بخش ۱ - در توحید: منت از ذوالجلال والاکرام
بخش ۲ - مناجات با خدا و نعت پیامبر: نظری یا مفتح الابواب
بخش ۳ - در مدح شمس الدین علی شاہ نیمروز: بعد توحید و نعت پیغمبر
بخش ۴ - در سبب نظم این مثنوی و گفتگوی شاعر با شب: شب نوروز در خرابه خویش
بخش ۵ - بردن باد صبا پیام شب را از برای روز و آغاز پیکاره: شب فرستاد پیش روز رسول
بخش ۶ - پاسخ روز به شب: با صبا گفت: «دم مزن دیگر
بخش ۷ - پیغام دوم شب برای روز: باز شب داد روز را پیغام
بخش ۸ - پاسخ روز یا خورشید به شب: روز گفتش: «چه ترهات است این؟
بخش ۹ - پیغام سوم شب برای روز یا خورشید: شب دگرباره رفت با سرکار
بخش ۱۰ - پاسخ روز: روز گفت: «این چه زور و بهتان است
بخش ۱۱ - پیغام چهارم شب به خورشید: شب دگر بار گشت آشفته
بخش ۱۲ - پاسخ روز به شب: روز بار دگر به جوش آمد
بخش ۱۳ - پیغام پنجم شب به روز: شب چو بشنید طیره گشت عظیم
بخش ۱۴ - پاسخ روز به شب: روز در تاب شد دگرباره
بخش ۱۵ - پیغام ششم شب: شب یلداسرشت زنگیرنگ
بخش ۱۶ - پاسخ روز یا خورشید: روز شد باز گرم و بر جوشید
بخش ۱۷ - پیغام هفتم شب: شب دگر باره در محاکا شد
بخش ۱۸ - ملول شدن روز و آخرین پاسخ او به شب: روز را دل ز شب ملال گرفت
بخش ۱۹ - تسلیم شدن شب به آفتاب و مدح شاه: شب دامندراز کوتهرای
بخش ۲۰ - آشتی کردن روز با شب و مدح شاه: روز چون شب به عذر سر بنهاد
بخش ۲۱ - اظهار بندگی کردن شاعر در پیشگاه شاه: پادشاها نزاری عاجز
بخش ۲۲ - داستان میراث قطب الدین حیدر: حیدر زاوه قدوه ابدال
بخش ۲۳ - پایان سخن: از مقالت ملالت افزاید