مهرناز در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۱۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۹ - اندرز و ختم کتاب:
ز محنت رست هر کاو چشم دربست
بدین تدبیر طوطی از قفس رست
آیا نظامی به همون داستان معروفی که در مثنوی مولوی آمده اشاره میکند؟
عطاءالله فرهی منش در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶:
"ای دل طریق رندی از محتسب بیاموز"
"مست است و در حق او کس این گمان ندارد."
رند کسی است که ظاهری غلط انداز ساخته است و چنان که هست، نمی نماید. در کاربرد معمول نیک نمای بدنهاد را گویند ولی در شعر حافظ مفهوم متضاد آن مراد است. رند حافظ کسی است که بر اساس ظاهر او نمی توان فضایل باطنی و عمق شناخت او را دریافت.
محتسب نیز آن است که دیگران را به صلاح می خواند و از مردم حساب و کتاب پس می گیرد. استعاره برای کسی است که متوسل به خرد جزئی و حساب سود و زیان باشد و نیز لقب امیر مبارزالدّین که متشرع می نمود و از دین تنها بر ظاهر آن وقوف داشت.
در این بیت می فرماید:
ای عزیز طریق رندی را از محتسب بیاموز که مردم را به صلاح می خواند، در حالی که خود بی آنکه بروز دهد، می نوشیده و مست است.
در واقع منظور حافظ کسی است که به ظاهر پیرو عقل حسابگر و خِرَد جزئی می نماید ولی در باطن رهرو راه عشق است.
امیر قربانی در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۱۸ دربارهٔ عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۳۰:
لطف کنند دوستان معنی ابیات رو روان تر بیان کنند تا بهتر متوجه بشم.
به خصوص دو بیت آخر
حسن اروجی در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:
با سپاس از سایت وزین گنجور
سمیرا مهرانفر در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴ - از خداوند ولیّ التوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حالها و بیان کردن وخامت ضررهای بیادبی:
در نسخه چاپی مثنوی و معنوی بر اساس صحیح ترین متن نسخه قونیه ۶۷۷ به کوشش دکتر محمد رضا برزگر خالقی و همینطور بر اساس شرح مثنوی و معنوی شریف از بدیعالزمان فروزانفر این بیت وجود نداره
مائده از آسمان شد عائده
چون که گفت انزل علینا مائده
حسن اروجی در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۳۲ در پاسخ به Polestar دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۴ - قصهٔ بازرگان کی طوطی محبوس او، او را پیغام داد به طوطیان هندوستان هنگام رفتن به تجارت:
شک نکنید درکش برای شما سخته و مشکل از شماست
حسن اروجی در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۴ - قصهٔ بازرگان کی طوطی محبوس او، او را پیغام داد به طوطیان هندوستان هنگام رفتن به تجارت:
گر فراق بنده از بدبندگیست
چون تو با بد، بد کنی پس فرق چیست
حقیقتا شاهکاره
Nazanin در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱ - آغاز داستان:
با درود بر گردانندگان این تارنما
لطفا به این مورد مهم توجه بفرمایید که هوش مصنوعی در بسیاری موارد ، به شکلی بسیار واضح، ابیات را اشتباه معنی میکند . این معنا کردن اشتباه ، به خوانش شاهنامه ، لطمه وارد میکند. معانی اشتباه که در این بخش دیدم از شمار خارج است . لطفا پیگیری کنید.
ahmad aramnejad در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۳:
درود و عرض ادب:
به نظرم "مرتضی" به نکته مهمی اشاره کرده است .
با کنار گذاشتن ردیف باید به قافیه برسیم اما در بیت نخست "سامان من" با "درمان من" قافیه شده در حالیکه در بیت دوم با همان ردیفِ "از من چرا رنجیده ای"؛ "بالای من" با "حلوای من" قافیه شده است و وضع در بیت سوم بدتر هم شده است بطوریکه در این بیت با همان ردیف اولیه "چون شدم" و "خون شدم" قافیه قرارگرفته و در بیت چهارم "غمت" با "دامنت" و در بیت پنجم "درگاه تو" و"نیکوخواه تو" باهم قافیه شده اند و ردیف همان است که بود فکر می کنم که لازم است اول تکلیف غزل بودن یا نبودن شعر مشخص شود
با همه این احوال سعدی متر و سنجه شعر و ادب فارسی است واگر مشکلی هم در این شعریا یکی دو شعر دیگر از او وجود داشته باشد بدون شک به ثبت نادرست این آثار برمیگردد نه به خود سعدی
این شعر در کلیات سعدی به تصحیح محمد علی فروغی تحت عنوان ملحقات چاپ شده است
رضا س در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۰۴:۰۶ دربارهٔ حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۵:
بیت اول: پر عرق پیش عقیقت جام می
راستین احمدی در ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۶۹:
جان پاکم فارغ از تیمار جسمم کردهاند/عیسئی بر چرخ بردم خر نمیدانم چه شد
این بیت هفتم است که جا مانده است.
دکتر حافظ رهنورد در ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱:
بین ابیات پنجم، ششم و هفتم ارتباط عمودی و تکمیل معنا هست.
