گنجور

حاشیه‌ها

حسین ش در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۰۵ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » از ازل نوشته [۳۴-۲۶] » رباعی ۲۹:

با توجه به اینکه خیام بزرگ یک عالم و ستاره شناس بوده و به مذهب و روح و دنیای بعد از مرگ هم اعتقادی نداشته است من این شعر را چنین معنی میکنم. منظور از 7 چیست؟ 1- در زمان خیام ستاره شناسان بر این عقیده بوده اند که زمین مرکز منظومه شمسی و یا به قو لی مرکز دنیا بوده است و 7 جسم آسمانی (مارس - ماه - ژوپیتر- مر کوری - ونوس - سترن - و خورشید) بدور زمین میچرخیند. 2- قرآن در باره 7 آسمان یا 7 بهشت صحبت میکند. خیام مثل خیلی چیزهای دیگر قران را خیلی خوب بلد بوده و در تعداد زیادی از اشعارش به قصهای قران و مذهبیون بطور منفی اشاره میکند. منظور از 4 همانطور که دوستان نوشته اند 4 عنصر خاک - باد - آب و آتش است. بنا بر این معنی این رباعی چنین است. ای کسانی که در مسایل مذهبی غرق هستید (اشاره به قران و کلمات 7 و 4) شراب انگور بنوشید و از زندگیتان لذت ببرید چون همانطور که هزار بار قبلا گفته ام وقتی که ما مردیم همه چیز تمام میشود و دنیای دیگری وجود ندارد.

بی دل در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۰۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳:

سلام.
در مورد بیت دوم فکر میکنم "هیچت از من به یاد می‌آید" درست باشه.

علی در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۳۴ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵:

ارسی[ویرایش]
داغ :(dagh) در گویش گنابادی یعنی ننگ ، زدن علامت بردگی یا مالکیت بر بدن انسان یا حیوان ، غصه در مرگ عزیزان داشتن ، عذاب و شکنجه ، دل شکستگی و درد فراق و در بعضی مواقع به معنای تازه یا جدید و یا پرسود است
ریشه‌شناسی[ویرایش]
ترکی
اسم[ویرایش]
کوه، جبل.
منابع[ویرایش]
فرهنگ لغت معین
ریشه‌شناسی[ویرایش]
پهلوی
سوزاندن جایی از بدن حیوان یا برده با آهن تفته و مانند آن.
صفت[ویرایش]
بسیار گرم، سوزان.
(مجازاً)
پررون
بسیار گرم
برگردان‌ها[ویرایش]
انگلیسی:hot
قید[ویرایش]
هیجان انگیز. ؛داغ دل کسی را تازه کردن باعث یادآوری و تجدید غمی شدن که او در گذشته تحمل کرده‌
استعاره[ویرایش]
داغ چیزی را به دل کسی گذاشتن کسی را از داشتن چیز دلخواهش محروم کردن. ؛داغ پیشانی نشانی که به سبب سجده کردن بسیار در پیشانی می‌افتد.
----------------------------------------------------------------------------------------
- آهوی چین ؛ آهو که در سرزمین چین زیست کند
تازه جوان
لغت‌نامه دهخدا
تازه جوان . [ زَ / زِ ج َ ] (ص مرکب )از اسمای محبوب است . (آنندراج ). بتازگی بسن جوانی رسیده . (ناظم الاطباء). حدیث السن . نوجوان
ز جهان خواهد رفت=ا ز جهان خواهد رفت و مردن
دلشده
لغت‌نامه دهخدا
دلشده . [ دِ ش ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) عاشق . شیفته . گرفتار به عشق . عاشق صادق .
-----------------------------------------------------------------------------------------
مونس جان
10

