گنجور

حاشیه‌ها

فرهود در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۰۶ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۰ - این قصیدهٔ را هم هنگام اقامت در سرخس سروده:

این لخت از بیت 16 کاستی دارد و خوانده نمی شود:
یعنی ندر ره دین رهبر تو قرآن بس
خواهش می کنم که درست کنید.

اصغر در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۰:

با سلام
توصیه می کنم با صدای آقای مختاباد هم به این شعر گوش کنید.
التماس دعا.

نگین در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۶:۳۹ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ (مهدی نامه):

نباید سخن گفت ناساخته

نشاید بریدن نینداخته


کمال است در نفس انسان سخن

تو خود را به گفتار ناقص مکن



حذر کن ز نادان ده مرده گوی

چو دانا یکی گوی و پرورده گوی

مرتضی در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۲:۴۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:

جامی و بتی و بربطی بر لب کشت
این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت

علیرضا در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۱:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۷:

نقل از عبدالکریم سروش:
از نظر مولانا کسی که «من» و «خود» دارد، به حقیقت یک من ندارد بلکه هر لحظه منی و خودی دارد، به قول او «هزاران من و ما» دارد و در غوغای این «من»هاست که خود را گم می‌کند
مولانا در مثنوی می‌آورد که عاشقی به در خانۀ معشوق رفت و در جواب معشوق که پرسید کیست، گفت “ من”، و با همین «من» گفتن سزاوار فراق شد، تا آنجا که «من»های او همه سوخت و دوباره بازگشت:
پخته گشت آن سوخته پس بازگشت/ باز گرد خانه انباز گشت
حلقه بر در زد به صد ترس و ادب /تا به نجهد بی‌ادب لفظی ز لب
بانگ زد یارش که بر در کیست آن/گفت بر در هم توی ای دل‌ستان
گفت اکنون چون منی ای من درآ/نیست گنجایی دو من را در سرا

سید محمد کمال سروریان در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳:

دربیت نخست حافظ از دفتر سخن رانده است و در جای دیگر می فرماید : این خرقه که من در دارم در رهن شراب اولی وین دفتر بی معنی غرق می ناب اولی *
و باز می فرماید :رقم مغلطه بر دفتر دانش نکشیم *
و در جای دیگر :ای که از دفتر عقل ایت عشق اموزی #
بر این پایه می توان گ فت " منظور از دفتر و کتاب و مانند ان در اشعار حافظ دفتر سرشت و کتاب سرنوشت ادمیزاد است و درواقع این بیت تفسیر این ایه می تواند باشد که : هلی اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئا مذکورا . و سالهایی که دفتر سرشت انسان در گرو صهبا بود یعنی در دوران پیش از دنیا و خلقت مادی ...
بیت دوم اشاره دارد به اینکه در واقع پیش از دنیا و هبوط انسان در دنیا سرشت و حقیقت روح انسانی رونق افزای عوالم مجرد در مراتب هستی بوده است و خود حافظ در جای دیگر می فرماید :
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود ...

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۲۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳۷:

در انتها این بیت وجود دارد:
اگر بمرد عدو جای شادمانی نیست / که زندگانی ما نیز جاودانی نیست

حسین ط در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۴۲ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ (مهدی نامه):

درود
خسته نباشید.
دوست عزیز آثار شعرا و عرفای ما دستکاری شده است بنا بر این شما که زحمت می‌کشید و می‌خواهید کمکی به فرهنگ ایران نمایید، شایسته است که دقت بیشتری مبذول کنید تا بتوان به مندرجات این سایت استناد نمود. در مورد دیوان شاه نعمت‌الله ولی دستکاری بیش از حد رخ داده است. این قصیدهٔ 21 مندرج در سایت شما دیگر نور الی نور است. اگر همین قصیده را مطابقت بدهید با مجمع الفصحای هدایت جلد دوم صفحهٔ 45 اصلن از درجهء اعتبار صاقط می‌شود همین قصیده در نامهٔ دانشوران میرزا قلی خان هدایت هم آمده است. امیدوارم ترتیب اثر بدهید تا بیش از این بازیچهٔ دست این و آن نشوید. ممنون

