گنجور

 
رهی معیری

برق نگاه: به روی سیل گشادیم راه خانه خویش - به دست برق سپردیم آشیانه خویش

خشکسال ادب: دگر ز جان من ای سیم‌بر چه می‌خواهی؟ - ربوده‌ای دل زارم دگر چه می‌خواهی؟

حاصل عمر: بس که جفا ز خار و گل دید دل رمیده‌ام - همچو نسیم از این چمن پای برون کشیده‌ام

جلوه نخستین: رخم چو لاله ز خوناب دیده رنگین است - نشان قافله‌سالار عاشقان این است

بوسه جام: تو سوز آه من ای مرغ شب چه می‌دانی؟ - ندیده‌ای شب من تاب و تب چه می‌دانی؟

ناله جویبار: گرچه روزی تیره‌تر از شام غم باشد مرا - در دل روشن صفای صبحدم باشد مرا

کیان اندوه: نی افسرده‌ای هنگام گل روید ز خاک من - که برخیزد از آن نی ناله‌های دردناک من

سرگشته: بی‌روی تو راحت ز دل زار گریزد - چون خواب که از دیده بیمار گریزد

یار دیرین: به سوی ما گذار مردم دنیا نمی‌افتد - کسی غیر از غم دیرین به یاد ما نمی‌افتد

حصار عافیت: نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد؟ - بهار تازه به برگ خزان چه خواهد کرد؟

ساغر خورشید: زلف و رخسار تو ره بر دل بی‌تاب زنند - رهزنان قافله را در شب مهتاب زنند

آیینه روشن: ز کینه دور بود سینه‌ای که من دارم - غبار نیست بر آیینه‌ای که من دارم

دریادل: دور از تو هرشب تا سحر گریان چو شمع محفلم - تا خود چه باشد حاصلی از گریه بی‌حاصلم؟

سیه مست: وای از این افسردگان فریاد اهل درد کو؟ - ناله مستانه دل‌های غم‌پرورد کو؟

پشیمانی: دل زود باورم را به کرشمه‌ای ربودی - چو نیاز ما فزون شد تو به ناز خود فزودی

آزاده: بر خاطر آزاده غباری ز کسم نیست - سرو چمنم شکوه‌ای از خار و خسم نیست

مکتب عشق: هرشب فزاید تاب و تب من - وای از شب من وای از شب من

در سایه سرو: حال تو روشن است دلا از ملال تو - فریاد از دلی که نسوزد به حال تو

حلقه موج: گه شکایت از گلی گه شکوه از خاری کنم - من نه آن رندم که غیر از عاشقی کاری کنم

محنت‌سرای خاک: من کیستم ز مردم دنیا رمیده‌ای - چون کوهسار پای به دامن کشیده‌ای

پیر هرات: بخت نافرجام اگر با عاشقان یاری کند - یار عاشق‌سوز ما ترک دل‌آزاری کند

آتش جاوید: ستاره شعله‌ای از جان دردمند من است - سپهر آیتی از همت بلند من است

زبان اشک: چون صبح نودمیده صفا گستر است اشک - روشن‌تر از ستاره روشنگر است اشک

گلبانگ رود: نوای آسمانی آید از گلبانگ رود امشب - بیا ساقی که رفت از دل غم بود و نبود امشب

شکوه ناتمام: نسیم عشق ز کوی هوس نمی‌آید - چرا که بوی گل از خار و خس نمی‌آید