الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱
... گفتمش ماناد عز ظل سلطان مستدام
گفت این باشد امید از گردش اختر مرا
گفتمش سرسبز بادا نخل اقبال امیر ...
الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - وله فی المدح
... تو شهر و باره گشایی همی به پیک و پیام
هر آنکه گردش چشمی نظر ز لطف تو دید
دگر نگردد گرد دلش غم ایام ...
الهامی کرمانشاهی » گزیدهٔ منظومهٔ «بستان ماتم» » شمارهٔ ۵ - در مدح شیخ و مرشد خویش گوید
... مرا زو سایه ی زنهار بر فرق
چه غم از گردش ایام دارم
که اندر سایه اش آرام دارم ...
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مسمطات » شمارهٔ ۳
دوش اندر میکده چون و چه زیبا زدند
گردش از جاروب زلف و طره ی حورا زدند
ساقیان دست طرب در گردن مینا زدند ...
... مجلس روحانیان را ذوق می در دم گرفت
دل برگ ساقی چون ز گردش نم گرفت
اول این جام شراب فقیه امام گرفت ...
غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰
... بزن ای مرغ علوی بال و بند از پای جان بگسل
تحمل تا به چند از گردش گردون کنیم آخر
غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۴۳
... چه سازم گر نسازم پس بسازم
دلا با گردش افلاک از این پس
هوا خواه تو شد مگذار ازین بیش ...
غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰
... پیچید دست قدرت با درد پود و تارم
گردید تا زعمرم کوته ز گردش چرخ
تاری به کف نیامد زان زلف تابدارم ...
غبار همدانی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹
... بر سرم از شیخ و شاب و مرد و زن غوغا زده
گردش چرخم فسرده دارد ای ساقی بیا
از لب کوثر خاصت بوسۀ گرمی بده ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش یک » قصاید » شمارهٔ ۷
... سیصد و شصت بود چون شمری در مه و سال
هر چه در دور فلک گردش روز است و شب است
چون بهر روز بود شرط خرد باده زدن ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش یک » قصاید » شمارهٔ ۱۴
سخن از گردش قضا و قدر
تا بچند ای حکیم دانشور ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش یک » سایر اشعار » شماره ۲۹ - ترجیع بند
... داشت زان بزم صد هزار قصور
پیر در صدرو می کشان گردش
همه مست شراب و شهد حضور ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۵
... ساقی از درد قدح ما را نصیبی بخش نیز
چون رسد نوبت بپایان گردش پیمانه را
ما گدایانرا طفیل خویش از این خوان کرم ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۵
... نیز بفروش بخمار بیکبار مرا
سخت آزرده ام از گردش گردون ای ترک
نیز چون گردش گردون تو میازار مرا
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۴۴
... ساغر عیش که در دست مدیر فلک است
می کند گردش و هر روز به جامی دگر است
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰
... تو را دانه مرا دردانه ای شیخ
مرا بر گردش پیمانه پیمان
تو را با سبحه صد دانه ای شیخ ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۸
... کش بر آب و هوا بود بنیاد
نکته ای گویمت ز گردش چرخ
دارم این نکته را ز پیری یاد ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۵
... بیحسابی احتساب آورد ورنه احتیاج
گردش پیمانه را تسبیح صد دانه نبود
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۴
... ای ترک اگر زلف تو افتد بکف ما
داد از ستم گردش ایام ستانیم
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۱۳ - در تهنیت عید غدیر خم
... چشم نرگس یرقان کرد و ز غم شد بیمار
مگر از تیغ تو آموخت فلک این گردش
مگر از تیر تو اندوخت سپهر این رفتار ...
میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » مدایح » شمارهٔ ۱۷ - در جشن میلاد مولای متقیان و مدب محی السنن الحاج میرزا حسن شیرازی و ختم قصیده به نام ولی عصر صاحب الزمان عجل الله فرجه
... نقش جام جم و تصویر رخ اهرمن است
گردش چشم تو کش نیم سیه نیم سپید
همچو دور شب و روز است که باب فتن است ...