مثنویات
شمارهٔ ۱ - ساقی نامه: بیا ساقی آن تشنگی را بسنج
شمارهٔ ۲ - مثنویات: بسم اله الرحمن الرحیم
شمارهٔ ۳ - در ستایش آفریدگار: ای همه عین تو و پاک از همه
شمارهٔ ۴ - در حمد حق سبحانه و تعالی: ای تو بامرزش و آلوده ما
شمارهٔ ۵ - در مدح مالک قاب و قوسین: ای طلب چشمه امید ما
شمارهٔ ۶ - در صفت رسول اکرم: بوسه اول که کلید اثر
شمارهٔ ۷ - معراج: ساعتی اندوده بنور عطا
شمارهٔ ۸ - در مدح نبی اکرم: ای نفس طبع ادب سوز شو
شمارهٔ ۹ - درصفت آفرینش: بلبل طبعم زند این نغمه باز
شمارهٔ ۱۰ - نعت حق سبحانه تعالی: بود تو مقصود وجودست بس
شمارهٔ ۱۱ - حکایت: صبحدمی شعبده بازی که هست
شمارهٔ ۱۲ - غفلت: ای گهر گنج ادب نام ما
شمارهٔ ۱۳ - داستان: جوی طراز چمن بی ستون
شمارهٔ ۱۴ - نعت: پیشتر از جلوه آثار جود
شمارهٔ ۱۵ - حکایت: بود یکی انجمن آرای عشق
شمارهٔ ۱۶ - طلب دوست: ای هوس آرای محبت شکن
شمارهٔ ۱۷ - رنج وگنج: ای همه چون معصیت آلودگی
شمارهٔ ۱۸ - حکایت: عابدی از شمع هدی نور یاب
شمارهٔ ۱۹ - حکایت: انجمن آرای درون با یزید
شمارهٔ ۲۰ - مقام سخن: نیش قلم چون ره کاوش گرفت
شمارهٔ ۲۱ - حکایت: دید یکی باشه دراج قوت
شمارهٔ ۲۲ - حسن و عشق: ای بصفا انجمن آرای حسن
شمارهٔ ۲۳ - محفل انس: نیمشبی با دو سه دستان طراز
شمارهٔ ۲۴ - داستان رابعه: رابعه آن مریم معنی مسیح
شمارهٔ ۲۵ - شیرین و فرهاد: خداوندا دلم بی نور تنگست
شمارهٔ ۲۶ - بامداد شیرین: صباحی دلگشا چون خنده حور
شمارهٔ ۲۷ - توحید: بنام آنکه بار دل گران کرد
شمارهٔ ۲۸ - حکایت: یکی کفر آزمائی دانش آهنگ
شمارهٔ ۲۹ - نقش فرهاد: گرامی چهره پرداز معانی
شمارهٔ ۳۰: دلم در کعبه رو کرد وهمت جوید از دلها
شمارهٔ ۳۱: فارغیم ای عاملان حشر زاحسان شما
شمارهٔ ۳۲: بگاه جلوه از آن تافت روی زیبا را
شمارهٔ ۳۳: امید عیش کجا و دل خراب کجا
شمارهٔ ۳۴: تا بکی مغبچه می نوش و بیار ایمان را
شمارهٔ ۳۵: صبح گدا و شام زخورشید روشن است
شمارهٔ ۳۶: ای دل طمع مدار که بی غم گذارمت
شمارهٔ ۳۷: منزلگه دلها همه کاشانه عشق است
شمارهٔ ۳۸: بخت جم وکاووس عنانش بکف تست
شمارهٔ ۳۹: ترک جان در ره آن سرو روان اینهمه نیست
شمارهٔ ۴۰: شکستن دل ما کار زور بازو نیست
شمارهٔ ۴۱: تنها نه دلم باده نابش همه خونست
شمارهٔ ۴۲: گر بدیرم طلبد مغبچه حور سرشت
شمارهٔ ۴۳: کسی که بر اثر مدعای خویشتن است
شمارهٔ ۴۴: از نور یار چون نفسم خانه روشنست
