مولانا
»
مثنوی معنوی
»
دفتر چهارم
»
بخش ۷ - معشوق را زیر چادر پنهان کردن جهت تلبیس و بهانه گفتن زن کی ان کید کن عظیم
چادر خود را برو افکند زود
مرد را زن ساخت و در را بر گشود
زیر چادر مرد رسوا و عیان
سخت پیدا چون شتر بر نردبان
گفت خاتونیست از اعیان شهر
مر ورا از مال و اقبالست بهر
در ببستم تا کسی بیگانهای
در نیاید زود نادانانهای
گفت صوفی چیستش هین خدمتی
تا بر آرم بیسپاس و منتی
گفت میلش خویشی و پیوستگیست
نیک خاتونیست حق داند که کیست
خواست دختر را ببیند زیر دست
اتفاقا دختر اندر مکتبست
باز گفت ار آرد باشد یا سبوس
میکنم او را به جان و دل عروس
یک پسر دارد که اندر شهر نیست
خوب و زیرک چابک و مکسب کنیست
گفت صوفی ما فقیر و زار و کم
قوم خاتون مالدار و محتشم
کی بود این کفو ایشان در زواج
یک در از چوب و دری دیگر ز عاج
کفو باید هر دو جفت اندر نکاح
ورنه تنگ آید نماند ارتیاح
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، داستانی از یک مرد و زن بیان میشود که در آن زن چادر خود را به سرعت کنار میزند و مرد را به عنوان یک زن معرفی میکند. مرد را به عنوان یکی از اقشار خاص شهر میشناسد و در پی آن به دنبال یک دختر برای ازدواج میگردد. او در مورد یک دختر خوب که در مدرسه تحصیل میکند، صحبت میکند و از ویژگیهای او میگوید. اما در ادامه، یک صوفی به او میگوید که خانواده دختر از نظر مالی و اجتماعی بالاتر از او هستند. این موضوع به بررسی مسأله تناسب در ازدواج اشاره دارد، که باید طرفین از نظر اجتماعی و اقتصادی با یکدیگر همتراز باشند تا ازدواج موفقی شکل بگیرد.
زن چادر خود را به سر پسر کفاش انداخت تا وانمود کند که او نیز زن است.
در حالی که مرد به علت داشتت هیکل مردانه، جنسیتش مشخص بود مانند شتری که بر روی نردبان است و قابلیت پنهان شدن ندارد.
هوش مصنوعی: گفتند که او خانمی بسیار مرفه و از افراد برجسته شهر است و از ثروت و خوششانسی برخوردار است.
در را بستم تا کسی بیگانه وارد نشود، تا این فرد بزرک را ببیند.
هوش مصنوعی: صوفی گفت: چه خدمتی لازم است که بدون هیچگونه پاداش یا سپاسی آن را انجام دهم؟
زن گفت: این خانم برای خواستگاری دخترمان اینجا است و میل به برقراری رابطه خویشاوندی با ما دارد و خدا میداند که چه زن خوبی هست ایشون.
ایشون اومده بودند که دخترمان را ببیند، غافل از اینکه او در حال حاضر در مدرسه است.
این خانم اما میگوید من دختر را چه خوشگل و چه زشت باشد ندیده طلب میکنم برای پسرم.
هوش مصنوعی: او پسری دارد که در شهر مانند او خوب و زیرک نیست؛ پسرش باهوش و چابک بوده و در کارش موفق است.
صوفی گفت وضعیت مالی ما قابل مقایسه با این خانم نیست چرا که ما فقیر و نیازمند هستیم اما ایشان ثروتمند و محتشم.
هوش مصنوعی: چه کسی این دو را با هم در ازدواج مقایسه کرده است؟ یکی در از چوب است و دیگری در از عاج.
هوش مصنوعی: هر دو طرف در ازدواج باید با هم همسطح و مناسب باشند؛ در غیر این صورت، زندگی مشترک دشوار و پرتنش خواهد شد و آرامش نخواهد ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.