مردی خدمت با سعادت حضرت جعفر صادق- علیه السلام- شرفیاب شد و گفت:
«ای مولای من! سِنَّم بالا رفته و خویشانم مُرده اند و مونسی ندارم و می ترسم من هم بمیرم؛ چه کنم؟»
حضرت فرمود:
برادران مؤمن و صالح، برای انس گرفتن، از اقوام و خویشان بهتر هستند. اگر طول عمر خود و خویشان و دوستان را می خواهی، این دعا را بعد از هر نماز بخوان:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، اَللّهُمَّ اِنَّ رَسُولَکَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ قالَ اِنَّکَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ فی شَئٍ اَنَا فاعِلُهُ کَتَرَدُّدی فی قَبْضِ رُوحِ عَبْدِیَ الْمُؤ مِنِ یَکْرَهُ الْمَوتَ وَ اَکْرَهُ مَسائَتَهُ، اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ لِوَلِیّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ لا تَسُؤْنی فی نَفْسی وَ لا فی اَحَدٍ مِنْ اَحِبَّتی.
و اگر خواستی یکی از دوستان خود را نام ببر و بگو:
وَلا فی فُلانٍ وَ لا فی فُلانٍ.
راوی گفت: چون بر این دعا مداومت کردم، آن قدر عمرم زیاد شد که از زندگی ملول شدم.
این دعا به قدری معتبر است که در تمام کتب دعا نقل شده.

علی در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۰۴ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵:

داغ عشق بسیار زیبا توصیف شده است!

رضا در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۱:

من تمام جوانی شیفته این غزل و خصوص چهار مصرع
اول آن بودم ...
آخ که میانسالی حتی بقدر خواندن غزلی
فراغت نداریم ...

Rouli در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۱:

یادم میاد تقریبا 30_32 سال قبل که ملت عشق درس خواندن و دانشگاه داشتن و تلاش زیادی برا گذر از کنکور میکردن دو سه نفری از آشناها به یک جنون مبتلا شدن و دیوانه وار ، بقول عوام گفتن از درس خوندن زیاد دیوانه شدن ! یک ملای قدیمی آمد به بسترشان و گفت بروید از 7 چشمه از هرکدوم یک سطل 20لیتری آب بیارین ، وقتی آوردن یک پلاستیک 4×4متر پهن کردن وآن جوان را وسط گذاشت و ملا خودش در هرنوبت یکبار ازهرهفت آب چشمه استفاده و اونو غسل داد تا 7مرتبه غسل داد بدون اینکه آب به زمین بریزه(روی پلاستیک جمع شد) درآخر همه آبها رو در طرفهایی ریختن و گفت بروید آنها را در رودخانه آب روانی بریزید! این حوان جسمش بی نقص است ولی روح و روانش در تسخیر شیطان و اجنه درآمده و با این 7 غسل روان و روحش کاملا شسته،پاک و خالی از بدی میشو ، و همان نیز شد و الان یکی از آنها سربازرس گمرک و دیگری مدیر حقوقی شهرداریست . دراین مصرع سینه تشبیه از دل است ، سرای نکویی ها و کینه ها ، و منظور اینست که دراین سرای سه پنج که کس نداند کی باید عزیمت کند باید قبل از موعد رفتن دلها را از کینه و بدی تهی کرد و شست ،همچون زمین که با فرارسیدن ایام بهاری رخ و دل خود را از یخزدگی وسرما میزداید و چشمه های روان و روشن از اعماق وجود و دل اش بیرون میزند و علاوه بر پاک شدن دل و وجود خود همچنین روشنایی و نور را به دیگران ارزانی میدهد . یاحق

میرمعین در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۶:

استاد شهرام ناظری این قطعه رو در آلبوم یادگار دوست خوانده است. لطفا رفرنس دهی را تنها از روی بیب‌تونز انتخاب نکنید. چون بیب‌تونز این آلبوم را ندارد.

nabavar در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۳۵ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران:

کابر گرامی
قانون گذاشتنی نیست ، قانون گزاردنی ست

nabavar در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران:

کاربر گرامی
همان ” قانونگزاری “ درست است

ستاره در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:

سلام
ببخشید پریسا جان گفتین امیر ارام این شعر رو خوندن میشه بگین اسمش چیه؟
من دنبالش گشتم ولی پیدا نکردم:(
دوستان لطفا اگه کسی میدونه حتما بگه

عزت الل یاوری در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶:

با سلام و دورود
خواستم تشکر فراوان داشته باشم از آقای رضا ساقی بخاطر کتابت تفسیرهای فوق العاده دقیق.
تفسیرهای ایشان فارغ از هرگونه تعصبات مذهبی می باشد. متاسفانه بسیاری تفاسیر سایر دوستان، بدور از واقعیت و تحت تاثیر گرایش فکری مذهبی انهاست.