شمارهٔ ۴۵: دورم از کوی تو جا در زیر خاکم بهتر است
شمارهٔ ۴۶: اصلاح پریشانیم اندازه کس نیست
شمارهٔ ۴۷: لطفت گهر عتاب بشکست
شمارهٔ ۴۸: هزار حسن عبادت ز زشتی عمل است
شمارهٔ ۴۹: زو چه میخواهی دلاگر نازوا استنغناست هست
شمارهٔ ۵۰: بیدادگر روی تو اندازه راز است
شمارهٔ ۵۱: بیا که در چمن انتظار آب نماند
شمارهٔ ۵۲: بنازم شیشه می را که خوش مستانه میگرید
شمارهٔ ۵۳: عشق کو کز دل و دین نام و نشان گم باشد
شمارهٔ ۵۴: ز صورت بلبل اندر بوستان فرزانه میگرید
شمارهٔ ۵۵: کسی کو در تب عشق تو نبض خویشتن گیرد
شمارهٔ ۵۶: زننگ عافیت بازم دل شرمنده میسوزد
شمارهٔ ۵۷: چه پرسیم که بجانت هوای ما چه کند
شمارهٔ ۵۸: دل خانه درین عالم بیگانه نگیرد
شمارهٔ ۵۹: هر کس که در بهار بصحرا برون رود
شمارهٔ ۶۰: خوبان شهر بین که درین مسکن من اند
شمارهٔ ۶۱: گر خدا یار دلنواز نداد
شمارهٔ ۶۲: تا بکی عمر بافسوس و جهالت برود
شمارهٔ ۶۳: سرا پای وجودم وزمحبت حال دل دارد
شمارهٔ ۶۴: اگر چه راه بعیب تو کس عیان نبرد
شمارهٔ ۶۵: چند بی بهره شود دیده گریانی چند
شمارهٔ ۶۶: زبهر داغ که مستان علاج می طلبند
شمارهٔ ۶۷: تا بود سراسیمه دلم دربدری بود
شمارهٔ ۶۸: مدعی بار ملول است و بلائی دارد
شمارهٔ ۶۹: گردل اهل حقیقت در راز افشاند
شمارهٔ ۷۰: هرکرا نشاه غیرت بسلامت باید
شمارهٔ ۷۱: عاقلان آدابت آموزند و رسوایت کنند
شمارهٔ ۷۲: خضر اگر بر لب کس منت آبی دارد
شمارهٔ ۷۳: تا قدم بر اثر نام و نشان خواهد بود
شمارهٔ ۷۴: بیار باده که جانم دمی زناله برآید
شمارهٔ ۷۵: کسی بدور محبت خمار غم نکشد
شمارهٔ ۷۶: هر جا که مست او غمزه زن آن غمزه آئین میرود
شمارهٔ ۷۷: کسی بدیده ناقوس خوار می آید
شمارهٔ ۷۸: جان بیاد لبت شکر خاید
شمارهٔ ۷۹: هر زمان در فتنه خوش نامهربانی میشود
شمارهٔ ۸۰: آنرا که مراد حال باشد
شمارهٔ ۸۱: کسی کز فقر جوید کام دل درویش کی ماند
شمارهٔ ۸۲: برغم تو به چون لبت پیاله بنوشد
شمارهٔ ۸۳: گر محبت حمله بر ناموس کفار آورد
شمارهٔ ۸۴: غم چو شبخون میزندهان دوستان لشگر کنید
شمارهٔ ۸۵: چو با من در سخن آن لعل آتشناک خواهد شد
شمارهٔ ۸۶: بلب آرام گیر ای جان غمگین یکدمی دیگر
شمارهٔ ۸۷: مردم و دارد جمال او دلم روشن هنوز
شمارهٔ ۸۸: مده تسلیم از صلح بی مدار هنوز
شمارهٔ ۸۹: گفتم نکنم زکین فراموش
شمارهٔ ۹۰: دلی دارم که میجوشد زهر موچشمه خونش
