فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.
مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «بدگوییی خود کنم مگر یار شوی» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ی» است.
حرف آخر قافیه
شماره ۱: در هجر تو مرگ همنشینم بادا
شماره ۲: شد درد حواله از ازل بر تن ما
شماره ۳: بگشای «نظیری » نظر کوته را
شماره ۴: اسرار گلستان به بصارت دریاب
شماره ۵: از دوست منادیست اندر رگ و پوست
شماره ۶: نور تو به قدر روزن سینه تست
شماره ۷: چون شمع تنت ز آتش محفل گرمست
شماره ۸: افتاده کلاه از سر و ناموسم نیست
شماره ۹: در باده شریعت از دین خطرست
شماره ۱۰: بی پرده تر از حدیث ما عصمت ماست
شماره ۱۱: از سینه رمیدن نفس نزدیکست
شماره ۱۲: فصلی که چمن شور در احباب انداخت
شماره ۱۳: کی شنبه من به شادمانی برخاست
شماره ۱۴: برخیز که عشق از گرانان سیرست
شماره ۱۵: در پایه من سپهر را هستی نیست
شماره ۱۶: هرشب ز خیال دیده بی خواب ترست
شماره ۱۷: پیرایه حسن تندی خو بشکست
شماره ۱۸: درد سر و گردن تو حرز تن تست
شماره ۱۹: یک دم که ز دردسر پریشانی داشت
شماره ۲۰: تا حرص درون نقش برونم آراست
شماره ۲۱: بی چیزی احتیاج از کوی منست
شماره ۲۲: از خود تا خود به سوی جانانان راهست
شماره ۲۳: گر با غم دل خوشیم غمخوار خوشست
شماره ۲۴: گلبرگ چو گونه های الوانت نیست
شماره ۲۵: بنوازیدم به زخمه طاعت اینست
شماره ۲۶: این جا نه خطا عیب و نه طاعت هنرست
شماره ۲۷: هردم که نه با توام برآید مرضیست
شماره ۲۸: هر روز مه تمام نقصان ز دهست
شماره ۲۹: دل خنده به غنچه کرد خندیدن داشت
شماره ۳۰: یک بلبل خوش نوا و صد انجمن است
شماره ۳۱: دارم چشمی که قلزم وارونست
شماره ۳۲: ذرات دو کون را ز هم بیشی نیست
شماره ۳۳: شمعی که فروزان نشود کوکب ماست
شماره ۳۴: دایم به رهت در دو چشمم بازست
شماره ۳۵: آن کیست که بازم ز بت کیش آورد
شماره ۳۶: طی املم به جهد و پرواز نشد
شماره ۳۷: شب مست ز خانقه برونم بردند
شماره ۳۸: گر دست تو بحر نیست چون میجوشد
شماره ۳۹: ارباب زمانه آفت دل باشند
شماره ۴۰: هر کز سر کجروی به درگاه آید
شماره ۴۱: از سعی زمانه کار من نفزاید
شماره ۴۲: نی باده عز و جاه مستم دارد
شماره ۴۳: دی غافلم آن مایه دین پیش آمد
شماره ۴۴: تا باغ به دست باغبان خواهد بود
شماره ۴۵: صد فکر اثر ز طاعتم بردارد
شماره ۴۶: حالی دارم که دیده نادیده شود
شماره ۴۷: طوفان شد و سبزه ام به آبی نرسد
شماره ۴۸: نی حوصله ام که جرعه مستم دارد
شماره ۴۹: سیلاب سرشگ آبرو می ریزد
شماره ۵۰: صبحست و خروش بلبلان میآید
شماره ۵۱: آشفته مجلس تو جا نشناسد
شماره ۵۲: اهلی ز میان سنگ بیرون آید
شماره ۵۳: در قرب به صد بلان قرین باید بود
شماره ۵۴: یادم به کنایت جگرسوز کند
شماره ۵۵: مرسوم رهی که فقر ازان خاسته شد
شماره ۵۶: آن عیش که جمله عیش ها راست کلید
شماره ۵۷: فردا که نه دوزخ نه شقی خواهد ماند
شماره ۵۸: جستم ز بلا بلا پناهم دادند
شماره ۵۹: تا سایه خامهات به حرفم افتاد
شماره ۶۰: نی طعم می است تا دگرگون گردد
شماره ۶۱: هر محنت و غم که سر به جانت دادند
شماره ۶۲: تو هیچ بدی که جسم و جانت دادند
شماره ۶۳: قابل تویی از تاب و توانت دادند
شماره ۶۴: گر دل به فریب نفست از پا برود
شماره ۶۵: عاقل به حدیث نفس گمره نشود
شماره ۶۶: شوخی که نگاه بر عذارش بندند
شماره ۶۷: لعل تو ز طبله شهد بر گوشه کشید
شماره ۶۸: از کاسه و کوزه جوی جیحون نشود
