احمد اسدی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:
سلام دوستان
من هم با نظر تعدادی از دوستان هم عقیده هستم که در بیت آخر " اگر به سائلی حافظ دری زند بگشای" با وزن و همچنین بقیه مضامین غزل هم راستاتر می نماید.
از حیث وزن که افزودن یک هجا به واژه "سالی" و خوانش "سائلی" کاملا با وزن شعر سازگار است. از منظر مفهوم بیت هم به نظر میرسد که حافظ - که خیال روی معشوق در هر طریق همره اوست - همواره مشتاق دیدار معشوق است و به گمانم باید بارها درِ سرای معشوق را بزند و نه سالی یک بار.
او به توضیح مصراع آخر، سالهاست که مشتاق دیدار معشوق است، و با شرح اشتیاقی که در بقیه ابیات ارائه کرده همواره تقاضا و اشتیاق دیدار معشوق دارد. پس او با این تقاضا و خواهش " به سائلی" درِ سرای معشوق را می زند و به گمان میرسد که این در زدنِ از روی نیاز را باید بارها و بارها انجام داده باشد.
با این خوانش، زیبایی کلامی جناس سائل و سال هم کماکان در بیت حفظ خواهد شد.
سپاسگزارم اگر صاحبنظران در این مورد هم ابراز نظر کنند.
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۶:
سعدی خیال دولت عشقی تو بی گمان
درجان ودل بنشینی ونوردودیده ای
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷:
مها چون گفته سعدی به جان جمله بنشستی
بهاری از صفا هستی به سوی باغ وبستان آی
(جمله ایهام دارد)
آرش مجیدی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۳۴ در پاسخ به زهرا جاننثاری لادانی دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:
ممنون. عالی بود :)
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۸:
سعدیا بلبل طبعت زجهانی دگر است
طوطیان راچه سخن، چون تو به گفتار آیی
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۹:
رفت سعدی ودل او به خیال عبثی
وقت آن نیست که ارباب سخن باز آیی؟
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱:
سخنهای تو ای سعدی به باغ جنت جانت
گل عشق است می روید زجان تو به زیبایی
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۲:
سر وشاه سخن گردید سعدی
به پیش توکند اما گدایی
ناصر اکبری در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:
با سلام
نکته اول: به نظر می رسه طبق برخی از نسخ تقدم بیت ۴ " از هر کرانه تیرِ دعا کردهام روان / باشد کز آن میانه یکی کارگر شود " بر بیت ۳ " خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه /کز دستِ غم خلاصِ من آنجا مگر شود " صحیح تر باشه زیرا اعتبار گریه و دادخواهی در ادبیات عرفانی ما بعد از کارگر نیفتادن دعاست و البته گریه ارزشمند تر از دعاست حافظ می فرمایند به دعا روی اوردم که شاید کارگر باشد وقتی تاثیر نداشت به گریه پناه اوردم
نکته دوم به نظرم از بیت ۵ تا بیت ۹ سخنان حافظ با ( ای جان ) است و نشان می دهد که چرا حافظ جان را واسطه خود قرار داده و ( جان ) باید حامل کدام حدیث او باشد
و بیت ۱۰ پاسخ ( جان ) است به حافظ، والله اعلم
نیلوفر خلجی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۳۴ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۹ - ذکر رابعه عدویه رحمة الله علیها:
رابعه گفت: به بنده ای بود که خداوند خویش را از بیم و خوف عبادت کند یا به طمع مزد.
گفت: الجار ثم الدار. گفت ما را نه خود تمام است که دستوری داده اند تا او را پرستیم. اگر بهشت و دوزخ نبودی او را اطاعت نبایستی داشت. استحقاق آن نداشت که بی واسطه تعبد او کنند
سلام به همگی من این دو خط را متوجه نمیشوم؟
جمله ی اول باید سوالی باشد؟و منظور از الجار ثم الدار چیست؟ در اینجا ؟اول همسایه سپس خانه
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۳:
سعدی از معجز حسنی که برآری زسخن
گفته باغ هنر را تو دهی زیبایی
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۴:
کلام اول وآخر به خوش گویی تویی سعدی
حدی باشد به خوبی وسخن گویی وزیبایی
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۵:
سخن از کمال سعدی نه عجب اگر بگویم
تونسیمی از بهشتی تو نشانی از خدایی
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۱:
جایی که سعدی سخن کند بلبل
بیهوده از حسد چرا خروشیدی؟
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲:
سعدی به گفتاردری زیبانگار ودلبری
درباغ جان خنیاگری در لوح دل صورتگری
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۲:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۳:
پیر دبیر دهر قلم را شکست وگفت
هرگز ندیده ام چو سعدی سخنوری
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۴:
سعدی از عجایب دهر است
میکند به حسن جلوه گری
سخنش چون بهار می ماند
که به هر شاخ آن بود هنری
فاطمه یاوری در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴:
مناسب لب لعلت حدیث بایستی
جواب تلخ بدیع است از آن دهان ای دوست
فرزند در ۸ ماه قبل، سهشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۴۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۵:
درود
آیا خواست از " وزان روی پیکار پیوسته شد " در بیت سیزدهم این است که عرصه بر ایرانیان آنچنان تنگ شد که اصلا فرصتی برای توقف یا درنگ در کار جنگ نداشتند و حواس جمع باید دفاع میکردند؟
آیا در بیت هفتم آنجا که می گوید "فروریخت خون از گرد سیاه" خواست این است که همزمان که در هوا گرد و خاک بلند شده بود خون در هوا می پاشید؟
آیا خواست از " دست پسین " در بین بیست و نهم اقدام به آخرین کوشش و تلاش ایرانیان در برابر تورانیان است؟
جلال ارغوانی در ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵: