گنجور

حاشیه‌ها

سید محسن در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲:

خشک لب بی تو سیف فرغانیست-----درست است

ساکت در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۲۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۳:

از کانال تلگرامی من با عنوان همراه با خیام دیدن فرمایید به آدرس:
پیوند به وبگاه بیرونی

.. در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷۴:

چون حال آمد چه قال خواهیم..

ابراهیم رمضانپور در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶:

سحرم دولت بیدار به بالین امد .
گفت و برخیز که ان خسرو شیرین امد .
قدحی در کش خوش به خرام به تماشا .
تا ببینی که نگارت به چه ایین امد .
بیان حافظ دو پهلوست .
اگر ان ترک شیرازی .
یارب دلیرن این بچه ترکان .؟؟مم

شهاب در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۵۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹:

باعرض سلام خدمت دوستان با احترام به نظر عزیزان ب نظر اینجانب.نباید زیاد هم در معنی .سخت بگیریم و آن را برای خودمون تار کنیم شعر بسیار واضح هستش.استدلال بنده این هست که چون در زمان های قدیم جادوگری و جادوگر بازی رواج زیادی داشته و دانشمندان و بزرگان آن زمان مانند حکیم عمر خیام با این گونه خرافه ها سر ناسازگاری داشتند و ورد گفتن یا ورد کردن به استنباط حکیم عمر خیام یعنی بیهوده گفتن یا هذیان گفتن است . بسیار مخور(ورد)هذیان مگو فاش مساز یهنی بکسی نگو می میخوری.ممنون از شما عزیزان

حفیظ احمدی در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۱۵ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد دوم » وفای شمع:

با سلام و خسته نباشید.
خیلی خوشحالم که با گنجور آشنا شدم. به جای "خواب نوشین" به نظرم خواب دوشین درست است.
با احترام
حفیظ از افغانستان

طیبی در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۲۸ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:

مصرع اول وزن درستی ندارد

داریوش در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰:

شاید چینش ابیات و غزل کامل اینگونه باشد؛
هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک

رود به خواب دو چشم از خیال تو؟ هیهات!
بود صبور دل اندر فراق تو؟ حاشاک!
مرا امید وصال تو زنده می‌دارد
و گر نه هر دمم از هجر توست بیم هلاک
اگر تو زخم زنی به که دیگری مرهم
و گر تو زهر دهی به که دیگری تریاک
نفس نفس اگر از باد بشنوم بویت
زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک
بضرب سیفک قتلی حیاتنا ابدا
بأن روحی قد طاب ان یکون فداک
عنان مپیچ که گر می‌زنی به شمشیرم
سپر کنم سر و دست بر ندارم از فتراک
تو را چنان که تویی هر نظر کجا بیند
به قدر دانش خود هر کسی کند ادراک
به چشم خلق عزیز آن زمان شود حافظ
که بر در تو نهد روی مسکنت بر خاک

میم در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:

با درود... جای بسی تأسف است که ایرانیان و پارسی زبانان تا بدانجا در بند تفسیر و تاویل های غریب گرفتار آمده اند که معنای مصرع «بسیار بتابد و نیابد ما را» اینچنین نارسا برداشت نموده و به ظن خود یار شده اند حال آنکه خیام به شیوایی محض اشاره به میرایی انسان در برابر جهان بیکران هستی دارد که ای عزیز زیبا رواز دم بهره بر و اکنون که ماهتاب پهنه ی آسمان شب را روشن کرده می نوش که ماه بسیار شب های دگر (از پس سفر ابدی ما) بتابد و ما را نیابد.

حمید در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:

اینجا کاملا مقصود از معشوق والا خبر میده، جایی که میگه شب تا سحر نخفته چه دانی، نشان میده که انتظار وصالِ خداوند رو در سحر میکشه.
از نظر عرفا هم مقصود از پرده، اون کوک آدمیست که اگر با نظام آفرینش سازگار بشی، قلبت به نور معرفت خدای متعال روشن میشه.
در آخر:
صبر را دانم ولی تا کوی دوست
راه اگر نزدیکتر داری بگو

علی در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

سعدی رو نمیشناسید شماها سعدی شاعرنیست عارفی سخندانست از نظرسخنوری بسیار برجسته تر از حافظست ودرعرفان هیچ ازحافظ کم ندارد

عین. ح در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۴۴ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۱ - چیستان:

در وصف گل نرگس است که میانهٔ زرد، گلبرگ سفید و ساقه‌ای سبز دارد. در مصراع دوم «زُمْرُدین پایند» درست است.

عین. ح در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۲۵ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۸ - عرض بیچارگی و آرزوی گرمابه:

در مصراع آخر باید «پاداشَن» درست باشد. معنایش همان پاداش است، اما وزن شعر با پاداشن درست می‌شود.

عین. ح در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۲۲ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۷ - حسب الحال:

در مصراع اول یک «بس» از قلم افتاده است: مرا بس ز خدمت
در بیت دوم، فغفور یعنی پادشاه چین و «فور» یعنی پادشاه هند. «کَت» هم یعنی تخت پادشاهی. پس باید فاصله‌گذاری‌ها به این شکل اصلاح شود:
چو فغفور بر تختم و فور بر کت

مصطفی در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۰۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۵ - وفات مجنون بر روضه لیلی:

بودند درین جهان به یک عهد
خفتند در ان جهان به یک مهد
بسیا ر بسیار زیباست

نجفی در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۰۷ دربارهٔ عبید زاکانی » موش و گربه:

تا حالا 3-4 بار این داستان موش و گربه را مشترکا با دخترم که تازه خواندن را یاد گرفته خوانده و لذت برده ایم. خدایا ریشه مسئولان بی ریشه و فاسد را از این مملکت برکن تا جوانان ما بتوانند ازدواج کنند و ما هم بچه های بیشتری بیاوریم شبهای دراز پاییز و زمستان به یاد سنت قدیمی ایرانیان مسلمان، شعر و داستان و مثنوی و معراج السعاده و موش و گربه بخوانیم!

محمدعلی نجفی در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق:

شبها قبل از خواب داستان زندگی پیامبران و امامان (ع) را برای دخترم که کلاس دوم دبستان است می گویم و گاهی شعر مربوط به آن داستان ها مثل همین شعر مرحوم پروین اعتصامی یا شعر موسی و شبان مولوی را از روی سایت گنجور برایش می خوانم و خیلی خوشش می آید. گاهی اوقات هم بیت ها را یک در میان می خوانیم و این دخترک تازه فارسی یادگرفته با این خواندن پرغلطش بارها لبخند بر لب ها می آرد و می کارد. ممنون.

رضیه در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود:

منظور از ابوالقاسم کیه؟
خود حکیم فردوسی؟

موسوی خورشیدی در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵:

در توضیح بیت آخر
راجع به بیت آخر باید توجه داشت که خواجه گر چه هیچ گاه ادعای پاکدامنی و بی عیبی ندارد و به اصطلاح امروزی جانماز آب نمی کشد اما به شدت از ریا و زهد ریایی خود را بری دانسته بر دیگران خرده گرفته و می تازد زیرا که به این خصلت به شدت خود معترض است و آن را یک آسیب جدی اجتماعی تلقی می‌کند. بنابراین در این بیت باید به این نکته توجه داشت و منشأ این بوی ریا را در جای دیگر جستجو کرد.
بنابراین در مصرع دوم بیت آخر یعنی: آفرین بر نفست باد که خوش بردی بوی، این بو یعنی بوی ریا از نفس خود مدعی برخاسته و وی به اشتباه آن را از جانب حافظ استشمام کرده است. در واقع حافظ این بو را از نفس خود مدعی می‌داند که این تهمت را بر خواجه وارد نموده است.

۱
۲۲۳۱
۲۲۳۲
۲۲۳۳
۲۲۳۴
۲۲۳۵
۵۵۱۹