گنجور

 
۳۲۸۱

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱

 

هوا گلشن به گلشن می کشد دیوانه ما را

زخون توبه موج گل کند پیمانه ما را

شرابت دام می چیند تغافل جام می بخشد ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۸۲

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸

 

... که طوق گردن تسلیم سازد تیغ قاتل را

شد از موج سرشکم کشتی آرام طوفانی

نمایی تا به کی ای ناخدا از دور ساحل را

اسیر شهرستانی
 
۳۲۸۳

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶

 

... به بحر نا امیدی بیش از آن دلبستگی دارم

که از موج و حبابش نقش بندم زلف و خالی را

بهشت چشم تر دارد خیال سرو بالایی ...

... بسوزد گفتگو گر بر زبان آرم ملالی را

به دست موج اگر دریا دهد دل را خطر دارد

کتابی می کند اندیشه هر فکر محالی را ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۸۴

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰

 

... اسیر از رغم زاهد ساغر سرشار می خواهد

که موج باده شوید سرنوشت پارسایی را

اسیر شهرستانی
 
۳۲۸۵

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

... بیداری خیال کسی برده خواب ما

چون طفل موج رام فراغت نگشته ایم

گردیده مهد راحت ما اضطراب ما ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۸۶

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵

 

... بود ما نابود ما منظور ما مردود ما

موج بحر ساده لوحی در چه داند از صدف

شکوه را از شکر نشناسد لب خشنود ما ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۸۷

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

... خار بر سر زنیم و گل بر پا

پیچش زلف موج زنجیر است

خط سبز است نسخه سودا ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۸۸

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴

 

... چاک است از تبسم گل سینه هوا

پر می زند چو باز شکاری قدح ز موج

بال تذرو دیده در آیینه هوا ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۸۹

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲

 

موجها برده دل ز باغ در آب

لاله ها شسته روی داغ در آب ...

... در چمن باده ریخت اشک اسیر

موج گل تر کند دماغ در آب

اسیر شهرستانی
 
۳۲۹۰

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴

 

... حباب می شکند گوشه کلاه در آب

جنون نه زحمت کشتی کشد نه منت موج

به پای شوق تو وا کرده ایم راه در آب ...

... حباب رفت و بنا کرد خانقاه در آب

ز موجه عرق شرم پایمال شدیم

حباب ما نتواند کشیده آه در آب

نداد دردسر ناخدا غبار اسیر

گذر کند ز پل موج این گیاه در آب

اسیر شهرستانی
 
۳۲۹۱

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵

 

عکس مهتاب کشیده است پریخانه در آب

شده از موج عیان محشر دیوانه در آب

گر خیال تو چراغ دل گوهر گردد

خیزد از موج شرار پر پروانه در آب

خانه پرداخته مجنون غم سیلابش نیست ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۹۲

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰

 

... گرد این ویرانه گل در دامن سیلاب ریخت

دید تا دیوانه خود را ز موج آشفته موی

هر چه پیدا کرد دریا بر سرگرداب ریخت ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۹۳

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶

 

... به خون خویش ما را نشیه دارد

مگر شمشیر او موج شراب است

اسیر از دوست پرسیدن چه حاجت ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۹۴

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۹

 

... در محیط عشق سرها رفت بر باد فنا

غیر موج تیغ از این دریا بخاری بر نخاست

جز خیال او که سر زد از کنار خاطرم ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۹۵

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۸

 

... صبح نا محرم اگر در خواب باشد بهتر است

موج می پروانه مهتاب باشد بهتر است

حیرت خاموشیم رسوای عالم می کند ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۹۶

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۸

 

... عنقای عشق را دل دیوانه بهتر است

موج اجابت از دل ما جوش می زند

سرچشمه قبول دعا دیده تر است ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۹۷

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۹

 

... بحر هم عرصه گاه جولانی است

قطره صید است و موج فتراک است

الفت درد با تحمل اسیر ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۹۸

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۴

 

... گلهای اشک من صدف راز بلبل است

شد شیشه ام زباده گلرنگ موج گل

تا جلوه کرده خانه برانداز بلبل است ...

اسیر شهرستانی
 
۳۲۹۹

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۴

 

هر کجا موج هیاهوی دل است

تا نفس پر می کشد بوی دل است ...

... گر محبت گلشن آرایی کند

سلسبیلش موجه جوی دل است

پایمال فوج مژگان گشتم آه ...

اسیر شهرستانی
 
۳۳۰۰

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۸

 

... حجت و برهان دو کج بحثند از ما گفتن است

پیچ و تاب تابه را در گوش ماهی گفته موج

گر غرض حرف مآل حرص رسوا گفتن است ...

اسیر شهرستانی
 
 
۱
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۶۶
۱۶۷
۲۶۳