... مقصور گشت بر کف گوهر فشان تو

چرخ رفیع قدر نیابد به جست و جوی

یک آستان رفیع تر از آستان تو ...

... چون برفراخت رایت بخت جوان تو

شاها منم که چرخ به تایید تو مرا

کرد از برای کسب شرف مدح خوان تو ...

... کورا ز حادثات امان هم نیامده است

دزدی است چرخ نقب زن اندر سرای عمر

آری به هرزه قامت او خم نیامده است

آسودگی مجوی که کس را به زیر چرخ

اسباب این مراد فراهم نیامده است ...

... در جامه کبود فلک بنگر و بدان

کاین چرخ جز سراچه ماتم نیامده است

خاقانیا فریب جهان را مدار گوش ...

... گردون هنوز هفت و جهت همچنان شش است

در بند دور چرخ هم ارکان هم انجم است

در زیر ران دهر هم ادهم هم ابرش است ...

... نقاش طراز ساحری ساخت

از چهره چرخ برد زنگار

نزهتگه خسرو سری ساخت ...

... پل همه بر دوستان خواهد شکست

جای فریاد است خاقانی که چرخ

ناله فریاد خوان خواهد شکست

... باور کنی آسمان و ماهند

بر چرخ زنند خیمه آه

هم خود به صفت میان آهند ...

... در ره سرگشتگی عشق تو

روز و شب چون چرخ سرگردان بماند

چون ندید اندر دو عالم محرمی ...

... صبر پی گم کرد چون همدست دستانت نبود

صدهزاران گوی زرین داشت چرخ از اختران

ز آن همه یک گوی در خورد گریبانت نبود ...

... از شست عشق نو نپرد هیچ ناوکی

کان با قضای چرخ برابر نمی شود

هر دم به تیر غمزه بریزی هزار خون ...

... عین کمال خسته باد ار به کمال تو رسد

ماه منی و ماه را چرخ فدای تو دهد

گر به دیار دشمنان وقت زوال تو رسد ...

... خوش نفس دارد خاقانی لیک

چرخ قدر نفسش نشناسد

... جانم به زیارت لب آمد

از بس که شنید یاربم چرخ

از یارب من به یارب آمد ...

... کاندر جهان درآمد و خرم شد

زین چرخ عمر خوار سیه کاسه

در کام دل نواله همه سم شد ...

... در دلم غصه ای گره گیر است

چرخ تسکین آن دهد ندهد

کس برای گره گشادن دل ...

... خون سیاوش بده گاو فریدون بیار

پیش که یاوه شوند خرد وشاقان چرخ

بر بر گل عارضان ساغر گلگون بیار ...

... این درد سری که شب کشیدم

بر چرخ کمان کشیدم از دل

کز آتش دل لهب کشیدم ...

از گشت چرخ کار به سامان نیافتم

وز دور دهر عمر تن آسان نیافتم ...

... جولان نکرد بخت که میدان نیافتم

بر چرخ هفتمین شدم از نحس روزگار

یک هم نشین سعد چو کیوان نیافتم

پشتم شکست چرخ که رویم نگه نداشت

آبم ببرد دهر کز او نان نیافتم ...

... ناقه را چون ماه بر کوهان بود

نام چرخ مشتری فالش کنم

ناقه ای کو پای بر یالش نهد ...

... وین هودج کبریای دل را

بر کوهه چرخ اخضر آرم

وین تاج دواج یوسفی را ...

روی درکش ز دهر دشمن روی

پشت برکن به چرخ کافر خوی

مردمی از نهاد کس مطلب ...