بلبل طبعم زند این نغمه باز
کامدم اینک بچمن نغمه ساز
در چمن نعت گلی دیده ام
زمزمه تازه بر او چیده ام
میشمرم نغمه مستانه را
رنگ نوی می دهم افسانه را
پرده ز اسرار درون می کشم
ظل شه از پرده برون می کشم
می کنم این دعوی عالی اساس
تا بکی این نغمه زنم در لباس
جمله برآنند که بی سایه است
وین سخن از صدق تهی مایه است
سایه ورش چون نگرد بی بصر
سایه او دیده ولی دیده ور
سایه صورت طلب از آب وگل
سایه معنی نفتد جز بدل
سایه او صیقلی آفتاب
نور درین سایه بسوزد نقاب
نور وی آرایش بود همه
سایه او اصل وجود همه
سایه او بود کزان بحرزاد
وز نفسش چشمه طوفان گشاد
لوح وجود از رقم فتنه شست
جنبش حرف از قلم فتنه شست
سایه او بود که در باغ ناز
بود تماشائی گلهای راز
آتش نمرود بر باغ او
لانه فروش چمنش داغ او
سایه او بود که زد کوس حسن
جامه علم کرد بفانوس حسن
دشنه غم بر دل یعقوب راند
زهر ملامت بزلیخا چشاند
سایه او بود که نور سراغ
داشت براه ظلماتش چراغ
آب لبش چشمه حیوان مکید
عمر ابد رخت بکویش کشید
دولت ما بین که صدفهای ما
با گهران ذات نمود آشنا
سایه او بود که او رنگ داد
برزبر باد صبا پر گشاد
زمزمه معدلت آغاز کرد
صعوه و شهباز هم آواز کرد
سایه او بود که در باغ جود
روح امینش گل فطرت گشود
باد بهشت از نفسش می وزید
چشمه حیوان زلبش می چکید
ای گهرت مبدأ آثار دوست
سایه تو مطلع انوار دوست
سایه ذات تو مقدم بذات
وین صفتت فاتحه معجزات
جوهر آئینه شاهی توئی
معجزه صنع الهی توئی
پایه ایوان تو معراج طور
سایه تو گوهر دریای نور
آدم و آن جمع که پیغمبرند
شهر تو را جمله عمارت گرند
هر یکی افزایدش آرایشی
روبد از او هر غش وآلایشی
تا ز عمارت شود این ده تمام
جلوه کنی دروی ، نبود حرام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به تصویر کشیدن زیباییها و معانی عمیق وجود انسان و سایه الهی آن میپردازد. شاعر با استفاده از تشبیهات و تمثیلها، سایه را به معنای وجود و حقیقت الهی نسبت میدهد که منبع تمام زیباییها و معجزات است. او بر این نکته تأکید دارد که سایهای که بر زندگی انسانها افتاده، نمادی از روشنایی و نور الهی است و زندگی انسانی بدون این سایه واقعی نمیتواند باشد. به طور کلی، این شعر ترکیبی از زیباییشناسی، فلسفه و عرفان است که در آن به نقش و اهمیت سایه الهی در زندگی بشر اشاره میشود.
هوش مصنوعی: پرنده روح من این آهنگ را میخواند و اکنون به دنیای کودکی برگشتهام تا آهنگ زیبایی بسازم.
هوش مصنوعی: در باغ، زیبایی گلی را دیدهام و بر آن نام و وصفی جدید گذاشتهام.
هوش مصنوعی: من آواز شاد و سرمست را شمارش میکنم و به داستانهای قدیمی رنگ و بویی تازه میزنم.
هوش مصنوعی: من رازهای درون خود را برملا میکنم و سایهام را از پشت پردهها بیرون میآورم.
هوش مصنوعی: من این ادعا را با اعتبار و پایهای محکم بیان میکنم تا زمانی که بتوانم این سرود را در شکلی زیبا و مناسب ارائه دهم.