سیامک کیهانی در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۳۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶:

درود
البته این رباعی در کتاب رباعی سرایان از آغاز تا قرن هشنم هجری به نام شیخ احمد جام آمده است

زهرا در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:

به نوشته آقای مسعود ارج میگذارم.

محمود جعفری در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۱۵ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:

کلبات شعر بزرگی خدا و عظمت خدا داره بیان میکنه و کوچکی بنده ی خدا رو ولی دوستان میخوان بزرگی و نام الله رو با صفاتی مثل نیرو و حکیم و .... کم رنگ کنن و دنبال مفاهیم زمینی بگردن.
آن کزو غافل بود دیوانه‌ای نامحرم است
کسی که از خدا غافل هست دیوانه ای بیش نیست
وانکه زو فهمی کند دیوانه‌ای صورتگر است
و کسی که از خدا چیزی حاصل کند در نظر خلق مجنون مینماید
کس سر مویی ندارد از مسما آگهی
مسما باز هم اشاره به الله و بزرگی الله داره که کسی ازش خبر نداره
ای عجب بحری است پنهان لیک چندان اشکار
بزرگی الله رو به دریایی تشبیه میکنه که بزرگه و بی حد ولی
پنهان که فقط برای کسی به دنبال الله هستن قابل دیدن هست
من دفعه اول هست اینجا حاشیه ای مینویسم و متاسفانه افراد زیادی رو دیدم یاداشت هایی میکنن و خیلی سطحی در حالی که این بزرگواران وقتی به شعر ها شون توجه کنی رابطه ی خالق و مخلوق هست تا صحبت در مورد زمین و دریا و کوه و....

سید محسن در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۵۴ دربارهٔ قدسی مشهدی » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۲۴ - مدح شاهجهان و پایان کلام:

به تیغ کوه اگر تیغش ستیزد-----
شهنشاهی که گردون پایه اوست----
درست است

سید محسن در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۲۶ دربارهٔ قدسی مشهدی » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۱۴ - تعریف نورباغ:

شکستن شاخ را دل......------درست است

بابک در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۹۹:

سیمرغ ( ارتا فرورد= فروردین ) ، یا خدا ، خودش ذاتا ، بهاریست که با آمدن ، حقایق ، ازهمه جان‌ها و انسان‌ها ، میشکوفد . راستی که چیزی جز همین ارتا نیست ، درفرهنگ ایران ، محدود به سخن گفتن نبود ، بلکه فرا افشاندن وپیدایش گوهرانسان بود . خدا ( ارتا ) ، راست بود ، چون خودش درتمامیش ، تبدیل به گیتی ( ارض = Erde= earth) می‌شد .

بابک در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷:

اردیبهشت ، رگهای انسان بود، که خون ( جیو در سانسکریت ) در آن روان بود. ارتا و بهرام با هم ، رگ و پی جان‌ها و انسان‌ها هستند ( نه بطورتشبیهی ) . ارتا ، همان واژه ارس و اصحاب رس در قرآن است ، که رود می‌باشد . از آنجا که حافظ ، دیگر نام خرّم که نام دیگر ارتا بود، نمی‌توانست بیاورد ، دو نام فرّخ و سلمی را ، که نامهای دیگراوهستند ، درغزلیاتش بارها می‌آورد.
ارس ، همان ارتا وسیمرغ است ، و سلمی sai+rima همان سئنا و سیمرغست . زائیدن ( خون حیض در کردی = ویناو= آب نی ) و روئیدن و باریدن و جوشیدن آب (زهش = جهش ) ، روند افشاندن ( جوانمردی و رادی ) شمرده می‌شد ه اند . این نای ( راد = رد = رگ) است که راد ( افشاننده = جوانمرد ) است .

کاربر در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۴۳ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش اول - از کیومرث تا سربداران:

این بیت دارای دو غلط املایی است:
کورش آئین‌های نیک آورد درکشور پدبد
شیوهٔ قانون‌گزاری او به عالم گسترید
پدبد »» پدید
قانون‌گزاری »» قانون‌گذاری،

تنها خراسانی در ‫۵ سال و ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:

سخن به درازا کشیده شد.شرمسارم عذر خواه.

۱
۲۱۲۷
۲۱۲۸
۲۱۲۹
۲۱۳۰
۲۱۳۱
۵۵۰۴