خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷۱ - در توصیف قصر صفوة الدین بانوی منوچهر شروان شاه
... بخت نقش سعادتش بندد
بر ششم چرخ کان خزانه اوست
دانه گوسفند چرخ نگر
کاین معانی نشان شانه اوست ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷۹ - در نصیحت
... بیرون ازین دو عمر تو را یک پشیز نیست
چرخ است خوشه ای به زکاتش مدار چشم
کان صاع کو دهد دو کری یک قفیز نیست ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸۸ - در مدح شروان شاه
... مهر شرف به صفه شاه اخستان رسید
صفه ز هفت چرخ کهن سال درگذشت
آواز کوس عرش ز ایوان اخستان ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹۴
از پی شهوتی چه کاهی عمر
عمر کاه تو هر زمانی چرخ
تو به یک جان دو جان ستان داری
جان ستان تو جان ستانی چرخ
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹۷ - در مدح رکن الدین محمدبن عبد الرحمن طغان یزک
... فلک الدولتش خطاب کند
خیمه دولتش بر آن زد چرخ
که ز حبل اللهش طناب کند ...
... کوه چون سر سپید گشت از برف
چرخ زلفش بنفشه تاب کند
گنج اخلاص داشت خاقانی ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۰۵ - در حماسه
... گر شکوفه فوت شد نوبر بزاد
گر شهابی برد چرخ اختر گذاشت
ور زهابی خورد خاک اخضر بزاد ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۰۸ - در مدح مجاهد الدین نظام
مدار ملک جهان بر مجاهد الدین است
که چرخ بارگه احتشام او زیبد
امیر عادل سلطان دل و خلیفه همم ...
... فراخ بال کند عدل تنگ قافیه را
چنان که چرخ ردیف دوام او زیبد
بلند بال کند جود پست قامت را ...
... ز خبث آتش و آهن طعام او زیبد
به پای همت او هفت چرخ شش گام است
که فرق هشت جنان زیر گام او زیبد ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۱۷
... ازین هر هفت کرده هفت دختر
چو طبعت چرخ بانویی ندارد
خرد بوسد سر کلکت که چون او ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۲۷ - در مرثیهٔ امیر رشید الدین اسد شروانی
... ذوالفقار کف رخشان اسد
لاجرم ز ابلق چرب آخور چرخ
دل دلی داشت خم ران اسد ...
... کمتر از داس سر سنبله بود
اسد چرخ به میزان اسد
نیش عقرب شده و قوس قزح ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۲۹ - در نکوهش زن
... بویی ای مه نمی رسد چه رسد
چرخ را ز آه من زیان چه بود
پیل را از پشه لگد چه رسد ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۴۰ - در مرثیهٔ امام ابو عمر و اسعد
... هزار آه زهرک آن خبر شنود برآمد
چون روز اسعد ازین چرخ دیر سال فرو رفت
ز چرخ ناله وا اسعداه زود برآمد
چو روی علم نهان شد شکست پشت جهانی ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۴۲
... فردا که نهد سوار آفاق
بر ابلق چرخ زین زر کند
تو نیز به زیر ران در آری ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - در مدح مظفر الدین قزل ارسلان ایلدگز
ای تاجدار خسرو مغرب که شاه چرخ
در مشرقین ز جاه تو کسب ضیا کند ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۴۵
... که تواند تو را به خاک رساند
باد اگر برد خاک را بر چرخ
بازش از چرخ بر مغاک رساند
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۴۹ - در مرثیهٔ خواجه ناصر الدین ابراهیم عارف گنجهای
... هر هفت کن که هفت تنان در رسیده اند
در وجد و حال بین چو کبوتر زنند چرخ
بازان کز آشیان طریق پریده اند ...
... بر خرقه های او که ز نور آفریده اند
پیران هفت چرخ به معلوم هشت خلد
یک ژنده دوتایی او را خریده اند ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۵۸
... که مرا عیسی دوم خوانند
عیسی و چرخ چارم انگارند
کز من و جان من سخن رانند ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۸۶ - بالبدیهه در مدح ابوالهیجا خاقان اکبر منوچهر بن فریدون شروان شاه
... چو در چشم عاشق خط سبز دلبر
در او قرصه خور ز چرخ ترنجی
چو نارنج در شیشه بینی مصور ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۵ - در رثاء جمال الدین ابوجعفر محمدبن علی بن منصور اصفهانی وزیر قطب الدین صاحب موصل
... زمانه براهیم پنداشتش
از آن کآفتاب سخا بود چرخ
ز روی زمین سایه برداشتش ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۶
... که خوی تب ز تاب می چکدش
شب رخ چرخ پر خوی است مگر
که آن خوی از افتاب می چکدش ...
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۰۹
... شب با زحل بود همه پیکارش
مریخ اگر به چرخ یکم بودی
حالی بدوختی به دو مسمارش ...