز میان برخواست
هر بنده که می بینی دریاب که سلطانیست
هر قطره ز جود او چون درنگری دریاست
گفتار خوشم بشنو کز ذوق همی گویم ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳
... ما را چه غم ار زاهد مخمور سرابست
موجیست درین دیده دریا دل سید
پیداست که آبست که بر آب حجابست
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵
... عین ما بیند به عین ما چو ما
آنکه با ما خوش در این دریا نشست
نعمت الله رند سرمست خوش است ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹
... از همه فرد آنکه فردا ظاهر است
ما ز دریاییم و دریا عین ما
عین ما در عین دریا ظاهر است
نعمة الله ظاهر و باطن بود ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸
... روی ما شسته به آبی دیگر است
موج دریاییم و دریا عین ما
غیر ما بر ما حجابی دیگر است ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۲
... ما چنین هستیم و ساقی سرخوشست
هر که او با ما درین دریا نشست
از سرش تا پاشنه در زر خوشست ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶
هر که آمد سوی ما با ما نشست
خوش خوشی با ما درین دریا نشست
از سر هر دو جهان برخاست خوش ...
... گردکی گردد به گرد دامنش
رند دریا دل که او با ما نشست
نعمت الله مجلسی آراسته ...
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۷
جان ما با ما در این دریا نشست
یار دریادل خوشی با ما نشست
از سر هر دو جهان برخاست دل ...