گنجور

حاشیه‌ها

لیلا در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

عاشق این شعرم...پر از انگیزه مشم و روحم تازه میشه.ممنون

lyam در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶:

جناب حمید رضا درانی
با درود
بنده هرچه نگاه کردم در اشعار سعدی شخصی به عنوان قصاب عاشقان نیافتم
تنها در یک بیت عاشق را چون گوسفندی دردست قصاب دانسته :
شب هجران دوست ظلمانیست
ور برآید هزار مهتابش
برود جان مستمند از تن
نرود مهر مهر احبابش
سعدیا گوسفند قربانی
به که نالد ز دست قصابش
که با قصاب عاشقان بسیار تفاوت دارد.
با احترام
لیام

آیناز در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۰۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » بلالی باش:

بیت ششم مصراع دوم اصلا معنی نمیده که، باید اینطوری میشد:
قوربانام او آلا گوزه، حیرانام او قلم گاشا

محدثه در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۰۴ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

من این شعرو وقتی کلاس دوم راهنمایی بودم میخوندم چقدر بچه بودام
ولی این زیبا ترین شعر دنیاست من این شعرو روزها خوندم واشک ریختم به خاطریک دوست داشتن دوران بچه گی ولی العانم میخونم اشکام میاد نمیدونم چرا شاید به خاطر اون عشقه

آیناز در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۵۲ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » بلالی باش:

بیت نهم درسته

آیناز در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » بلالی باش:

در جواب آقا یا خانم اردبیلی: در بیت نهم قیژی دریته، یا باید مینوشت بی بی قیزیم یا هم بی بیم قیزی دیگه
شعر عالی بود

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۴۵ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۵ - این قطعه را در تعزیت پدر بزرگوار خود سروده‌ام:

بابای عزیزم 31سال از پیش مارفتی ومارو تنهاگذاشتی خیلی سخت هنوزم خیلی بهت احتیاج دارم وقتی که با همسرم میرم مغازه محل خرید وبعد از گذشت اینهمه سال از تو تعریف میکنن میبینم هنوزم باعث سر بلندی منی ای کاش بودی ذره ای ازخوبیهات ومیتونستم جبران کنم

علیرضا سخایی راد در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - موعظه و نصیحت:

احیانا بیت : سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
نباید به آخر شعر برود
معمولا تخلص در بیت پایانی می آید

lyam در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۲۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۹ - داستانِ دقیقی شاعر:

این آقای خراسانی عجب در سفسطه و سر هم بافی ید طولایی دارد
کل شاهنامه را که سعی در زنده نگاهداشت زبان پارسی دارد نمیبیند ولی یک بیت الحاقی که هر کودک دبستانی میفهمد که از فردوسی نیست را با زور مغلطه میخواهد به خورد مردم بدهد
این بیت آخری میتواند نباشد و هیچ ربطی هم به ابیات قبلی نداشته باشد
آستاد طوس اگر میخواست چنین دعایی بکند همانطور که خانم مرسده اشاره کردند می فرمود
خدایا ببخشا گناه ورا
که بسیار به طبع و سخن استاد توس نزدیکتر میبود.
آقای خراسانی ما شمارا به بندگی اعراب و سرسپردگی قاتلان کسروی بزرگ میشناسیم
از شما توقع بیش ازین نیست.
لیام

حمید رضا درانی بخش در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶:

در عرفان حافظ وسعدی ما شخصی را بنام قصاب عاشقان میابیم که میتوان گفت همان جانان عشق است که عاشقان آماده وصال را قربانی میکند و عاشق خنده بر لب بسوی او میشتابد وهیچ اعتراضی بر این قربانی کردن ندارد پس هر کس میان من وشمشیر قصاب عاشقان قراربگیرد دشمن من است نه دوستدار من

امین راز در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۱۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را:

این بخش از شرفنامه حکیم نظامی باید در کتب درسی از دبستان تا دانشگاه باشه تا هر ایرانی هم سرشار از حس میهن پرستی باشه و هم از پند واندرزهای بی بدیل این دانای راز بی بهره نمونه چه این بخش شعر نیست بلکه زندگانی شرافتمندانه ست.
امیدوارم هر و زن ایرانی تاریخ خودش رو بشناسه

ایران نژاد در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۹ - داستانِ دقیقی شاعر:

جناب خراسانی،
تنها به دلیل چند واژه‌ی مشکوک و یا مشترک که سرکار آورده اید نباید و نمی توانیم این بیت بی هویت را از حکیم توس بدانیم.

مجتبی خراسانی در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۵۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۹ - داستانِ دقیقی شاعر:

