گنجور

 
۲۰۸۱

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۱

 

... چار طاق لعل بر خضرا زدند

لاله را بنگر که گویی عرشیان

کرسی از یاقوت بر مینا زدند ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۸۲

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۸

 

با عقیق لب او لعل بدخشان کم گیر

با گل عارض او لاله ی نعمان کم گیر

سخن سرکشی سرو سهی بیش مگوی ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۸۳

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۶

 

... بلبل بیدل که بی گل خارخارش می کند

گر بترک لاله ی احمر نگیرد گو مگیر

پیر ما را گر بخلوت با جوانی سرخوشست ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۸۴

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۷

 

... بگو که ای مه نامهربان مهر گسل

نگار لاله رخ سرو قد سیم عذار

دل شکسته که در زلف سرکشت بستم ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۸۵

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۸

 

... ماه را از شکن سنبل شبگون بنمای

لاله را این همه در سایه ریحان مگذار

زلف مشکین که چنین بر قدمت دارد سر ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۸۶

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۹

 

... برخیز تا بعزم تفرج برون رویم

زین تنگنای خانه بصحرای لاله زار

کز بوستان دمید چو بر خد دلبران ...

... خرم مشو درو که زدوران روزگار

هر سنبلی ز زلف نگاریست لاله رخ

هر لاله یی ز خون جوانیست شهریار

خواجو ز دور چرخ چو امروز فرصتست ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۸۷

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۳

 

... در چمن نرگس سرمست خراب افتادست

زانک اندر قدح لاله مدامست امروز

محتسب بیهده گو منع مکن رندانرا ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۸۸

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۱

 

... نافه ی مشک از گل بگشا بدر منیر از شب بنما

مشک سیه بر ماه مسا سنبل تر بر لاله مپوش

لعل لبت آن یا می ناب باده ی لعل از لعل مذاب ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۸۹

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۵

 

... بینوایی را نوایی گر نباشد گو مباش

لاله را با آن دل پر خون اگر چون غنچه اش

قرطه ی زنگارگون در بر نباشد گو مباش ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۹۰

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۲

 

... پراکنده حالم ز مرغول شستش

تنم مویی از سنبل لاله پوشش

دلم رمزی از پسته ی نیست هستش ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۹۱

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۵

 

... چون بقیامت برم حسرت رخسار دوست

بردمد از خاک من لاله ی نعمان عشق

صدره اگر دست مرگ چاک زند دامنم ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۹۲

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۸

 

... نازک دلست غنچه از آن می شود دژم

بیچاره لاله هست دلش در میان خون

گویی ز دست باد صبا می برم ستم ...

... بر یاد بزم آصف جمشید مرتبت

بر کف نهاده لاله ی دلخسته جام جم

خواجوی کرمانی
 
۲۰۹۳

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۶

 

... تا دهم بوسه و بر بازوی ایمان بندم

رقعه یی از خط آن لاله عذارم برسان

پیش از آن کز من دلخسته نماند دیار ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۹۴

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۰

 

چه خوش باشد میان لاله زاران

برغم دشمنان با دوستداران ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۹۵

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۶

 

... ناله ی مرغ سحر برخاست بنشین

سنبل سیراب را از برگ لاله

برفکن تا بشکند بازار نسرین ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۹۶

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۷

 

... تشنه ی لعلت باده پرستان

روی تو ما را لاله و نسرین

کوی تو ما را گلشن و بستان ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۹۷

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۱

 

... سنبل سیراب تو برطرف گلستان

با گل رویت چه زند لاله و نسرین

با سر کویت چه کنم گلشن و بستان ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۹۸

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۲

 

ببوستان می گل بوی لاله گون مستان

مگر ز دست سمن عارضان پردستان ...

خواجوی کرمانی
 
۲۰۹۹

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۰

 

... خود را ز خجالت آب کرده

رخساره ی لاله و سمن را

از سنبل تر نقاب کرده ...

خواجوی کرمانی
 
۲۱۰۰

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۳

 

... وی آفتاب روی تو طالع ز سنبله

بازار لاله بشکن و مقدار گل ببر

بر لاله زن گلاله و بر گل فکن کله

در ده شراب روشن و در تیره شب مرا ...

خواجوی کرمانی
 
 
۱
۱۰۳
۱۰۴
۱۰۵
۱۰۶
۱۰۷
۳۶۲