سهیلس در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:
با سلام به ادب دوستان :
خواشمندم آنهای که حضرت حافظ را نمی شناسند الکی نظر ندهند و قیاس ازخود نکنند .حد اقل باید نصف اشعار حضرنش را حفظ باشی وکل دیوانش را بارها خوانده باشی تا بتوانی اظهار نظر کنی . عشقت رسد بفریاد ار خود بسان حفظ قران ز بر بخوانی در چارده روایت
نیما در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۲۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود:
این ابیاتی که اضافه کردم از نسخه مول است.
نیما در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۲۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود:
بعد از بیت
بزرگی و دیهیم شاهی مراست
که گوید که جز من کسی پادشاست
حدود 8 بیت جا افتاده و ثبت نشده که به قرار زیر است:
به دارو و درمان جهان گشت راست
که بیماری و مرگ کس را نخواست
جز از من که برداشت مرگ از کسی
وگرنه در زمین شاه باشد بسی
شما را ز من هوش و جان در تن است
به من نگرود هرکه آهرمن است
گریدون که دانی که من کردم این
مرا خواند باید جهان آفرین
همه موبدان سرفکنده نگون
چرا کس نیارست گفتن نه چون
چو این گفته شد فر یزدان از وی
بگشت و جهان شد پر از گفتوگوی
هر آنکس ز درگاه برداشت روی
نماند به پیشش یکی نام جوی
سه و بیست سال از در بارگاه
پراکنده گشتند یک سر سپاه
منی چون بپیوست با کردگار
شکست اندر آورد و برگشت کار
چه گفت آن سخنگوی با فر و هوش
چو خسرو شوی بندگی را بکوش
به یزدان هر آنکس که شد ناسپاس
به دلش اندر آید ز هر سو هراس
به جمشید بر تیرهگون گشت روز
همی کاست آن فر گیتیفروز
که بعد از این هم حدود 6 بیت دیگه هست که من نمیدونم این صفحه چطوری بخش بندی شده در ادامه میاد یا نه.
نیما در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۰۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود:
مصراع دوم در بیت:
جهان را به خوبی من آراستم
چنانست گیتی کجا خواستم
اشتباه نوشته شده و معنی هم ندارد. صحیح آن این است:
جهان را به خوبی من آراستم
چنانست گیتی که من خواستم
به شهریار در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:
سکوت اختیار کن!
ناشناس در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۰۰ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۵ - این قطعه را در تعزیت پدر بزرگوار خود سرودهام:
بدون پدردنیاصفانداره .پدرخوب ومهربانم بعدازتوومتدرچطورتواین دنیای پست سرکنم
بابک در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷:
رحمن ایزدی فر،
اگر در اینجا = که
اصغری منیر در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۴ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۲۷ - جواب:
در بیت صفاتش راببین امروزاینجا که تاذاتش توانیدیدانجا ایاشاعرمعتقدبه دیدارخداونددران جهان است/
نیک محمد در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:
من وقتی این شعر را با آواز احمدظاهر وساربان می شنوم خیلی کیف می کنم
پرویز کامرانی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۹ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۴۴ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیببندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است:
گفتن این شعر نیاز به عنایت خاص خداوند متعال و خود امام حسین (ع) دارد
بی لب در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۹ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:
این شعر در برنامه گلهای تازه 123 (همایون) با همکاری هنرمندان عهدیه (تصنیف خوان) ، محمدرضا شجریان (آوازخوان) ، هوشنگ ظریف، حسن ناهید و محمد اسماعیلی اجرا شده است. آهنگ از همایون خرم و تنظیم از فرامرز پایور می باشد. شعر از حافظ. گوینده فخری نیکزاد.
لینک دانلود :
پیوند به وبگاه بیرونی
بی لب در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۹ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۲:
این شعر در برنامه گلهای تازه شماره 38 دردستگاه ماهور با آواز حسین قوامی و همکاری جواد معروفی ، اسدالله ملک ، منصور صارمی، جهانگیر ملک اجرا شده است.
لینک دانلود :
پیوند به وبگاه بیرونی
۷ در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۹ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:
با سپاس از جناب عماد بابت توضیح مفید درباره نیرنگ به نظر می آیداز نظر سعدی نیرنگ مثبت است در برابر فریب و خود فن هست
میان دو بد خواه کوتاه دست
نه فرزانگی باشد ایمن نشست
که گر هر دو باهم سگالند راز
شود دست کوتاه ایشان دراز
یکی را به نیرنگ مشغول دار
دگر را برآور ز هستی دمار
شایق در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۹ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:
با سلام هرکس بنده او شد اختیار را در کف او می نهد و دست از خود می شوید و از نمام بندهای دیگر رهایی می یابد از ان رو که در بند توام ازادم یا رشته ای بر گردنم افکنده دوست می کشد هر جا که خاطر خواه اوست و وقتی چنین شد از دوست هرگز نمی رنجد و همه ناملایمات را تحمل میکند و او را خواست دوست میداند و میگوید عاشق انست که بر دیده نهد بیکان را بهر حال سعدی ارزو میکند که ای کاش همه میتوانستند ان روی زیبا را ببیند تا بدانند که روی زیبا در این دنیا در برابر ان زیبایی مطلق قطره ای بیش نیست و بجای این اذتهای زود گذر ان لذت مطلق را جستجو میکردند اما چه کند که همه را دیده نباشد که ببینند ان را و خلاصه بوسه وکنار او هزار درد بی درمان را از جمله اشفتگی بخل حسادت کبر ثروت اندوزی بد اخلاقی بی ادبی شهوترانی و .... درمان میکند و این نسخه ای است که تمام عرفا در طول تاریخ بیچیده اند و باز خواهند بیچید و سعدی با همین نسخه از ملامت مردم نمی هراسد و اصولا مرد خدا را با نام وننگ رابطه ای نیست و هر چه بادا باد
۷ در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۹ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷:
ای متقی گر اهل دلی دیدهها بدوز
کاینان به دل ربودن مردم معینند
امر به معروف و نهی از منکر به این گویند.
با دوست باش گر همه آفاق دشمنند
کو مرهمست اگر دگران نیش میزنند
۷ در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۹ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷:
جانم دریغ نیست ولیکن دل ضعیف
صندوق سر توست نخواهم که بشکنند
سعدی در غزل وقتی رند فروتن است ودیگر فروتن رند و سوار بر آبهای بیکران ادب موج سواری میکند.
۷ در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۹ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:
خیال در همه عالم برفت و بازآمد
که از حضور تو خوشتر ندید جایی را
چه زیبا چه ناب
دکتر ترابی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۹ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۲:
چنین است دوست قدیم،
چگونه میتوان زیست،
زیستنش اگر توان نامید؟ گرت سر زلف نگار در دست نیست، تهی دست ، باد در مشت بی یار بی آفتاب
دیر نخواهی پایید ، فرو خواهی ریخت چه عشق مایه و کار مایه حیات است
و چه خوش میسراید معلم عشق
خوشتر از ایام عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست
دکتر ترابی در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۹ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۳۹ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۱:
گفت مستم خوانی و بر وعده من دل نهی؟
ساده دل مردا! که دل بر وعده مستان نهاد!
و غزل شیخ شیراز:
آن نه زلف است و بناگوش، که روزاست و شب است
وآن نه بالای صنوبر، که درخت رطب است
و جامی که میگوید:
در شعر سه تن پیمبرانند
قولی است که جملگی برآنند
فردوسی و انوری و سعدی
هر چند که لا نبی بعدی
و من البته با جامی هم رای نیستم.
شایق در ۱۰ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸: