گنجور

حاشیه‌ها

احسان در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷ - نالهٔ ناکامی:

دوستان در مصراع زان همه ناله که من پیش تو کافر کردم
منظور از کافر چیه؟
یا مفهوم بیت رو به طور کل توضیح بدید لطفا
سپاس فراوان

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۳:

طط احتمالا به معنی تات است،
می گوید اگر تات باشی، یونانی باشی ویا ترک باشی
زبان بی زبانی را را بیاموز،
والله اعلم

وشایق در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱:

باسلام ( دگر بخفیه نمی بایدم شراب و سماع که نیک نامی در دین عاشقان ننگ است ) نظر دوستان در مورد لغت خفیه قطعا صحیح می باشد سعدی می خواهد صوفی بودنش را اشکار کند در همه دوران تصوف و هم اکنون برخی از فقها اهل تصوف را مسلمان نمی دانسته و انها را نجس اعلام کرده اند و خون و مالشان را مباح دانسته اندبنابراین اغلب صوفیه مجبور بوده و هستند که صوفی بودن خود را مخفی نگاه دارندکه البته کاری است بسیار مشکل و عشق انها را رسوا میکند ( هزار جهد بکردم که سر عشق ببوشم نشد میسرم بر سر اتش که نجوشم ) بنابراین سعدی می گوید هر چه بادا باد (از نام چه برسی که مرا ننگ ز نام است از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است )

فرهاد در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

در واقع:
هرچند کآزمودم، از وی نبود سودم
{و در توجیه این عمل}
آزمودن آزموده‌ها بهتر از پشیمانی است
به عبارت امروزی‌تر، انجام دادن اون کار بهتر از بیکار بودن و بعدا پیشمون شدن و حسرت خوردنه که چرا بیشتر تلاش نکردم

سالار در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۷ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۷:

سلام مفهوم شعر چیه؟
تلفظ صحیح مصراع دوم؟

فرهاد در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

درود بر تمامی عزیزان
ظاهرا در ترجمه این بیت مشکلی هست:
من جرب المجرب حلت به الندامه
(پشیمانی برای کسی که آزموده را می آزماید روا است)
حلت یا حلۀ به معنی شیرینی است
به عبارتی میشه این طور ترجمه کرد که:
آزمودن آزموده‌ها بهتر از (شیرینتر از) پشیمانی (ندامت) است

وشایق در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰:

با سلام از دوستان عذر میخواهم که در نوشتار قبلی سلام را فراموش کردم با درود به همه دوستان

وشایق در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰:

( دگر از حربه خون خوار اجل نندیشم که نه از غمزه خونریز تو ناباکترست ) یکی از مسایلی که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است مساله مرگ است انسان همیشه به این فکر بوده که بعد از مرگ چه اتفاقی می افتد ایا بطور کلی نابود میشود و از صفحه هستی حذف می گردد یا همانطور که ادیان الهی توضیح داده اند انسان حیات جدیذی را اغاز میکند که کاملا بستگی به منش و روش او در این دنیا را دارد یهر حال همواره بشر از مرگ ترسیده و ناچارا تسلیم مرگ شده است عرفا تلاش کرده اند به دیگران بفهمانند که مرگ نه نتها ترس ندارد بلکه میتواند از عسل نیز شیرینتر باشد اما شرط ان اینست که قبل از مرگ طبیعی انسان به مرحله مرگ ارادی برسد و خلاصه معنی مرگ ارادی اینست که انسان خود و اختیار خود را کاملا در اختیار خدا بگذارد و فانی در وی شود که البته برای رسیدن به این نقطه باید تحت نظر راهنمای کامل به سیر و سلوک ببردازد و اگر شخصی به این مرحله برسد و فنا گردد دیگر نه تنها از مرگ نمی ترسد بلکه ممکن است ارزوی فرا رسیدن انرا داشته باشد تا زودتر به وصال یار رسد

ادب در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۳ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۰ - رنج نخست:

@ناشناس،
هزار ره گرت از پا درافکنند بایست =
در پیمودن مسیر زندگی ایستادگی کن.