شمارهٔ ۹۱: امشبم کشت غمت عشرت فردای تو خوش
شمارهٔ ۹۲: منم که میکنم از درد بیکرانه خویش
شمارهٔ ۹۳: کجاست نشتر مژگان دوست تا دل ریش
شمارهٔ ۹۴: تا برده ام بمدرسه عشق رخت خویش
شمارهٔ ۹۵: هر که از خونریز من آلوده گردد دامنش
شمارهٔ ۹۶: پا بدامن درکش ایدل وز جهان ذلت مکش
شمارهٔ ۹۷: کسی کو دلگشا ماند دلش چون سنگ می بینم
شمارهٔ ۹۸: از آن زباده شوق تو هوش جان دزدم
شمارهٔ ۹۹: کجاست برق حجابی که از تجلی آن
شمارهٔ ۱۰۰: بکوی صید بندان دوش چون فریاد میکردم
شمارهٔ ۱۰۱: از باغ چنان رخت ببستیم و گذشتیم
شمارهٔ ۱۰۲: کو عشق که در غمزدگی نام بر آرم
شمارهٔ ۱۰۳: آهنک شادمانه بگوشش نمیزنیم
شمارهٔ ۱۰۴: از دل غم او دریغ داریم
شمارهٔ ۱۰۵: بشرح غم نفس را ریش کردیم
شمارهٔ ۱۰۶: ما لذت فقریم سخا را نشناسیم
شمارهٔ ۱۰۷: دل و جان بردگی بودند و من افسانه شان کردم
شمارهٔ ۱۰۸: ازشش جهتم شکوه زند موج و خموشم
شمارهٔ ۱۰۹: حال ما بنگر که آهوی حرم گم کرده ایم
شمارهٔ ۱۱۰: ز معموری بتنگم جز دل ویران نمیخواهم
شمارهٔ ۱۱۱: هر چه با او گویم از مردم دگرگون بشنوم
شمارهٔ ۱۱۲: هرگز دل کس را بگناهی نشکستیم
شمارهٔ ۱۱۳: ماره نشین مردم دیدار دوستیم
شمارهٔ ۱۱۴: باز آی تا بذوق الم آشنا شویم
شمارهٔ ۱۱۵: قدح رسید لبالب خراب گوشده باشم
شمارهٔ ۱۱۶: بسهوار توبه از می کردم و دیر مغان بستم
شمارهٔ ۱۱۷: دل بدست و پای کوبان از حرم یگریختم
شمارهٔ ۱۱۸: گلی ناچیده بوئی ناکشیده زین چمن رفتم
شمارهٔ ۱۱۹: ز بیدردی بامید اجل در عشق مرهونم
شمارهٔ ۱۲۰: چه غم ز رفتن اینست می کشد اینم
شمارهٔ ۱۲۱: صد پرده تصور باطل شکافتیم
شمارهٔ ۱۲۲: دل در شکن طره دلبند شکستیم
شمارهٔ ۱۲۳: باز میخواهم که شوخ دل ربائی خوش کنم
شمارهٔ ۱۲۴: در آتش آمدیم و فغانی نداشتیم
شمارهٔ ۱۲۵: زمن نبود فغانی که دوش میکردم
شمارهٔ ۱۲۶: چند از این بند غمت فال گشادی بزنیم
شمارهٔ ۱۲۷: ما گریبان دل از گلهای غم پر کرده ایم
شمارهٔ ۱۲۸: بیا ای درد کز راحت رمیدن آرزو دارم
شمارهٔ ۱۲۹: رفتیم و با غمت دل محزون گذاشتیم
شمارهٔ ۱۳۰: منم که بهر دل اسباب داغ میدزدم
شمارهٔ ۱۳۱: ما دست دل ز چشمه بهبود شسته ایم
شمارهٔ ۱۳۲: چه دورست اینکه نفع از گردش گردون نمی بینم
شمارهٔ ۱۳۳: میفروشم راحت و عشق ستمگر میخرم
شمارهٔ ۱۳۴: ساغر ز دست مردم آزاده چون کشیم
شمارهٔ ۱۳۵: از بس که روی گرم بهر سو گذاشتیم
