چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما
ای جوانان عجم جان من و جان شما
غوطهها زد در ضمیر زندگی اندیشهام
تا به دست آوردهام افکار پنهان شما
مهر و مه دیدم نگاهم برتر از پروین گذشت
ریختم طرح حرم در کافرستان شما
تا سنانش تیز تر گردد فرو پیچیدمش
شعلهای آشفته بود اندر بیابان شما
فکر رنگینم کند نذر تهیدستان شرق
پارهٔ لعلی که دارم از بدخشان شما
میرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند
دیدهام از روزن دیوار زندان شما
حلقه گرد من زنید ای پیکران آب و گل
آتشی در سینه دارم از نیاکان شما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و وابستگی شاعر به فرهنگ و عشق جوانان عجم اشاره دارد. شاعر خود را مانند چراغی در خیابان زندگی جوانان میبیند و به اندیشههایشان گرایش دارد. او از تأملات عمیقش در زندگی و افکار پنهان آنها سخن میگوید و به زیبایی و عظمت عشق و معرفت اشاره میکند. شعر به تفاوتهایی میان زیباییهای زمین و زندگی روزمره و آرزوهای بلندپروازانه اشاره دارد و در نهایت، به امید آزادی و رهایی از بندگی و زنجیر اشاره کرده و از آتش نهفته در دلش به خاطر نیاکان یاد میکند.
هوش مصنوعی: مانند چراغی که در خیابان شما میسوزد، من نیز در عشق و علاقه به شما جوانان عجم روشن هستم. جان من و جان شما به هم پیوسته است.
هوش مصنوعی: اندیشهام در عمق زندگی غوطهور شده تا بتواند افکار نهفته شما را کشف کند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر از تجربهای عاشقانه و معنوی سخن میگوید. او میبیند که عشق و زیباییهایی چون خورشید و ماه، باعث میشود که نگاهش از ستارههای درخشان نیز فراتر برود. این احساسات عمیق او را به طراحی حرم (مکانی مقدس) در جایی ناپاک و نامناسب تشبیه میکند که نشاندهندهی عشق و ارادتش به معشوق، حتی در فضایی ناپسند است. بهطور کلی، این بیت به تجلی عشق و زیبایی در دل شاعر اشاره دارد، که در مقابل مکانهای ناپاک و ناهمگون نیز درخشان و صادقانه باقی میماند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نیزهاش تیزتر شد، آن را در خود پیچیدم؛ شعلهای در بیابان شما به شدت در حال تکان خوردن بود.
هوش مصنوعی: افکار رنگارنگ من به خاطر نذری است که برای افراد نیازمند شرق میدهم، و این نذر به خاطر یک تکه جواهر قرمز رنگ است که از بدخشان دارم.
هوش مصنوعی: مردی خواهد آمد که زنجیرهای بندگی و اسارت را خواهد شکست. من این را از روزنه دیوار زندان شما مشاهده کردهام.
هوش مصنوعی: ای کسانی که از آب و گل ساخته شدهاید، دور من حلقه بزنید. من آتشی در دل دارم که از نسلهای شما به ارث بردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما
آبروی خوبی از چاه زَنَخدان شما
عزم دیدار تو دارد جانِ بر لب آمده
باز گردد یا برآید؟ چیست فرمان شما؟
کَس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت
[...]
می کند دل آرزوی سفره و خوان شما
زان که قوت جان بود پالوده و نان شما
کی بود یارب که اندر پیش ما جمع آورند
آن برنج روح افزای پریشان شما
خوان حلوائی همی بردند بس آراسته
[...]
ای به شغل جرم بخشی گرم دیوان شما
مغفرت را گوش بخشایش به فرمان شما
عاصیان را در تنت از مژدهٔ جانی نو که هست
دوزخ اندر حال نزع از ابر احسان شما
طبع کاه و کهربا دارند در قانون عقل
[...]
ای فروغ شرع و دین از روی رخشان شما
آبروی طاعت از مهر محبان شما
عزم دیدار تو دارد، جان بر لب آمده
بازگردد یا برآید، چیست فرمان شما؟
خاک شد سرها بسی در انتظار مقدمت
[...]
ای جگرها داغدار شوق پیکان شما
چاکهای دل نیام تیغ مژگان شما
ازشکستکار هاآشفتهحالان نسخهایست
دفتر آشوب یعنی سنبلستان شما
شعلهدرجانیکهخاک حسرتدیدار نیست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.