عشق نیرنگ تغافل با دل بیتاب ریخت
همچو گرد سرمه از چشم غزالم خواب ریخت
از شکست خاطر ما عشق نقصانی نکرد
گرد این ویرانه گل در دامن سیلاب ریخت
دید تا دیوانه خود را ز موج آشفته موی
هر چه پیدا کرد دریا بر سرگرداب ریخت
در نظر آورد هرگامی پریزاد دگر
از غبار راه او رنگ شب مهتاب ریخت
کمترین بازیچه عشق جهان آشوب اوست
آتش و بادی که از نیرنگ خاک و آب ریخت
لاله اشکم غزالان را ز هم چشمی گداخت
قطره خون گرمی کز خنجر قصاب ریخت؟
آتش فولاد برق خنجر هستی نبود
طرح محشر جوهر تیغش ز پیچ و تاب ریخت
قبله ما سجده تنها نه از ما می کشد
بس چنین پایید موی ابروی محراب ریخت
در گداز انتظارش باغ میجوشد اسیر
گریه شاداب ما بر آتش گل آب ریخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و احساسات مرتبط با آن میپردازد. شاعر عشق را به عنوان نیرنگ و غفلت توصیف میکند و از تأثیر آن بر دل و جانش سخن میگوید. او به تصویر کشیدن شکستها و غمهای عاشقانه میپردازد و اشاره میکند که عشق، حتی با درد و رنج ما، نقصی به وجود نمیآورد و زیباییهای خاصی را در دل ویرانیها پدید میآورد. همچنین، شاعر از آشفتگیهای عشق، تلاطم احساسات و بهویژه چشمانداز انتظار عاشقانه سخن میگوید و میافزاید که عشق با خود شور و التهاب بههمراه دارد. در نهایت، تصویرهای طبیعی چون گل و آب و آتش در این متن، عمق و وسعت احساسات عاشقانه را بیشتری نشان میدهد.
هوش مصنوعی: عشق به گونهای بازیگرانه و فریبنده، دل بیتاب را تحت تأثیر قرار داد، همانطور که گرد سرمه از چشم گوزن خواب برمیخیزد.
هوش مصنوعی: شکست دل ما تأثیری بر عشق نگذاشت. در این ویرانه، گلی در دامن سیلاب ریخته شده است.
هوش مصنوعی: او دید که دیوانه خودش را در میان امواج دریا گم کرده است و هر چه را که پیدا کند، در آشفتگی امواج دریا به دست میآورد.
هوش مصنوعی: هر قدمی که برمیدارد، او را همچون موجودی زیبا و افسونگر تصور میکند و غبار راهش، رنگ شب و نور ماه را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: عشق در جهان شبیه به بازیچهای است که در دست کسی است و این بازیچه سبب ایجاد آشفتگی و بینظمی میشود. این آشفتگی مانند آتش و بادی است که از تقلب و فریب مواد طبیعی مانند خاک و آب ایجاد میشود.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به احساس عمیق و دردناک خود اشاره میکند که مانند اشک، زیبایی و لطافت خاصی دارد. او به تصویر لالهای که به خاطر حسادت و رقابت غزالان میسوزد، اشاره میکند و در ادامه به قطره خونی میپردازد که از چاقوی قصاب ریخته میشود و به نوعی نمایانگر درد و رنجی است که از ظلم و بیرحمی دیگران ناشی میشود. این تصویرها، احساسات شدید و زیباییهای تلخ عشق و زندگی را به نمایش میگذارند.
هوش مصنوعی: آتش و سوزش ناشی از فولاد و برق خنجری که وجود انسان را تهدید میکند، در واقع نشان از بر هم ریختن نظم و هستی دارد و جوهر طاقتفرسای آن ناشی از نوسانی است که در خطوط آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: تنها سجده ما در مقابل پیشگاه خداوند نیست، بلکه همچنین زیبایی و جذابیت چهره محبوب نیز ما را به خضوع وادار میکند.
هوش مصنوعی: در انتظار او، باغ زندگی به شدت در حال تغییر و رشد است. اما ما، که در این انتظار اسیر شدهایم، با احساسات و اشکهایمان به این وضعیت شاداب، مانند آبی که بر آتش ریخته میشود، میافزاییم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لب گشادی تا سخن گویی در سیراب ریخت
طره افشاندی که ریزد گرد مشک ناب ریخت
باد گلبو باده گلگون است یا از رشک تو
بوی گل بر باد رفت و رنگش اندر آب ریخت
گر مرا کشتی چه غم کی باشد امکان دیت
[...]
تیره گشتم هر که آب اندر شراب ناب ریخت
چیست غیر تیره گی آن کو بآتش آب ریخت
وه که ممکن نیست دیگر چشم را دیدن به خواب
کز خیال لب نمک آن مه به جای خواب ریخت
یار شد مهمان من وز گریه شادی دو چشم
[...]
آن که رنگ خط به رخسارش ز مشک ناب ریخت
خار در پیراهن خورشید عالمتاب ریخت
چون شفق رنگین ز روی خاک می خیزد غبار
غمزه او بس که خون خلق را چون آب ریخت
می توان صد نامه انشا کرد از راه نگاه
[...]
جوش اشکم از شفق بر آسمان خوناب ریخت
شیشهٔ رنگم شکست و بر زمین مهتاب ریخت
پرتوی از آتش خوی تر بر کهسار تافت
از دل خارا شرر چون قطره های آب ریخت
دور از آن خاک سر کوبسکه می پیچم به خویش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.