رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۶
... دماغ تر نشود جز به آتش تر می
چه غم ز گردش مهر و مهم به میخانه
هلال جام بود تا به دور اختر می ...
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۸
... محفل دل ز رخش گشت منور ما را
ساقی ار گردش ساغر نبود باکی نیست
چشم گردان تو بس گردش ساغر ما را
حاجت عنبر و مشگی نبود زانکه مشام ...
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۴
... میخواست مانی تا کشد نقشی چو خطت دایما
با گردش دوران او بر گرد شد پرگارها
نگشایدم گر باغبان بر رخ دری ز آن گلستان ...
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۴۲
... خوش درآمد از در ما بی حجاب
گردش چشمان مست سرخوشش
جام می پیمود ما را بی حساب ...
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۶۸
اکنون که چمن بساط آراست
شد گردش چرخ کج روش راست
مطرب بدف و ترانه بنشست ...
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۷۲
... ساقیا گر نبود جام بلورین چه شود
گردش چشم تو هم ساغر و پیمانه ماست
در گلستان سر کوی تو چون بلبل مست ...
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۸۰
ای خوشا وقتیکه وقت ما خوش است
دور جام و گردش مینا خوش است
موسم عشق است و ایام نشاط ...
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۹۵
... بگردون ساغر خور تا بگرد است
مکن در گردش ساغر تعلل
دلم گردیده تا مهمان عشقش ...
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۳۱
... تا یکسر مو باقیست از هستی تن مارا
زنهار مکن تأخیر در گردش پیمانه
از ذوق مدام ما زاهد چه خبر دارد ...
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۴۸
... گومرا سبحه بکف برسر سجاده مباش
گردش جام بمیخانه مبارک باشد
شعله خویی ز جفا خون دلم گرم بریخت ...
نورعلیشاه » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲
... پیوسته فتاده در خرابات
از گردش چشم یار مستیم
تا جام جهان نمای باقیست ...
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶
... جز شکل جام و طلعت ساقی ندیده ایم
درما اثر ز گردش خورشید و ماه نیست
هر کس بقدر خویش امیدش بطاعت است ...
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸
... دیر زی ای عید ما که سایه ی حقی
وان دگر از گردش شهور و سنین است
از اثر ابر دست سیم فشانش ...
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸
... روشنان فلکی را اثری در ما نیست
حذر از گردش چشم سیهی باید کرد
شب که خورشید جهان تاب نهان از نظر است ...
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰
... حاصل هر دو جهان در قدمش در بازم
سازگار ار نشود گردش این نیلی خم
با خم باده و با گردش ساغر سازم
عشق خود پرده در آمد چه کنم ورنه بسی ...
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸
... منقارش از نصرت نگر وزفتح بین بال و پرش
تا گردش گردون بود تا عید ها میمون بود
ز اقبال روز افزون بود هر روز عید دیگرش ...
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳
... منع آتش کی تواند پرنیان از پرنیان
جز بحکمش چرخ را گردش نه این نبود عجب
چون کند کو گرنه خود فرمان برد از صولجان ...
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۷
... اول از بیگانگان پیراستند
ساقی آنگه باده در گردش فکند
باده ها در سینه ها آتش فکند ...
... دورها خورده ست و اکنون سرخوش است
از پی دور دگر در گردش است
شخص انسان کز همه کامل تر است ...
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷
... کرده دورم ز برت با همه ثابت قدمی
دیدی آخر که به من گردش سیاره چه کرد
با من این گریه بیهوده به جز اینکه همین ...
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲
... امروز گریبان به تنش چاک نباشد
تا ساغر می در کف ساقیست به گردش
اندیشه ای از گردش افلاک نباشد
باشد ز خدا یک جو اگر در دل او باک ...