آرمان در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:

دوستان عزیز؛ حاشیه ها را که می خواندم متوجه درگیری عمیقی بین برخی از اعضا شدم. درگیری بر سر اینکه حافظ شعر را در مورد امام حسین گفته یا نه!
دوستانی که دینی هستند: چه شعر در مورد امام حسین گفته شده باشد و چه نه، مهم مضمون آن است! تا کی در پی ارتباط دادن افراد به هم و بت سازی هستید؟!
دوستانی که دینی نیستند: از حافظ در آن دوره و زمان انتظار لائیک بودن نداشته باشید! حتی اگر هم بی دین بوده نمی توانسته در شعر به زبان بیاورد. همچنین مسلما هر شاعری سعی می کند مثلها و داستانهای مهم زمان خود را در شعر بیاورد تا به اثر شعرش بیفزاید. حافظ هم در نهایت انسانی بوده مثل من و شما ولی احتمالا با ذوق و استعداد بسیار بیشتر. بنابراین اینکه اصلا در شعری از امام حسین یاد کرده باشد عجیب نیست (حتی به همان دلیل تاثیر گذاری بیشتر). ولی متاسفانه شما هم مثل گروه اول و تحت تاثیر جو حاکم بر کشورمان به جای اینکه به حرف حافظ دقت کنید در پی مشخص کردن دین و عقیده ی شخصی آن بخت برگشته هستید! بخت برگشته هم به این دلیل که نه در آن زمان، نه در این زمان و احتمالا با مردمی که ما داریم و خواهیم داشت(!)، نه در آینده کسی متوجه حرف آن پیر فرزانه نخواهد شد!
در نیابد حال پخته هیچ خام/ پس سخن کوتاه باید والسلام (از زبان حافظ البته، نه بنده).

ایزدجو در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۵:

امیر جان درود بر شما
درست نوشتی
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین خط مقرمط نه تو خوانی ونه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من
خط مقرمط ، خط قرمطیان یا قرامطه بوده بسیار ریز و خواندن آن مشکل
قرامطه چندین سال با اعراب میجنگیدند
ماه نخشب آنها بسیار معروف است
ضمن اینکه معما را نمیخوانند ، حل میکنند ، یا حل آنرامیابند
ولی نکته ای را که دوستان اشاره نکرده اند در مصرع سوم است . هست از پس پرده گفتگوی من و تو
یعنی من و تو ازپس از مرگ سخن میگوییم ولی زمانی که مرگ آمد دیگر من و تویی در میان نیست {که بدانیم پس از آن چیست }
پاینده باشید

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۸:

ز دست ترک ختایی کسی جفا چندان
نمی‌برد که من از دست ترک شیرازی
ترک هم فقط ترک ختایی

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

دنیا به چه کار آید و فردوس چه باشد
از بارخدا به ز تو حاجت نتوان خواست
چه جای هوی و های؟

حنیفه نژاد در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۵:

دوستان ، اجازه می خواهم این رباعی را معنی کنم ، چون احساس می کنم که معنی آن را خوب دریافت نکرده ایم :
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من : به اسراز ازل من و تو دسترسی نداریم
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من : من و تو این حرف را نمی توانیم بخوانیم ( باز همان معنی رباعی اول)
هست از پس پرده گفتگوی من و تو : ما عروسکان خیمه شب بازی هستیم ، و این گفتگو ها که میان ما اتفاق می افتد ، مال ما نیست ، بلکه صدای همان عروسک گردان است . ( افعال ما هم متعلق به خود اوست )
گر پرده بر افتد نه تو دانی و نه من : اگر راز ها آشکار شود می بینی که من و تو هیچیم ، هر چه هست اوست ، .
این رباعی از مفاهیم اسلامی و قرآنی مشحون است ، و با رباعی های خیام همخوانی ندارد

امیر در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸۳:

ططسن در بیت سوم به چه معناست؟

سایه هیچ در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۵۱ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۸ - گفتار اندر سلامت گوشه‌نشینی و صبر بر ایذاء خلق:

مپندار اگر شیر و گر روبهی
کز اینان به مردی و حلیت رهی
بنظر آید که واژه "حلیت" درست نمی باشد چرا که در معنی خلل می آورد
صفت روباه حیلت و مکر است و نه حلیت که واژه ای نامربوط
حلیت همان جواهر نیست ؟
اهل نظر و معنا نظر دهند

وشایق در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

با سلام ( هر کسی را نتون گفت که صاحب نطر است عشق برستی دگر و نفس برستی دگر است )

حسن خرده‌گیر در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۸:

آن خواجه کیانوش که از خرده‌گی‌ام خرده گرفته‌ست
پندی بفشاندست و ز خشم حسنک پرده گرفته‌ست
پندت بنیوشیدم و در دیده و در دل بنهادم
بالید و گوالید و گل آورد و سراپرده گرفته‌ست
گل بود ز گلزار بصیرت که در او جان من اشکفت
تا لحن خوش اینک به دگرسان، ز دگر پرده گرفته‌ست
محمود شود عاقبتت پیر خردمند و سرانجام
دست تو بود آن که مرا از دهن مرده گرفته‌ست

دکتر ترابی در ‫۱۰ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:

سهو القلم!

سینه آگنده از اندوه

۱
۴۲۸۶
۴۲۸۷
۴۲۸۸
۴۲۸۹
۴۲۹۰
۵۶۲۶