گنجور

حاشیه‌ها

Amor در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۲:

………..
بجای تک تکه ساعت لغات انباشتم
برای خویشتن فصول رنگارنگ پنداشتم

بلطف خیانت در امانت
فصل خزان چه زود بر آمد
...
غم غربت را
لغت به لغت چاره کرده ام تاکنون
غم خیانت در امانت را چه بایدکرد اکنون
...
زسر نیاز و اجبار دگربار
دست بسوی فال بردم
….
این بار خیام بگفت مرا با لطف فراوان ؛
…..
خوش باش غم بوده و نابوده مخور.
گفتمش آشکار؛
خیانت در امانت دراین گفته ناپیداست.
دستش را بر سینه اش کوبید گفت
میدانم چه میگوی
…….
نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره‌تر است
…………

فاطمه در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۶۲:

سلام غزل بالا غزل شماره 2161 میباشد.در کتب چاپی شماره هر غزل در بالای غزل نوشته میشود.برای اطمینان اولین و آخرین غزل در نسخ چاپی را مشاهده کنید.خدمت آقای سینا هم عرض میشود که بیت مورد نظرشان در غزل 2165 میباشد که اولین بیت هر دو غزل یکی است با این تفاوت که در نسخه تصحیح شده بدیع الزمان فروزانفر بیت اول غزل 2161اینچنین آمده:
که هربندی که بربندی ندر*انم بجان تو.("ر"مشدد)

شایق در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸:

با سلام اعتقاد به خداوند یعنی اعتقاد به جاودانگی انسان و لازمه این جاودانگی این است گه انسان از زندگی بعد از مرگ اطلاعاتی داشته باشد این اطلاعات را خداوند توسط کسانی از جنس خود انسان به نام بیامبر به بشر داده است و دیندار به کسی گفته میشود که حداقل یکی از این بیامبران مورد قبولش باشد و از او بیروی کند اما ایا ادیان مختلف با هم اختلافی دارند و اگر دارند این اختلاف در چیست ؟ مگر همه از جانب یک خدا نیامده است ؟ و اگر ندارند این همه غوغا و جنگ و کشمکشهای مذهبی برای چیست ؟ مسبب این همه اختلاف کیست ؟ جنگ هقتاد و دو ملت از برای چیست ؟ این مسایل باید مو شکافی شود از دوستان می خواهم نظراتشان را دریغ نفرمایند با تشکر

Ahmadali Gholami در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸:

غزل فوق بیان کننده نوعی یادآوری و آگاهی رسانی مجدد به مخاطب لسان الغیب می باشد در بیت اول و پایانی.
نکات مهم در این غزل :
1. در این غزل حافظ از سه شخصیت مستقل انسانی اصلی صحبت می کند که یکی از آنها خود شاعر می باشد با عناوینی چون : سوختگان، می کنـم شکر، غریبی، حافـظ شبخیز و دو دیگر شاه یحیی و شاه شجاع می باشند.
2. شخصیت های غیر انسانی ولی تاثیر گذار شامل صبـا، لب خنـدان قدح
ایده اصلی غزل:
در زندگی به کمال خواهی بود اگر در مسیر درست و تکاملی آن قرار بگیری با درک صحیح از خط جام. یعنی جم وقت خودی ار دسـت به جامـی داری

مهدی نظریان در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۹:

با سلام درمورد بیت شماره سیزده با توجه به بیت قبل از آن انسان وقتی از نفس جسمانی خود لذت و آرامش وقعی را طلب میکند وغیر از لذایذ دنیوی حقیقتی را قبول ندارد به خر تشبیه شده و به او میگوید تو فقط لیاقت کاه را داری،لیاقت تو مانند دیگ این است که هر روز سیاهتر شوی یعنی دردهایت بیشتر شود.وتو ای ننگ خلایق لیاقتت این است که در قعر چاه دنیا باشی.

مهدی نظریان در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۹:

با سلام خدمت دوستان میخواستم نظرم را راجع به ابیات شماره یازده وسیزده بنویسم. ریشخند رخنه در بیت یازده یعنی مسخره شده ی هر چیزی از هویت های کاذب که ما میخواهیم به واسطه آنها به شادی طبیعی برسیم. جه هم همان مخفف برجه میباشد،خلاصه اینکه این بیت میگوید ای انسان اگر میخواهی با چیزهایی دنیوی رخنه هایت را بپوشی خودت رو مسخره میکنی.پس برخیزودرپی حقیقت باش چون تو سالار این جهان هستی.در مصرع دوم میگوید تا کی میخواهی با منیت هایت خلا خود را پر کنی ،گردن منیت را بشکن وگر نه مانند کمان به زور گردن منیت هایت را دست روزگار میشکند.

ناباور در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۵۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸:

در جای دیگر میفرماید

گویند کسان بهشت با حور خوش است
من میگویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
کاواز دهل شنیدن از دور خوش است

مصطفی داداشی در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۵۴ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰:

به اعتقاد من ابتدای بیت دوم واژه ی "یاد" باید به "باد" تغییر پیدا کنه.

سعید اسکندری در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۱ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۶۵:

زیر نظر محمدآقا سلطان زاده

ناباور در ‫۱۰ سال قبل، سه‌شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:

امیر جان
نَک یعنی اینک یا حالا و اکنون دیگر
فرامُشتی هم همان فراموشی است
با درود

امیر در ‫۱۰ سال قبل، دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:

با سلام
از دوستان عزیز سوالی داشتم : معنی این کلمات و طرز تلفظ آنها چیست؟ نک _ فرامشتی. پیشاپیش عرض تشکر از پاسخ شما
آرزوی رستگاری

م محمدی در ‫۱۰ سال قبل، دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۴ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است:

همچنین این دکلمه نیز بسیار زیباست

م محمدی در ‫۱۰ سال قبل، دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۰ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است:

سلام
چه خوب بود اگر امکانی برای ایجاد گالری دکلمه شعرها ایجاد می کردید.
برای این شعر این دکلمه وجود دارد:
پیوند به وبگاه بیرونی

رحیم در ‫۱۰ سال قبل، دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۲۵ دربارهٔ اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۲۰۰ - الملک ﷲ:

عرضی نیست

یاسر در ‫۱۰ سال قبل، دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶:

ماهم دنبالش میگردیم...به شدت دلم میخواد بدونم...

ناشناس در ‫۱۰ سال قبل، دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۰۷ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » حکایت بلبل » حکایت درویشی که عاشق دختر پادشاه شد:

منظور شاعر همونی است که گفتم.(دنبال هنر باش که دختر جماعت دنبال مایه تیله ست) حالا بعضی ها بدون هیچ دلیلی میخواهند اثبات کنند منظور شاعر جهان گذرانِ، ملت دیگه گول این عرفان نمائی های شما رو نمی خورند.

سراج در ‫۱۰ سال قبل، دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۴:

گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
از فروغ تو به خورشید رســد صد پرتو...
خواجه راز

علی در ‫۱۰ سال قبل، دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۰۱:

با توجه به وزن و قافیه، در مصراع آخر "چون" بایستی جایگزین "چه" شود.

نوشین جودزاده در ‫۱۰ سال قبل، دوشنبه ۴ آبان ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۶ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۲:

چرا وزن بیت دوم، سوم و چهارم به نظر درست نمی آید؟ اشتباهی در نوشتن پیش آمده یا اصل شعر همین است؟

۱
۴۲۲۰
۴۲۲۱
۴۲۲۲
۴۲۲۳
۴۲۲۴
۵۶۲۰