گنجور

حاشیه‌ها

همدانی در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۲ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۵۷:

ﺳﻪ ﺩﺭﺩ ﺁﻣﻮ ﺑﺠﺎﻧﻢ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻳﮑﺒﺎﺭ
<ﻏﺮﻳﺒﯽ ﻭ ﺍﺳﻴﺮﯼ ﻭ ﻏﻢ ﻳﺎﺭ
ﻏﺮﻳﺒﯽ ﻭ ﺍﺳﻴﺮﯼ ﭼﺎﺭﻩ ﺩﻳﺮﻩ
<ﻏﻢ ﻳﺎﺭ ﻭ ﻏﻢ ﻳﺎﺭ ﻭ ﻏﻢ ﻳﺎﺭ

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۲ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵:

با احترام به ساحت بلند ادب ایران زمین
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز...
دوستان جان, در محضر حضرت حافظ خوشتر آنست که در مناظره سخن با لطافت بمیان آریم و تندی نکنیم و جهد هر کدام بر آن نباشد تا کلام خود به دیگر دوستان تحمیل نماییم. کلام همه عزیزان سالم و شیرین است چرا که این ویژگی اشعار غنایی ست تا هر کسی بر حسب فکر گمانی بکند.

بی لب در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶ - وحشی شکار:

این شعر در برنامه گلهای تازه شماره 54 (دشتی) با نام شب زنده دار با صدای محمدرضا شجریان (سیاوش) و همراهی حبیب الله بدیعی (ویلن) ، فرهنگ شریف (تار) و جهانگیر ملک (تنبک) اجرا شده است.
لینک دانلود :
پیوند به وبگاه بیرونی

کسرا در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۴:

بازهم سعدی.. بازهم شاهکار... سعدی من خجالت میکشم بگم آدمم وقتی توام آدم بودی قربونت برم...
این شعر ملکوتی رو در گلهای رنگارنگ شماره 287 گوش کنید... یعنی گوش جان بسپارید...

بی لب در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳:

این شعر در برنامه گلهای تازه شماره 48 (چهارگاه) با نام آفتاب نیمه شب با صدای محمدرضا شجریان (سیاوش) و همراهی جلیل شهناز (تار) و امیرناصرافتتاح (تنبک) اجرا شده است.
لینک دانلود :
پیوند به وبگاه بیرونی

کمال در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴:

یک فال جهت این غزل:
ای صاحب فال،خوشابه حال دل نرم و
عاشق وچشم معشوق شناس شماکه،،،
پیوسته جویای وصال است،چه کامیاب
وسعادتمندیدشماکه پیوسته زبان دعا،،
داریدنه نفرین هرچندکه ممکن است،،،،،
گاهی هم محبوب آنگونه که بایدبه شما
توجه نکنداماآفرین برشماکه پیوسته،،،
درانتظاروصال وروزهای خوب آینده ،،
هستید

کمال در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴:

یک فال جهت این غزل:
ای صاحب فال،خوشابه حال دل نرم و
عاشق وچشم معشوق ناشناس شماکه
پیوسته جویای وصال است،چه کامیاب
وسعادتمندیدشماکه پیوسته زبان دعا
داریدنه نفرین هرچندکه ممکن است،،
گاهی هم محبوب آمکونه که بایدبه،،،،،،
شماتوجه نکنداماآفرین برشماکه ،،،،،،،،،
پیوسته درانظاروصال وروزهای خوب
آینده هستید.

روفیا در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۲:

دکتر ترابی گرامی
این که میگویم البته از دریافت های شخصی ام است و اگر کسی آزرده خاطر نشود که چرا در باب عرفان عملی داد سخن سر میدهم ،
دوست دارم به یکی از تجربیات شخصی ام اعتراف کنم که راه شناخت جهان هستی و آفریدگار آن به دو گونه است :
یا باید از پندار نیک به گفتار نیک و کردار نیک برسیم یا از کردار نیک و گفتار نیک به پندار نیک !
گذرگاه دوم البته بس دراز و دشوار است . چرا که در این راه از آزار آدمیان و زخم زبان ها و ناسپاسی ها در امان نخواهیم بود . البته تلاشمان برای بروز رفتارهای نیکو هرگز هدر نخواهد رفت و بی تردید ارمغان صبر و سعه صدر و کسب مهارتهای اجتماعی متعدد از جمله نیکو سخن گفتن و نیکو رفتار کردن بخشش های فراوانی را از آن ما خواهد کرد و در پایان منتهی به نیکو اندیشیدن خواهد شد .
لیک راه نخست بس کوتاهتر است و در آن نه تندگویی و نه ناسپاسی و نه جهل آدمیان هیچ یک آزار دهنده نخواهد بود و همه در دایره عشقی میگنجد که از پیامدهای باور به اندیشه بیگناهی آدمیان است . در این راه نه نیکو سخن گفتن و نه نیکو رفتار کردن در بحرانی ترین شرایط سخت و دشوار نیست بلکه میوه آن اندیشه جهان شمول است .
سپاس از اینکه میخوانید .

