سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۴ - در مدح محمد بن یوسف
... میان تخم و گیاه و میان پنبه و پشم
بسی تفاوت نبود چو عقل بیند راه
بجای گندم و جو او همی دهد زر و سیم ...
... پس از درود محمد ثنا و مدحت تو
رونده با بر افواه خلق بی اکراه
همیشه تا که بگویند بر چه سیرت بود ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸۷ - در مدح وزیر گوید
... از بلعمی به عمری نگرفت رودکی
پیری ز راه عقل و جوانی ز روی بخت
وندر بساط لهو به کردار کودکی ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۰ - در مدح اطهر بن اشرف بن بوعلی
... آفرین بر تو که تو هم محسن و هم مجملی
تیز رو باشد بسوی راه دوزخ روز حشر
هرکه اینجا در ره مهرت رود با کاهلی ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۲ - در وصف معشوق
... طریق عشق تو جان پدر بجان سپرم
اگر نه باز بکین راه جان ما سپری
جمال روی تو یکچند که ندیده بدم ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹ - ایدوست
... با تو بهمان یکنفسم هر نفس آخر
هرگز بر من بی دگری راه ندانی
ره رفت نداند بر مویی جرس آخر ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳ - سپید دلم را سیاه کردی
سپید کارا کردی دلم به عشق سیاه
به گازری در مانا نکو نبردی راه
تو گازری سره دانی بامه شستن لیک ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۳ - پسر بوالعطا
... اندر رد و اندر محلت او
نسپرده بر راه رو چرا را
پاسخ تراشان و پای کوبان ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - بدو گفتم
در راه مرادی صنمی در گذر آمد
رفتار چنان ماه مرا در نظر آمد ...
... کز حسن ز خورشید بسی خوبتر آمد
در پیش وی استادم و راهش بگرفتم
زانسان که چنان دلبرم اندر گذر آمد ...
... خندید و مرا گفت که آری سره ریست
کش راه و روش جمله بکوه و کمر آمد
برگشت و درآورد یکی طاق بقیوق ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - مطایبه
... کو را چو پیمبر شرف آمد به گهر بر
دی در ره زرقان به سر راه گذر بر
افتاد دو چشمم به یکی طرفه پسر بر ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۱۹ - در هجو ابوالحسن حاکم
... رمه بانان بدهان جست کنند و تو به ن
تو به ن کار گشایی کنی از راه ذکر
بحظیره بنشین زانکه اگر جست کنی ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - در هجو بوبکر اعجمی و فرزند او
... انگاشت زان اوست بیک وزن و یک عیار
پس کیسه کیسه رانده ز راه و خره خره
آن ناقد خیاره کزو ده بیک خیار ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - در هجاء خمخانه
... چون گرفته شود آن کشور سنگین ده و شهر
راه هر شهر و دهی یا بسقر یا بسعیر
گر شکسته شود آن کشور انبوه از تو ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۲۲ - در هجو خمخانه
خمخانه خر سرای خر پیر
نه راه بری نه بار برگیر
زین لاشه لنگ و لوک پیری ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - در وصف حال خود گوید
... که لبان نازدم به سوزن خویش
زن به مزدی ز راه برد مرا
عاشن شلف ریز برزن خویش ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۳۴ - در هجاء نظامی
... دروغ های مرا دعوی قوی کردند
به کار خویش نمودند راه و هنجارم
سبک بگردن قواد من درافکندند ...
... چو بارنامه سامانیان همی نخرند
غلط شده سر و سامان و راه و رفتارم
وز آنکه گفتم کوه خسک مرا ملکست ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۳۵ - در هجو خمخانه
... تا س لب و سلندز زبانست و رومه ریش
جز راه ن او بسم پای نسپرم
ای خر پرست خر نسب خر سر این نگر ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - لکلک بچه
... می گشاید لکلک از منقار در لکلک بچه
تا به جستن راه او باشد به سوی هندوی
پر همی آراید از بهر سفر لکلک بچه
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۴۹
... چون بنفشه شدم سرافکنده
بر چده زلفک فراهم او
کرد صبر از دلم پراکنده ...
... تا شود کارگر بران کنده
راه باید برید و رنج کشید
کیسه باید گشاد و بلغنده ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۵۳ - در هجو ابوالمظفر
... معزول گشته ز پی اعتزال را
از مذهب حنیفی و از راه شفعوی
منکر شده عذاب نکیر و سوآل گور ...
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » بخش دوم قصاید » شمارهٔ ۲ - در هجو دلداری
... گر بگروگان خود نیابم توفیق
راه نمونی کنم به کیسه سرکار
خسرو سادات میر شرق و خراسان ...