سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۱۶:

دختر اندر شکم پسر نشود
گرچه بابا همی پسر خواهد

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۷۸:

هر چه بر نفس خویش نپسندی
نیز بر نفس دیگری مپسند
مثلی است معروف

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۷۳:

خر به سعی آدمی نخواهد شد
گرچه در پای منبری باشد
و آدمی را که تربیت نکنند
تا به صد سالگی خری باشد
تا ابد خرتر از خری باشد

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۷۱:

سخن گفته دگر باز نیاید به دهن
اول اندیشه کند مرد که عاقل باشد
تا زمانی دگر اندیشه نباید کردن
که چرا گفتم و اندیشهٔ باطل باشد
آموزنده تر ازین چه باشد حیف که نرود می آهنی در سنگ

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۶۴:

دانی که بر نگین سلیمان چه نقش بود
دل در جهان مبند که با کس وفا نکرد

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۵۹:

ناکسست آنکه به دراعه و دستار کسست
دزد دزدست وگر جامهٔ قاضی دارد
مثل معروفی است

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۴۴:

شنیدم که بیوه‌زنی دردمند
همی گفت و رخ بر زمین می‌نهاد
هر آن کدخدا را که بر بیوه‌زن
ترحم نباشد زنش بیوه باد
آمین
هاهاهاا

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۳۷:

مردی که هیچ جامه ندارد به اتفاق
بهتر ز جامه‌ای که درو هیچ مرد نیست

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۸ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲۷:

قارون گرفتمت که شوی در توانگری
(سگ نیز با قلادهٔ زرین همان سگست)
مثل

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۳:

علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد
دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست
به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز
وگرنه سیل چو بگرفت، سد نشاید بست
هر 4 مصرع هم جدای از هم مثل شده اند

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۸ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۱:

که گفت پیرزن از میوه می‌کند پرهیز؟
دروغ گفت که دستش نمی‌رسد به درخت

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۹:

ما ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشد
غیر از خیال جانان، در جان و سر نباشد

سر که نه در راه عزیزان بود
بار گرانی است کشیدن بع دوش

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۹:

در روی هر سپیدی، خالی سیاه دیدم
بالاتر از سیاهی، رنگی دگر نباشد

احتمال فراوان بیشترین مثل های فارسی از نظم و نثر سعدی است.

سیاوش در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۶:

{وز بستر نرمش به خاکستر گرم نشاند}
همین میان متن زیبا مثل شده است

پویان در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۳۶:

در مصراع اول بیت دوم، شعر از وزن می افتد، شکل صحیح آن: شکر اندر شکر اندر شکر اندر شکرست. می باشد.

مهرداد در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:

با سلام
به اینصورت ظاهرا روان تر است
زان رفتن و آمدن چه گویم
می آیی و میروم من از هوش

بی لب در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶:

در برنامه گلهای تازه شماره 13 ، این غزل در ماهور با صدای محمدرضا شجریان ، ویلن حبیب الله بدیعی ، سنتور منصور صارمی ، عود منصور نریمان و تنبک جهانگیر ملک اجرا شده

مرتضی در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷۵:

من هم دگر بذر نکاریم رو شنیدم و بیشتر پسندیدم

بیژن در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵:

با سلام و عرض ادب
در نسخه ای مصرع دوم بیت “و گر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی/ برافشان تا فروریزد هزاران جان ز هر مویت”  را اینگونه یافتم : “برافشان زلف تا ریزد هزاران جان ز هر مویت”
لطفا راهنمایی بفرمایید که  کدام یک صحیح است؟
با تشکر فراوان

ناآشنا در ‫۱۰ سال قبل، پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:

مزدک جان
آنچه نوشتی گرچه با اندیشه ی بسیاری کسان همسان و هم سنگ است
ولی میبینی که حاشیه نویسانی هستند که افکار دگراندیشان چون شما را بر نمی تابند
و چه نزدیک است که آماج تهمت ها و ناسزاها شوی
اما چه خوب است که همه ی افکار آزادانه بازتاب داشته باشد تا سره از ناسره و حق از باطل
تشخیص داده شود
خوشحال شدم که نظرت را نوشتی تا بگفته ی قرآن : همه ی سخنان را بشنویم و بهترین را بر گزینیم
بنویس و از تمسخر و ایراد دیگران مرنج
ما همه را میخوانیم و بهترین را انتخاب میکنیم
چه خوب بود که همه از هر دین و مسلکی میتوانستند دیگران را تحمل کنند اگر چه با عقایدشان در تضاد باشد
نا آشنا