هوش مصنوعی: همه میگویند که این موضوع بدون پشتیبانی و حمایت است، اما این حرف از حقیقت و واقعیت خالی است.
هوش مصنوعی: سایهی کسی که نابینا باشد، نمیتواند او را ببیند. اما کسی که بیناست، سایهی او را درک میکند.
هوش مصنوعی: سایهای از چهره او را با آب و گل تصور کن، اما در واقع فقط یک تصویر ظاهری است و معنی واقعی آن چیزی بیشتر از ظاهر نیست.
هوش مصنوعی: سایه او مانند آفتاب صاف و روشن است و در این سایه، نقاب یا پوشش میسوزد.
هوش مصنوعی: نور او زیبایی و جلوهاش است، در حالی که سایهاش نشاندهنده وجود حقیقی اوست.
هوش مصنوعی: سایه او بود که از آن، زادهای به دنیا آمد و از نفس او چشمهای به وجود آمد که طوفانی را به راه انداخت.
هوش مصنوعی: وجود انسان به خاطر جوش و خروش حوادثی که به وجود آمده تحت تأثیر قرار گرفته است، و کلامی که از دل این حوادث جاری میشود نیز از آن تأثیر میپذیرد.
هوش مصنوعی: سایه او در باغی زیبا وجود داشت که گلهای خاص و رازآلودی را به نمایش میگذاشت.
هوش مصنوعی: آتش نمرود بر باغ او آتش افکنده و گلستانش را سوزانده است.
هوش مصنوعی: سایه او باعث شد که صدای زیبایی به گوش برسد و ویژگیهای نیکویی را به علم و معرفت نمایان کند.
هوش مصنوعی: غم مانند دشنهای به دل یعقوب فرو رفت و ناامیدی و ملامت به زلیخا طعمی تلخ بخشید.
هوش مصنوعی: سایه او وجود داشت و نور او را دلگرم میکرد، مانند چراغی که در تاریکی راه را روشن میکند.
هوش مصنوعی: آب لب او جان حیوانات را به خود جذب کرد و عمر ابد او را به سوی خود کشید.
هوش مصنوعی: دولت ما در حالتی است که گوهرهای وجود ما با ارزشها و زیباییهای واقعی آشنا شدهاند.
هوش مصنوعی: سایه او باعث شد که او جلوهای زیبا به برزگری که باد صبا آن را پراکنده کرده بود، بدهد.
هوش مصنوعی: صدای نرم و دلنشینی از پرندهای شنیده میشود و همزمان شاهین و پرندگان دیگر نیز شروع به آواز خواندن میکنند.
هوش مصنوعی: سایه او در باغ بخشش و سخاوت، روح پاکش را به شکوفایی و رشد وا داشته است.
هوش مصنوعی: نسیم بهشتی از نفس او در حال وزیدن بود و چشمه حیات از لبانش قطرهقطره میبارید.
هوش مصنوعی: ای گوهرت، آغازگر آثار دوست هستی و سایهات، منبع نورهای دوست میباشد.
هوش مصنوعی: سایه وجود تو برتر از خود توست و این ویژگیات آغازگر شگفتیها و معجزات است.
هوش مصنوعی: تو جوهر و Essence وجود شاهی و نماد آفرینش الهی هستی.
هوش مصنوعی: پایه ایوان تو مانند کوه طور است و سایهات مانند گوهری در دریای نور میدرخشد.
هوش مصنوعی: آدم و آن گروهی که پیامبران هستند، برای آبادانی و شکوفایی شهر تو تلاش میکنند.
هوش مصنوعی: هر کسی به خود زیبایی و ظاهری میافزاید که بر او تأثیر میگذارد و هرگونه نیرنگ و آلودگی را از خود دور میکند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که این کشور به اوج شکوه و زیبایی نرسیده باشد، نباید از درویشی و سادگی خود خجالت بکشی، چرا که در این شرایط هیچ چیز ناپسند و ممنوع نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.