پ جمشیدی در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۵:
واقعا زیبا بود و به نظر من توصیفی از انسان های حسود دارد.
محمدحسن سورانی در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۳۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱:
بیت زیر نیاز به تصحیح دارد:
بموی لشکر گهی ساختن
شب و روز نسودن از تاختن
باید چنین باشد:
به آموی لشگر گهی ساختن
شب و روز ناسودن از تاختن
محمدحسن سورانی در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۲۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱:
حرف «د» در بیت:
خوری گر بپوشی و گر گستری
سزد گرد بدیگر سخن ننگری
اضافه است. صحیح مصراع دوم این است:
سزد گر بدیگرسخن ننگری
علیرضا در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۲:۴۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۷:
هنگام گل و مل است و یاران سرمست (لطفا مصراع سوم را تصحیح کنید)
بیژن در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹:
در دو نوار کاست که یکی توسط آقای احمد شاملو ودیگری توسط آقای دکتر الهی قمشه ای خوانده شده اند اولین کلمه این غزل "یاری" بطوری خوانده شده که معنی دوستی از ان استنباط میشود.
بنظر میرسد که اگر این کلمه را طوری بخوانیم که از ان معنی یک یار استنباط شود (یعنی "ی" اخر "ی" وحدت باشد) از نظر معنی مقبولتر خواهد بود. چونکه اولاً یاری بمعنای دوستی دیدنی نیست و ثانیاً یاری بمعنای یک یار در مقابل یاران منطقی تر بنظر میرسد.
از انجاییکه دو فرد یاد شده در بالا هردو از اساتید ادبیات فارسی هستند من از دیگر صاحبنظران برای درست خواندن این کلمه کمک میخواهم.
مهشید در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹:
با درود
این ها یکی از غزل های رندانه حافظ است که باز رودروی خدای خود سخن می گوید. زیرا خدای او پیوسته از مردم می خواهد فرمانبر او باشند و با داستان عاد و ثمود که پس از نافرمانی آن ها را نابود کرد و تنبیه کرد و این را پیوسته یکی از سنت های خود میداند و بدان می بالد، حافظ می خواهد بگوید که نصیحت همه عالم به گوش او باد است و باید سقف این فلک شکافته شود و عالمی دیگر بباید ساخته شود و از نو آدمی و بی خیال این داستان های هراس آور شد و شراب نوشید و نافرمانی کرد
با سپاس
مهشید در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۰:
با درود
در اینجا نیز حافظ به گمان من رندی را به اوج خود می رساند و می گوید این آدمی که من می بینم غیر از آن آدمی است که خدا ادعا می کند از خاک آفرید و باید دوباره طرح این جهان را از نو بنیاد نهاد و عالمی دیگر ساخت (همان گونه که هست نه همان گونه که گفته شده و باید باشد) و آدمی دیگر باید از نو آفرید و این تفسیر با دیگر ابیات که نشان از گلمندی از رانش ها و کشش های میان خود و جهان پیرامونش همخوانی دارد
با سپاس از کوشش ارزشمند و گرانسنگ شما
مهشید در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
به گمان من باید این غزل را درست برابر آنچه در متن آن آمده فهمید
شکافتن آسمان هیچ معنای استعاره ای نمی تواند داشته باشد مگر این که نشان دهنده ی رندی حافظ با خدای خویش باشد و آوردن میخوارگی با شکافتن آشمان این قصد را به خوبی نشان می دهد که حافظ حالا رودروی خدای خویش می ایستد (خدایی که ده بار گفته آسمانی آفریدیم که هیچ شکافی در آن نیست!) که حالا حافظ میخواهد از بنیاد طرح این جهان را به گونه ای دگرگون کند و بر هم بریزد و در این طرح میخوارگی پسندیده باشد و سرکوب نشود
سید فرهود کاظمی در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۷:
استاد شجریان در آلبوم فریاد ابتدا بیت 6 و سپس بیت 5 را خوانده اند.
مفهوم شعر رساتر شده است.
البته من نمیدانم کدام ترتیب صحیح است.
