گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

صورت و معنی به همدیگر خوش است

آن چنان می در چنین ساغر خوشست

مجلس عشقست و ما مست و خراب

ما چنین هستیم و ساقی سرخوشست

هر که او با ما درین دریا نشست

از سرش تا پاشنه در زر خوشست

جان به جانان دل بدلبر داده ایم

در دل ما عشق آن دلبر خوشست

گوهر در یتیم از ما بجو

گر به دست آری چنین گوهر خوشست

عود دل در مجمر سینه بسوخت

بوی خوش ما را درین مجمر خوشست

نعمت الله دارد از سید نشان

این نشان آل پیغمبر خوشست

 
 
 
غزل شمارهٔ ۲۵۲ به خوانش سید جابر موسوی صالحی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم