خاقانی
»
دیوان اشعار
»
قطعات
»
شمارهٔ ۲۰۵ - در رثاء جمال الدین ابوجعفر محمدبن علی بن منصور اصفهانی وزیر قطب الدین صاحب موصل
جمال صفاهان نظام دوم
که گیتی سیم جعفر انگاشتش
چو قحط کرم دید در مرز دهر
علیوار تخم کرم کاشتش
دهان جهان نالهٔ آز داشت
به در سخاوت بینباشتش
به سلطانی جود چون سر فراشت
قضا چتر دولت برافراشتش
به معماری کعبه چون دست برد
زمانه براهیم پنداشتش
از آن کآفتاب سخا بود چرخ
ز روی زمین سایه برداشتش
جهان را همین یک جوان مرد بود
فلک هم حسد برد و نگذاشتش
چنان سوخت خاقانی از سوگ او
که با شام برمیزند چاشتش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلش کرد پدرام و برداشتش
گرازان به ابر اندر افراشتش
چو بازآمد از ابر بگذاشتش
به چوگان هم از راه برگاشتش
زدریا پس او روی برگاشتش
به گرز گران بازو افراشتش
فریبرز بابند برداشتش
سپهبد به گردن بر افراشتش
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.