حسین ملیحی شجاع در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸:
د ر بیت:
به مهلتی که سپهرت دهد ز راه مرو
تو را که گفت که این زال ترک دستان گفت
اشاره جالب وکنایه ای به داستان رستم واسفندیار و حیله زال در ارتباط با شکست رستم و ساختن تیر توسط زال دارد ومیخواهد نتیجه بگیرد که بسیاری از پیروزی ها موقت است وامکان دارد توسط زمانه حیله ساز نتیجه دیگرگون شود
هاشم در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
خدار حمتت کنه جناب حافظ وقتی غزلهاتو میخونم با خودم میگم این کلماتو چه جوری و از کجا آوردی که اینقدر به دل می نشینه ضمنا این غزل را بسطامی علیه الرحمه هم به زیبایی اجرا کرده خداوند رحمتش کنه
مریم در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۳۰ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » حکایت بط » حکایت بط:
منم با احسان موافقم.به متن مراجعه نکردم.ولی برای هماهنگی وزن
مهدی در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۲۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۷۲:
درود به آقا سجاد
ابوالفضل در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۱:
با سلام و درود فراوان بر مسئولان و اولیاء گنجور، بنده که مدتی است در وادی غربت و دور از وطن به سر می برم مدتی بود که [مصرع] "سل المصانع رکبا تهیم فی الفلواتی" را فراموش کرده بودم و شدیدا ذهنم را آزار می داد و دسترسی هم به کلیات و غزلیات شیخ علیه الرحمه نداشتم تا اینکه در این پیرانه سری سرانجام یادم افتاد از اینترنت که خدایش برکت دهاد استفاده نمایم و از اقبال خوش به گنجینه گنجور دسترسی پیدا کردم و غزل عزیز آن عزیز را یافتم. با تشکر و دعای خیر و آرزوی توفیقات فراوان و بیشتر برای گنجور مایلم این یک توضیح را در باره کلمه "المصانع" تقدیم نمایم؛ و این توضیح را مدیون دیوان غزلیات شیخ به همت استاد حسین استاد ولی هستم.
مصانع به معنی آبانبار است و چون شاید بسیاری از جوانان ندانند آبانبار چیست به عرضشان می رسانم که در قدیم که آب لوله کشی شده وجود نداشت، و به ویژه در نقاط بیابانی، مخازن بزرگ آب معمولا زیر سطح زمین می ساختند که هنوز هم بسیاری از آن ابنیه خیر موجود است. معمولا آبٍ این آبانبارها طعم و مزه ای گوارا نداشت. اما برای سوارانی که در بادیهها هامون نوردی (تهیم فی الفلواتی) میکردهاند همین آب ناگوارای آبانبار نعمتی بزرگ بوده است و ارزش آن را میدانستهاند ولی آبٍ آبانبار برای کسانی که در کنار چشمهسارهای آب زلال و رودهای پرآب زندگی میکردهاند طعم نداشته است و قدر آب را نمیدانسته اند.
با تشکر و دعای خیر برای شما، ابوالفضل
امین کیخا در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۷:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸:
زاغ وزغن زیبایی اوایی دارد و این نگاه ویژه خواجه می باشد
حسین در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۴:۳۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲۰۶:
گفت درست است
افتخار در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۴۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷ - نالهٔ ناکامی:
یکی ازعاشقانه ترین و زیباترین شعری ک شنیدم/باید عاشق باشی تا بفهمی
استاد چاوشی هم حق شعر را ادا کردن
فروغ در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۳۴:
بیت اول و دوم اینجوری بهتره، فکر می کنم:
ما نه ایم، مرد سجاده و مرد کلیم
ما مرد می ایم و در خرا بات مقیم
قاضی نخورد می، که ز آن دارد بیم
دردی خرابات به از مال یتیم
می در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:
در پاسخ به امیر جان شواعر (جمع شاعر خودم ساختم) برای اینکه فغان وزنش درست در نمیومد دیگه از تو بعضی مصارع(مصرع در وزن مفاعل) از افغان به جای فغان استفاده میکرده اند.
سر خط
علی در ۱۲ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸۸: