روز عیش و طرب و عید صیامست امروز
کام دل حاصل و ایام بکامست امروز
گو عروس فلکی رخ منمای از مشرق
که مرا دیدن آن ماه تمامست امروز
خون عشّاق اگر چند حلالست ولیک
عیش را جز می و معشوق حرامست امروز
صبحدم بلبل مست از چه سبب می نالد
کار او چون ز بهاران بنظامست امروز
در چمن نرگس سرمست خراب افتادست
زانک اندر قدح لاله مدامست امروز
محتسب بیهُده گو منع مکن رندانرا
کانک با شاهد و می نیست کدامست امروز
زاهدی را که نبودی ز صوامع خالی
باز در کُنج خرابات مقامست امروز
ناله ی زیر ز عشّاق بسی زار بُود
مطرب از بهر چه آهنگ تو با مست امروز
گو بگویند که در دیر مغان خواجو را
دست در گردن و لب بر لب جامست امروز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به جشن و شادی در روز عید صیام اشاره دارد. شاعر از خوشحالی و لذتهای زندگی در این روز سخن میگوید و بر لزوم لذت بردن از عشق و مینوشی تأکید دارد. او به زیبایی معشوق و زیباییهای طبیعت اشاره میکند و میگوید که در این روز هیچ چیز جز می و عشق حرام نیست. همچنین به زبان ملامت و منع زاهدان و محتسبها میپردازد، که نمیتوانند از جذابیت این روز جلوگیری کنند. در نهایت، شاعر با اشتیاق به دور هم بودن عاشقان و مجالس شادمانی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: امروز روز خوشحالی و جشن است و فرصت خوبی برای شادی و لذت بردن از زندگی به دست آمده است. امروز همه چیز بر وفق مراد است و دلها شاد و خرم میباشند.
هوش مصنوعی: بیا و چهره زیبای خود را از سمت مشرق نشان بده، زیرا امروز دیدن تو برای من همانند دیدن یک ماه کامل است.
هوش مصنوعی: هرچند که خون عاشقان حلال است، اما امروز جز با شراب و محبوب، هیچ لذتی مجاز نیست.
هوش مصنوعی: بلبل مست در صبح زود به چه دلیلی ناله میکند، در حالی که کارش به خوبی و با نظم در بهار ادامه دارد.
هوش مصنوعی: در چمن، گل نرگس خوشحال و سرمست به زمین افتاده است، زیرا امروز در جام لاله همیشه شاد و سرمست است.
هوش مصنوعی: هیچکس حق ندارد رندان را از خوشگذرانی و شادمانی منع کند، زیرا امروز هیچ چیزی به جز شراب و زیبایی وجود ندارد که بخواهند از آن لذت ببرند.
هوش مصنوعی: زاهدی که هرگز در مکانهای عبادت سجده نمیکرد، امروز در گوشهای از میخانه جای گرفته است.
هوش مصنوعی: صدا و غم عاشقها بسیار دردناک است، اما چرا امروز نوازنده برای تو این آهنگ شاد را میزند؟
هوش مصنوعی: بگو که اگر کسی بگوید من در شرابخانه مغان، با دستی دور گردن و لبم بر لب جام هستم، امروز در حال لذت بردن از زندگیام هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از لب لعل توام کار بکامست امروز
فلکم بنده و خورشید غلامست امروز
هر که قانون شفای دل خود میطلبد
از اشارات منش کار بکامست امروز
خسرو مصر جهان شاهد یوسف روییست
[...]
روز جشن جم و هان نوبت جامست امروز
جام ده جام که هر کار بکامست امروز
گل چو شاه است و غلامان سرا، سرو، و سمن
ساز، زد صیحه چو چاووش سلامست امروز
آنکه یک عمر بدی معتکف اندر مسجد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.