شماره ۶۹: هرکس ز خودی و خودستایی گردید
شماره ۷۰: هر دم عمل خیر تبه خواهم کرد
شماره ۷۱: با موکب شه دل خرابی چه کند؟
شماره ۷۲: گوهر ز محیط راز می باید داد
شماره ۷۳: گل طرف کلاه بر بناگوش افکند
شماره ۷۴: رزقم همه از طبع گهر سنج آید
شماره ۷۵: آن سو که منم فیض فرو میآید
شماره ۷۶: بر تن مفزا که نفس سرکش گردد
شماره ۷۷: من خام قمارم و حریفم استاد
شماره ۷۸: تقدیر و ارادت به مرادت خیزند
شماره ۷۹: رو جانب حق از همه سو باید بود
شماره ۸۰: زین بیم که آورد طرب تفرقه بار
شماره ۸۱: ای بلبل بی قرار غوغا بردار
شماره ۸۲: برگیر نقاب و بختم از جا بردار
شماره ۸۳: جان را به پذیره آی از جا بردار
شماره ۸۴: هرگز نشود دار فنا جای قرار
شماره ۸۵: از ضعف تنت رفته توان همه کس
شماره ۸۶: عاشق که طریق عشق آموزندش
شماره ۸۷: دم چند فروزی از سخن چینی خویش
شماره ۸۸: صد ره شده ام به بیخ و بن جویی خویش
شماره ۸۹: گلشن که بهار ساخته جانورش
شماره ۹۰: از حسرت من حاصل دوران همه ذوق
شماره ۹۱: یک قوم مسافر ز سرمایه خجل
شماره ۹۲: می آمد و صد سپاه ناز از دنبال
شماره ۹۳: دنباله دو خاطر خودرای خودم
شماره ۹۴: یک معرکه خویش را به جایی نزدیم
شماره ۹۵: اندر ره و بی ره همه جا گردیدیم
شماره ۹۶: از کعبه به دیر بادهکش میآرم
شماره ۹۷: دامی ز نماز گرد خود بافتهام
شماره ۹۸: یک چند پی امید میگردیدم
شماره ۹۹: طبعی چو رخ حورسرشتان دارم
شماره ۱۰۰: آتش خورم و زحمت جانان نشوم
شماره ۱۰۱: چون طایر باد از قفس آزادیم
شماره ۱۰۲: دل آرم و غم برو نما بستانم
شماره ۱۰۳: گر دوری ازان طرف گلستان دارم
شماره ۱۰۴: در کوی هوس خاک نشینم ایام
شماره ۱۰۵: گاهی به نوای بی نوایان گردم
شماره ۱۰۶: صد نعل درست واژگون آوردم
شماره ۱۰۷: هرچند که روز بی نوایی دارم
شماره ۱۰۸: نی بهر جهان نه بهر طاعت زادم
شماره ۱۰۹: روزی که گرفت کاتب صنع قلم
شماره ۱۱۰: ترک همه کس ز بی تمیزی کردیم
شماره ۱۱۱: پر می بینم که بینوا می آیم
شماره ۱۱۲: گر از مشهد اگر ز بلخ آمدهایم
شماره ۱۱۳: گه بر سر فرمان تو جان افشانم
شماره ۱۱۴: فرمان تو بشنوم به پرواز آیم
شماره ۱۱۵: فرمان تو آمد و ز جا برجستم
شماره ۱۱۶: بر خوان صلات تا به کی لقمه خام
شماره ۱۱۷: کم جو که به قیمتست سرمایه من
شماره ۱۱۸: از می لبش آتش تر آورد برون
شماره ۱۱۹: عیسی نفسی غبارت از دم بفشان
شماره ۱۲۰: بنمای رخ و شکفته رویم گردان
شماره ۱۲۱: خود را به رکاب آشنایی برسان
شماره ۱۲۲: خوش رست چمن رشته خارا برچین
شماره ۱۲۳: فکری کنم و دهم سرانجام سخن
شماره ۱۲۴: شب تا سحرم فسانه خوان غم او
شماره ۱۲۵: ای فیض سپهر و نور اختر با تو
شماره ۱۲۶: دل جز ز دو زلف پرخم و پیچ مجو
شماره ۱۲۷: آویز به طره از خم و پیچ مگو
شماره ۱۲۸: ذوق آمده رخت خوش دلی بر در نه
شماره ۱۲۹: هرچند که جور بی محابا داری
شماره ۱۳۰: بدگوییی خود کنم مگر یار شوی
شماره ۱۳۱: گر در شب تیره تابیم نور شوی
شماره ۱۳۲: ای دل ز سفر تحفه چه سوز آوردی
شماره ۱۳۳: تا نگذری از قشر منقا نشوی
شماره ۱۳۴: تا کی همه کوکنار آخر گزکی
شماره ۱۳۵: یک دم دل شاد را به صد دم ندهی
شماره ۱۳۶: از ابر به کشتزار بایسته تری
شماره ۱۳۷: چندان که به حکمت گروی دورتری
شماره ۱۳۸: هر سو به تن از زخم مهی کاستهای
شماره ۱۳۹: ای از تو صور نگار هرجا کوری
شماره ۱۴۰: هان بلبل هان صفیر محکم ندهی
شماره ۱۴۱: خوش بوست بس این زلف دو تا بر که زدی؟