شمارهٔ ۱۳۶: از دل این شعله چو داغ صنم افروخته ایم
شمارهٔ ۱۳۷: منم کز باده عشرت خروشیدن نمیدانم
شمارهٔ ۱۳۸: ما جام درد بادف و نی کم کشیده ایم
شمارهٔ ۱۳۹: کعبه بی ذوق است و یارانرا وداعی میکنیم
شمارهٔ ۱۴۰: آن شکارم کز بر تیرسنان میرویدم
شمارهٔ ۱۴۱: هرگز نگشایم در دکان غم دل
شمارهٔ ۱۴۲: چند چو اهل آبرو در پی آبرو روم
شمارهٔ ۱۴۳: بردیم ز کویش دم سردی وگذشتیم
شمارهٔ ۱۴۴: منم که پاره غم در دهان غم دارم
شمارهٔ ۱۴۵: دلی داریم و با جمعی پریشان از غم اوئیم
شمارهٔ ۱۴۶: گرنه خود را بیخود از جام جنون میساختم
شمارهٔ ۱۴۷: میان دعا بر دل شب مزن
شمارهٔ ۱۴۸: زخونم روی میدان تازه گردان
شمارهٔ ۱۴۹: دانی که کیست مصلحت ما گریستن
شمارهٔ ۱۵۰: خوش در خورست حسرت تو با گریستن
شمارهٔ ۱۵۱: ساقی بیا و دامن گل برسبو فشان
شمارهٔ ۱۵۲: پیش بردم در قمار عشق جانان باختن
شمارهٔ ۱۵۳: تا تیغ بکف یابی بر نفس دو دستی زن
شمارهٔ ۱۵۴: بیار شیشه می بر گل و کلاه فشان
شمارهٔ ۱۵۵: هنگام و دم نزع خراب نفس است این
شمارهٔ ۱۵۶: نام حسنت چون برم بر آسمان آید گران
شمارهٔ ۱۵۷: نه رو از ناز می تابد گه نظاره ماه من
شمارهٔ ۱۵۸: دانی که چیست مصلحت ما گریستن
شمارهٔ ۱۵۹: ز چشم من مجوش ای گریه هنگام وصال او
شمارهٔ ۱۶۰: مسازم ناامید از خود چو گشتم مبتلای تو
شمارهٔ ۱۶۱: تو ای زاهد برو افسانه باغ ارم بشنو
شمارهٔ ۱۶۲: از سفر می آئی و تاراج حسرت کرده
شمارهٔ ۱۶۳: ای عشق خوش تهیه لذات کرده
شمارهٔ ۱۶۴: بانگ ما کبک است خرمن را بخرمن باز ده
شمارهٔ ۱۶۵: تا مژده زخم دگر دامن کش جان کرده
شمارهٔ ۱۶۶: بکشتن من عاجز شتاب یعنی چه
شمارهٔ ۱۶۷: شب نشد از تاب تب پیرهن آتشکده
شمارهٔ ۱۶۸: جانم ز سینه برزده دامان برآمده
شمارهٔ ۱۶۹: صنم گفتی دلا جان تازه کردی
شمارهٔ ۱۷۰: اگر آرایش از دکانچه ناموس بستانی
شمارهٔ ۱۷۱: من صید غم عشوه نمائی که تو باشی
شمارهٔ ۱۷۲: گمان دارم که این درد و تحمل میکند کاری
شمارهٔ ۱۷۳: ای نه فلک ز خوشه صنع تو دانه
شمارهٔ ۱۷۴: بامید عذر خواهان زنیاز عذر خواهی
شمارهٔ ۱۷۵: با گله دوستان هست حلاوت بسی
شمارهٔ ۱۷۶: خوش آن گرمی زشمع وصل مهر افزوزتر باشی
شمارهٔ ۱۷۷: سبک بران چو از بن بیقرار میگذری
شمارهٔ ۱۷۸: بشتاب در راه طلب بگذر زهر آسودنی
شمارهٔ ۱۷۹: بهار رفت و نکردیم عزم جای خوشی
شمارهٔ ۱۸۰: امشب که بسر شراب داری
شمارهٔ ۱۸۱: تا در قدحم باده امید نیابی