زهرا در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴:

با سلام
آقای صادق چه تفسیر قشنگی کردید از این غزل

زهرا در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴:

با سلام
زمشرق سَرِ کوی آفتاب طلعت تو اگر طلوع کند طالعم همایون است
لطفاً اصلاح بفرمایید این بین نباید بصورت سوالی خوانده شود.به شرح جلالی رجوع کنید

دکتر ترابی در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۷ دربارهٔ عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:

شوخ طبعی وی در عاشقانه ها نیز هویدا است:
رغبتم سوی بتانست ولکن دو سه روز
از پی مصلحتی چند ، مسلمان شده ام!!
بارها از سر جهلی که مرا بود، به سهو
کرده ام توبه و در حال پشیمان شده ام!

کاظم ایاصوفی در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۵۰ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۶:

مصراع اول بیت قبل از آخری یک الف افتاده است. سر آن نیست مرا کز طلبش بنشینم

دکتر ترابی در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:

افصح المتکلمین ( یکی دیگر از القاب شیخ شیراز است) می فرماید:
« پادشاهی پارسایی را پرسید ؛ هیچت از ما یاد می آید؟ گفت ،آری آنگاه که خدارا فراموش می کنم «!

دکتر ترابی در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

آیا به راستی این غزل سست از سعدی است؟؟
خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه!!
زبان سعدی است؟
در هر نسخه کهنی هم که آمده باشد ، انتساب آن به استاد سخن دشوار است.

م موسوی در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

کیست تابازببیندقدآن رعنارا. وزنگاهش نفروشدهمه دنیارا

مهدی حیدری در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

به گمانم این بیت به این صورت صحیح تر است
تا گنج عمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا «کنج» خرابات مقام است.
جناس بین گنج و کنج را نمی توان نادیده گرفت.
به خصوص که جناس مقیم و مقام نیز لحاظ شده است.
پایدار باشید.

حمیدرضا در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

درود
به سبب معنای بلندی که در این غزل یافت می شود دور است از اهل معنا که چون آن مرد نحوی واژه ها را کنکاش نمایند. لیکن مواردی ذکر گردیده است از جانب یکی از نازنینان که بنده را ملزم به این کنکاش ساخته است.
ابتدا زمان روایی عزل را نگریستن باید.
"نمی بینم" به یقین دلالت بر حال دارد و زمان غزل روایتی است از حال کنونی شاعر و چه این که "دمم با جان برآید" وضعی است مستمر در زمان حال یعنی شاعر به سبب غمی که در نهان خانه وجود خود داشته و به سبب تنهایی که در حال دارد زحمت بسیاری متحمل می شود تا تنفس نماید. در واقع برای هر نفس جان کندنی لازم. باید این حس را تجربه نمودن تا تصویر سازی درخشان سعدی را در این میانه دیدن. تصور کنین بیمار تنفسی را چگونه با زحمت دم و باز دم دارد برای رهایی از مرگ دردی که بر سینه وارد می گردد و فشاری که گویی سنگی جثیم بر سینه می فشارند. به هر روی به سبب استمرار این وضع در زمان کنون بسیار محتمل می نمایاند که سعدی شیخ شیرین سخن چونین خطای دستوری نداشته باشد که فعل ماضی به کار برد

درویش در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:

یلام لطفا اگر امکانش هست راجع به بیت هفتم توضیحاتی بدین و مراد جناب حافظ چیه؟

کمال در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷۴:

از حاشیه زیبای شماره پنج متشکرم

امیرحسین در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۱۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۷۲:

سلام
از لحظه ای که نویسنده قلم رو از روی کاغذ برمیداره مرگ مؤلف رخ میده.
و دیگه از اون به بعد این شما هستید که با طرز فکر و عقیده و برداشتتون از اون اثر، به روش خودتون زنده ش میکنید!
پس هرکسی آزاده که درباره هر مطلب با توجه به روش فکری و عقیده ای خودش، برداشت متناسب با اصل موضوع رو داشته باشه.

۱
۴۲۹۸
۴۲۹۹
۴۳۰۰
۴۳۰۱
۴۳۰۲
۵۵۵۱