الهی عفو کن گناه ورا / بیفزای در حشر جاه ورا
کاملا صحیح است...
بعضی از محققین برآنند که فردوسی طوسی در شاهنامه ، پارسی نغز و زبان ناب به کار برده است ولی خواهیم دید که در این حماسۀ بزرگ نه نتها کلمات تازی بلکه هندی ، یونانی و حتی چینی هم به کار رفته است. فقط چند واژۀ هندی الاصل را مورد بررسی قرار می دهم :
-باب
یک از دیگر اِستاد آنگاه دور
پُر از درد باب و پر از رنج پور
واژۀ «باب» تاکنون در هند به صورت «باپ» به معنی پدر به کار می رود و چون قدما در نقطه گذاری زیاد دقت نمی کردند بنابراین گمان می رود فردوسی واژه هایی را که به بای فارسی (پ) به کار برده بود خطاطان آنها را به بای موحده (ب) نوشته اند.
-گاومیش
نگاری نگارید بر خاک پیش
همیدون به سان سر گاومیش
تلفظ این واژه به زبان سانسکریت مهش است و آن را با کلمۀ گاو به کار نمی برند و در بعضی لهجه های زبان پنجابی تاکنون این واژه مش خوانده می شود ، ظاهرا این واژه از زبان پنجابی به فارسی دری راه یافته است و این کلمه برای گوسفند ماده به کار نرفته ، چه در زبان سانسکریت این حیوان را میش می گویند چنانکه فردوسی هم گفته :
به دام آیدش ناسگالیده میش
پلنگ از پس پشت و روباه پیش
-سنجد
ز دیوان به پیشش سر سنجه بود
که جان و دلش زان سخن رنجه بود
در شاهنامه اسم یکی از دیوها سنجه آمده است ، این کلمه هنوز به همین صورت در زبان هندی به کار می رود و به عنوان اسم افراد نیز رواج کامل دارد (مثل سنجی گاندی).
-خنجر هندوان-هندی درای
علاوه بر این فردوسی بعضی کلمات هندی را هم به فارسی ترجمه کرده است ، میان آنها یکی خنجر هندوان است و دیگری هندی درای:
چه از جوشن و ترک و برگستوان
چه کوپال و چه خنجر هندوان
منظور فردوسی از خنجر هندوان همان کتار است که نوعی از کارد (خنجر) می باشد که چون به شکل میوۀ تمرهندی است به همین نام (کتار) شهرت یافته است.
«هندی درای» به معنای زنگ و ناقوس به کار رفته است. هندوها در معابد خود از دو نوع زنگ استفاده می کنند ، یکی مثل لالۀ واژگون است که در وسط سنگی نصب کرده و موقع نیایش آن را می نوازند و دومین مانند صفحۀ گرد (دیسک) و وقتی آن را با چوب می کوبند همان موقع در شنکهه نیز می دمند. فردوسی این واژه را چندین جا به کار برده است :
خروشیدن کوس با کره نای
همان زنگ زرین و هندی درای
در اینجا منظور از زنگ زرین همان نوع اول زنگ است که طبعا چون صنعت فلز از قدیم الایام در ایران و هند رواج داشته مورد استفاده بوده است و هندی درای نیز همان صفحۀ مدور بوده است.
بمنّه و کرمه
مجتبی خراسانی

سجاد در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹:

درود خدا بر شما باد
ممنون بخاطر طراحی این سایت بسیار عالی و پرمحتوا
از زیباترین شعرهای تاریخ است و با صدای استاد بزرگوار شجریان دیگه ماندگار و رویایی شده.

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:

در ضمن در همان نسخه فروزانفر آمده
بخل ساقی باشد آنجا یا فساد بادها

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:

در نسخه چاپی من که البته اغلاطی هم در آن وجود دارد، و به تصحیح فروزانفر است، چاپ امیرکبیر، همان باد ذکر شده
باد را افزون بده، درست است.

هادی.م در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸:

شاید بیت سوم به جای زلف، زلفت صحیح تر باشه!
در سر زلفت نشان از ظلمت اهریمنست

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:

بهتر است من پیش از نوشتن نظر، کار پژوهشی را یاد بگیرم و بپذیرم که باید در حفظ آثار بزرگان این آب و خاک بکوشم. اگر متنی با برداشت "من" سازگار نیست، نباید بیدرنگ بگویم که متن اشتباه است.

حمید baharan_h@yahoo.com در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:

به نظر من در بیت
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود
کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
منظور ازگل می تواند ذهن ما باشد که حاوی ایده ها ، اندیشه ها و همه آنچه که به دنیای ظاهری و مجازی مربوط می شود ، باشد و ما از روی ناآگاهی شادی و اصل زندگی را در میان آنها جستجو می کنیم غافل از اینکه زندگی ناب و اصیلی که شاعرانی مثل مولوی و حافظ از آن صبحت می کنند در پشت همین افکار می باشد . ما برای بدست آوردن گلاب حتما باید گل را به نحوی از بین ببریم تا به گلاب برسیم .
بنابراین برای رسیدن به زندگی ناب و اصیل که مانند گلاب پرده نیشین می باشد باید محفوظات ذهن خود را از بین ببریم تا به آن برسیم .

حسن رمضانی در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:

ز تجلی خدا دان تو علی شه علی را چو از این تنت بمیری بببینی آشکارا
که ولایتش نجات است ز عذلب خلد ما را علی ای همای....
تو همه بلای جانان ر جواب یک علی بین و الست رب عهدی ز ولایت ولی بین
به درون عرش اسمی بنوشته جلی بین دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی.......
بسرشته اند عشقش ز ارل بر گل من ابدی است مهر مولا شرری است در دل من
بجز از علی که باشد زسلوک حاصل من بجز از علی که گوید......
چه بود به دست و بالم که زنم نوای من من که به ده زبان خموش است بشنو سکوت سوسن همه آرزویم این است که رسد کفم به دامن برو ای گدای مسکین...
تو جهان همه گرفتی و دل است جمله جایت ز شجاعت چگویم و به نخل های هایت
چه کنم که وصف آن شه نرسد به خاک پایت به امید.....

۱
۴۳۱۱
۴۳۱۲
۴۳۱۳
۴۳۱۴
۴۳۱۵
۵۴۸۵