در بیت پنجم میفرماید ضعیفان را دست کم مگیر. اینان صاحب عزتند (مجلس عزت صحیح است)
در بیت ششم ظاهرن از توانایی بدنی سخن گفته اما وجه دیگر بیت این است که ای توانا از این مکنت خودت نهایت استفاده را ببر. دریاب ضعیفان را در وقت توانایی؛ چراکه زیر خاک این توانایی و مکنت همراه تو نیست و آنجا فقیر و غنی جمله مسکینند. در بیت هفتم هم با اشاره به سلامتی جسم و روان، اینها را موقوف دعای مسکینان مینامد و باز غیر مستقیم اشاره دارد که خیر توانگر و منعم در بهره رساندن از مال به ناتوانان است.
دکتر م.ک. در ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲:
اَلْمُلْکُ قَد تَباهیٰ مِن جِدِّهِ و جَدِّه
یا رب که جاودان باد این قدر و این معالیمعنی ترکیب عربی بیت:
المُلْکُ: پادشاهی، سلطنت
قَد تَباهیٰ: به خود بالید، فخر کرد
مِن جِدِّهِ: از کوشش او
و جَدِّه: و از پدربزرگش
در اینجا «جِدّ» میتواند دو معنا داشته باشد:
جِدّ (با کسره) بهمعنای کوشش، همت، تلاش
جَدّ (با فتحه) بهمعنای پدربزرگ
اما چون در متن هر دو آمده: جِدِّهِ وَ جَدِّه، شاعر با استفاده از بازی زبانی، از هر دو معنا استفاده کرده:
سلطنت بهخاطر کوشش خودش (جِدّ)
و نسبت خانوادگیاش (جَدّ: پدربزرگش)
ترجمه کل بیت:
پادشاهی از کوشش و از نَسَب (یعنی تلاش خودش و پدربزرگ بزرگوارش) به خود میبالد.
ای پروردگار! این شوکت و بزرگی را جاودانه بگردان.
فاطمه زمانی در ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۳۰ در پاسخ به رضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۷:
هزاران سپاس جناب رضا
جلیل امین پور در ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن
حافظ بود یک عالمی ازعالمان روزگار
اشعار او عرفانی و شایسته پروردگار
بعضی زاشعارش بود در ذم افراد دغل
آنان که بودند آنزمان،منافقین روزگار
از «می » اگر دم می زند حافظ در اشعار خودش
او نیک می داند که «می» باشد حرام کردگار
پس این تناقض را چسان باید نمائیم برطرف
گر« می» خورد حافظ چرا ؟ می گوید از پروردگار
پس «می» ندارد معنی معمولی خودرا که ما
خوانیم حافظ را کنون میخواره ای در روزگار
آنجا که توصیف می کند اهل ریا و خدعه را
حافظ ز «می» گوید سخن روشن نماید قبح کار
هر جا زعشق دم می زند منظور او عشق خداست
گر چه بظاهر عشق او باشد برای یک نگار
این سبک از اشعار او طرفندی از حافظ بود
وقتی که دارد او گله از ساحت پروردگار
آنان که از روی غرض یا از سر ناآگهی
تهمت زنند این شاعر عرفانی والا تبار
دنبال این هستند کنند توجیه کار خویشتن
هم «می» خورند و همچنین باشند خوب روزگار
احمد رحمتبر در ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۵۱ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - در شکرانه سلامتی ذات اقدس شهریاری دام ملکه در فتنهٔ باب علیهاللعنه و العذاب:
بلقیس ثانی لقب مهد علیای صفوی (مادر شاه عباس بزرگ) بوده است ولی در مورد مهدعلیای قاجاری (مادر ناصرالدین شاه) ندیدم که چنین لقبی در جایی استفاده شده باشد.
احمد رحمتبر در ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۴۳ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - در شکرانه سلامتی ذات اقدس شهریاری دام ملکه در فتنهٔ باب علیهاللعنه و العذاب:
در بیت بیست و هشتم، «حتی توارت بالحجاب» تضمینی است از آیه بیست و سه سوره ص.
احمد رحمتبر در ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۳۹ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶ - در شکرانه سلامتی ذات اقدس شهریاری دام ملکه در فتنهٔ باب علیهاللعنه و العذاب:
شیرِ غاب یعنی شیر جنگل
فرید کیومرثیان زند در ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۳۷ - رفتن ذوالقرنین به کوه قاف و درخواست کردن کی ای کوه قاف از عظمت صفت حق ما را بگو و گفتن کوه قاف کی صفت عظمت او در گفت نیاید کی پیش آنها ادراکها فدا شود و لابه کردن ذوالقرنین کی از صنایعش کی در خاطر داری و بر تو گفتن آن آسانتر بود بگوی:
کورش، قرار ما نه چنین بود زود
غم در نگاهم از غمت برگشود
اگر اینگونه ست رسم جهان، ای برار
دل را نگه دار، که منم آیم دچار
داود شبان در ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۲۰ در پاسخ به رضارضایی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۹: