گنجور

 
نشاط اصفهانی

پیر میخانه کند بر رخ اگر در بازم

حاصل هر دو جهان در قدمش در بازم

سازگار ار نشود گردش این نیلی خم

با خم باده و با گردش ساغر سازم

عشق خود پرده در آمد چه کنم ورنه بسی

جهد کردم که مگر فاش نگردد رازم

عاشق ور ندم بدنام و خوشم کز دگران

بهمین مرتبه در کوی مغان ممتازم

بجهان آمدم و رفتم و در وانشدم

نه ز انجام خود آگاه، نه از آغازم

خوارم ار در نظر شیخ عجب نیست نشاط

به خرابات بیا تا نگری اعزازم