سعید در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۵۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱ - یاد شهیار:

با سلام و تشکر
شهیار تخلص دوست شاعر شهریار بنام ابوالقاسم شیواست که در سریال شهریار هم به تصویر کشیده شد.
او در جوانی به مرض سل درگذشت و شهریار را تنها گذاشت و دوست باوفایش شهریار هیچ گاه او را فراموش نکرد.
شهریار در غزلی میفرماید:
چل سال شد کو رفته و در دل هنوزم زنده است
دل شهریارا خون شد از تنهاییم شهیار کو؟

عزّت در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹:

در مورد بیت:
"فردا شراب کوثر و حور از برای ماست
و امروز نیز ساقی مه روی و جام می"
به عقیده حقیر اشاره به این روایت است که: "المرء یموت علی ما عاش علیه" یعنی انسان همانطور که زندگی میکند، همانطور هم میمیرد و برانگیخته میشود -
پس کسی که در این دنیا ساقی مه روی و جام می را تجربه کند، در آخرت هم تجربه خواهد کرد؛ منتها با این تفاوت که آنچه در این دنیا باطنی است، در آن دنیا ظاهر خواهد بود که عرفا اشاره کرده‌اَند.
بنابراین بر خلاف نظر جناب بی‌دین بنده طنازی می‌بینم، ولی تمسخر خیر.

محمدرضا در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۴۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:

هیچکی نمی تونه با اطمینان بگه منظور خیام چی بوده.ولی یه چیزو مطمینم که خیام اومده همه بند و حصار را همه عادت ها رو ببره زیر سوال.ما رو به فکر ببره همه چیو همین جوری قبول نکنیم.

بهنام نجاتی در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - تنبیه و موعظت:

یت 31
حلوا سه چار سخن شب جمعه چند بار
بهر ریا به خانه ی هر گور خان شود
در نسخه ی محمد علی فروغی به جای واژه ی سخن واژه ی صحن نوشته شده که با آن از نظر وزنی و نیز شرح بیت به دشواری نمی افتیم.

رزگار در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

به نظر می رسد قافیه مصرع دوم بیت پنجم اشتباه است

رضا در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۲۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۳:

لفظ اندازی نه نفط اندازی.

بهنام نجاتی در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۵۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۵ - در پند و اندرز:

بیت 31
حلوا سه چار صحن شب جمعه چند بار
بهر ریا به خانه ی هر گور خان شود
در نسخه ی محمد علی فروغی به جای واژه ی سخن واژه ی صحن نوشته شده که با آن از نظر وزنی و نیز شرح بیت به دشواری نمی افتیم.

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۰۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳۵:

قبل از بیت موجود در متن، این بیت نیز وجود دارد
تا توانی درون کس مخراش/ کاندر این راه خارها باشد

محب در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۷:

با سلام خدمت دوستان. این شعر توسط خوانندگان مختلفی اجرا شده است. در اثری به نام "پنهان چو دل" توسط حمیدرضا نوربخش اجرا شده است.
همایون شجریان در اثری که با همکاری کامکارها اجرا کرده است نیز شعر را خوانده است. همچنین حمیدرضا نوربخش در کنسرتی به نام ققنوس (آخرین کنسرت مرحوم مشکاتیان) به اجرای این شعر زیبا پرداخته است. متاسفانه این اثر نشر نشده است. این شعر اجراهای دیگری هم داشته است.

احسان پورعابدین در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۰۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:

در مصرع آخر بجاب کبستست باید بدین گونه اصلاح گردد: که بستست به معنای چه کسی بسته است

ناشناس در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۰۷:۴۷ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹:

ناقهٔ وحشت‌متاعان دوش آزادی تست
چون شرربرسنگ باید بستنت محمل چرا

احسان در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ شهریور ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۵۹:

در متنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد
بتصحیح و مقابله و همت
جناب استاد: محمد رمضانی
که به متنوی کلاله خاور معروف است
این مصرع: کی ببینم مرا چنان که منم
بدین صورت: کی ببینی مرا چنان که منم
امده است!

۱
۴۹۰۵
۴۹۰۶
۴۹۰۷
۴۹۰۸
۴۹۰۹
۵۲۶۲