گنجور

حاشیه‌ها

محسن اصلانی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

در خصوص این غزل به عرض برسانم حضرت استاد فتحعلی واشقانی فراهانی (استاد بزرگ خوشنویسی) در یک چلیپای بسیار زیبا به تصویر کشیده است که سزشار از زیبایی است

مرتضی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۱:

سلام خسته نباشید این غزل بالایی خیلی عیبو اشتباه داره که من تک تک ابن عیبهارو بعدا میگم توروخدا نسخه اشتباه چاپ‌نکنید.خیلی واژه اشتباه توشه.

محمد امیرمیران در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳:

با سلام امکان دارد که دو بیت اول این غزل را برایم معنی بفرمایید ، متشکرم امیرمیران

محمد در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۸:

به نظر من حافظ با این شعر خواسته اطلاعات زبانی و ادبیاتی کاملش در منطقه رو به خواننده نشون بده... به خصوص مصرع غرت یک وی روشتی از امادی که هنوز در مناطق مجاور شهر قدیمی ارجان و بهبهان امروزی رایج هست و بسیار استفاده میشه... مثلا امروزه در گویش بهبهانی به جای عبارت سر لجت در فارسی از عبارت سر غرتت استفاده میشه... و به جای عبارت چی از ما دیدی در فارسی چت اما دی استفاده میشه

ادب دوست در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰:

میفرماید:
روز در کسب هنر کوش ، که می خوردن روز
دل چون آینه ، در زنگ ظلام اندازد

شگفتا که می الست آینه دل را به زنگ ظلام بیالاید!!!!

ادب دوست در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۳ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ (مهدی نامه):

جناب نا باور،
باور بفرمایید ، از خواندن شعر زیبای لیام حظ وافر بردم .
درود بر صاحب خیر ( لیام ) و باعث خیر که سرکار باشید.

ن در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۰۴ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۸:

خواهی که شود دلت چون آیینه
ده چیز برون کن از درون سینه

زهرا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱:

استاد ناظری هم این شعر رو بسیار زیبا اجرا کردن.
ایشان مصرع اول بیت اول رو اینطور خوندن:
آن کیست کز راه کرم با چون منی یاری کند

بهروز قزلباش در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۵۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم:

از آنجا نا/م شد دُرِّ /یتیمش
مِ شد در رِ = مفاعیلن
صدای کسره با حرف بعد اشباع و اندکی (یک هجای کوتاه) کشیده خوانده می شود. این کار در خواندن جای خالی هجای کوتاه را پر می کند. اما از آن جا که در آغاز به جای استفاده از هجای کوتاه مثلا«زِ» از هجای بلند«از» استفاده شده لذا توازن هجا در کل مصراع رعایت شده و این کار در عروض سنتی مجاز است و نمونه های بسیاری از بزرگان می توان یافت که آن را مجاز دانسته اند. لذا اشکال وزنی در مصراع گفته شده نیست.
با احترام

بهروز قزلباش در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۴۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم:

لب و دندانش از آن در سنگ زد چنگ
لب و دندان/ ش‌از آن در سن/ گِ زد چنگ
مفاعیلن/ مفاعیلن/ مفاعیل
نون در رکن اول به دلیل ساکن بودن از وزن ساقط نیست. یعنی در هجای وزن به حساب نمی آید. بنا بر این با این که « لب و دندا» به قدر یک رکن است نون ساکن جواز پیوستن دارد. در رکن دوم حرف «ش» با فتحه و اشباع الف در « از» در وزن به صورت شَز خوانده می شود و «شزان در سن» در وزن صحیح است. لذا وزن مصراع غلط نیست.
با احترام

کوروش در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸:

درود بر استاد شجریان و روح محمدرضا لطفی ... نمیدونم ایا ایا بهتر از این هم میشه این شعرو خووند؟ بدون شک هرگر....

ناباور در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۴۹ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ (مهدی نامه):

غزلی خواندم در یکی از سایت ها
دیدم چه به مناسب حاشیه نویسان این شعر است
نه من از روزگار می بینم نه هم از کردگار می بینم
ای شمایان گرفته دامن جهل عقل را در فرار می بینم
ملتی خو گرفته بر هذیان ابلهان بی شمار می بینم
چشم ها روشن از جمال شما عقل را شرمسار می بینم
جامتان از خرافه لبریز است همه را می گسار می بینم
قوم بدبخت بی خرد را بین خیل بی اختیار می بینم
سر نهاده به سجده ی مهمل همه را بنده وار می بینم
تا که قومی چنین فنا رفتند قامتی بس نزار می بینم
هرچه پنهان کنیم سستی را ضعف ها آشکار می بینم
تا که در بند این خرافاتی سکّه ات کم عیار می بینم
چشم بگشا که عمر می گذرد سال ها بی بهار می بینم
درّ رخشان به دامنت بسیار بر خزف اعتبار می بینم
گر بگوید ” لیام “ و تو خندی شام تو پایدار می بینم
نا باور

فاطمه سادات در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۰۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸ - در راه زندگانی:

نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده
به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را
شهریار دل و جان

کاوه در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۷:

با درود فراوان به شما
" مولع" و مصحف" چگونه تلفظ می شوند؟
با سپاس

آرش طوفانی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۷۹ - پیدا شدن روح القدس بصورت آدمی بر مریم بوقت برهنگی و غسل کردن و پناه گرفتن بحق تعالی:

سلام خدمت عزیزان
«رَبوه» به معنای «بلندی، جایی که در ارتفاع بالاتری نسبت به مکان دیگر قرار دارد؛ به نحوی که از آن بلندی، منطقه مادون در دید کامل واقع می شود.»

ادب دوست در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

پرده نشین،
فراموش نشود ، با چشم غیر مسلح حافظ ستارگان انچنا ن که امروز می شناسیم و میدانیم ثوابت درخشانی در دوردست کیهان نبوده اند.
ببند یک نفس ای آسمان دریچه صبح
بر آفتاب، که امشب خوش است با قمرم
و مهوش ،مهسا، مه سیما ، مهشید، مه پاره، مه روی و مهدخت و...

ادب دوست در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

مرضیه گرامی،
شاید دلیل به کار بردن اسکندر به جای کیخسرو رابطه خضر و اسکندر که هردو در جستجوی آب حیات بوده اند، بوده باشد
وگر نه جام جم بود که به کیخسرو رسید جام جهان نمای

۷ در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸:

در خوابگاه عاشق سر بر کنار دوست
کیمخت خارپشت ز سنجاب خوشترست
کیمخت=پوست جانور
نزدعاشق خواب کنار دلبر بر روی خارخارپشت خوشتر از خواب راحت روی جای راحت و نرم پوست سنجاب است.

۷ در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲:

مثال
بر دار زدن یعنی بر درخت کردن
رفته رفته دار به خود چوب هم گفته شده به ویژه چوب بلند

۷ در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲:

بسیار توقف نکند میوه بر بار(دار)
چون عام بدانست که شیرین و رسیده‌ست
میوه بر بار که معنا ندارد.درست میوه بر دار میباشد.
دار=درخت

۱
۴۲۳۴
۴۲۳۵
۴۲۳۶
۴۲۳۷
۴۲۳۸
۵۵۴۸