گنجور

 
ایرج میرزا

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «شبی خوشست خدایا دراز باد دراز !» مصرع دوم یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ز» است.

حرف آخر قافیه

الف
ت
د
ر
ز
م
ن

شماره ۱: قمر آن نیست که عاشق برد از یاد او را - یادش آن گل که نه از کف ببرد باد او را

شماره ۲: روزگار آسوده دارد مردم آزاده را - زحمت سندان نمی آید در بگشاده را

شماره ۳: خر عیسی است که از هر هنری باخبر است - هر خری را نتوان گفت که صاحب هنر است

شماره ۴: خواهم که دهم جان به تو میل دلم اینست - ترسم که پسندت نشود مشکلم اینست

شماره ۵: طرب افسرده کند دل، چو ز حد در گذرد - آب حیوان بکشد نیز، چو از سر گذرد

شماره ۶: نشسته بودم و دیدم ز در بشیر آمد - که خیز و جان و دل آماده کن امیر آمد

شماره ۷: شکر خدا را که بخت هادیم آمد - نامه‌ای از حاج شیخ هادیم آمد

شماره ۸: چون خورم می در سرم سودای یار آید پدید - راست باشد این مثل کز کار کار آید پدید

شماره ۹: یاد کردند مرا باز به گلدان دگر - گلبنان دگر از طرف گلستان دگر

شماره ۱۰: به دست جام شراب و به گوش نغمۀ ساز - شبی خوشست خدایا دراز باد دراز !

شماره ۱۱: تا بر سر است سایۀ شه زاده ایرجم - گویی مگر به تاج فریدون متوجم

شماره ۱۲: پیرم و آرزوی وصل جوانان دارم - خانه ویران بود و حسرت مهمان دارم

شماره ۱۳: ز یاران آن قدر بد دیده‌ام کز یار می‌ترسم - به بیکاری چنان خو کرده‌ام کز کار می‌ترسم

شماره ۱۴: ما خریدیم به جان عشق تو نی با زر و سیم - به زر و سیم خرد عشق بتان مرد لئیم

شماره ۱۵: آزرده ام از آن بت بسیار ناز کن - پا از گلیم خویش فزونتر دراز کن

شماره ۱۶: باز روز آمد به پایان شام دلگیر است و من - تا سحر سودای آن زلف چو زنجیر است و من

sunny dark_mode