ای چراغ آسمان و رحمت حق بر زمین
ناله من گوش دار و درد حال من ببین
از میان صد بلا من سوی تو بگریختم
دست رحمت بر سرم نه یا بجنبان آستین
یا روان کن آب رحمت آتش غم را بکش
یا خلاصم ده چو عیسی از جهان آتشین
یا مراد من بده یا فارغم کن از مراد
وعده فردا رها کن یا چنان کن یا چنین
یا در انافتحنا برگشا تا بنگرم
صد هزاران گلستان و صد هزاران یاسمین
یا ز الم نشرح روان کن چارجو در سینهام
جوی آب و جوی خمر و جوی شیر و انگبین
ای سنایی رو مدد خواه از روان مصطفی
مصطفی ما جاء الا رحمة للعالمین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به دعا و درخواست از پیامبر (مصطفی) اشاره دارد. شاعر از او میخواهد که به درد و رنجهای او توجه کند و با رحمت خود، او را از مصیبتها نجات دهد. او از پیامبر میخواهد که یا به او کمک کند یا او را به آرامش برساند. همچنین آرزوی دیدن رحمتهای الهی و نعمتهای بهشتی را دارد و از پیامبر میخواهد که به او راهنمایی کند. شاعر به اهمیت رحمت پیامبر و تأثیر آن بر انسانها تأکید میکند.
هوش مصنوعی: ای نور آسمان و رحمت خدا بر زمین، به ناله من توجه کن و درد و رنج من را ببین.
هوش مصنوعی: از میان تمامی مشکلات و سختیها به سوی تو فرار کردم. تو با رحمتت بر سر من دست کشیدی یا اینکه آستین خودت را به حرکت درآور.
هوش مصنوعی: ای کاش آب رحمت را بگشایی تا آتش غم را خاموش کند یا مانند عیسی مرا از این جهان پر از درد نجات دهی.
هوش مصنوعی: یا آرزوی من را برآورده کن، یا مرا از خواستههایم رها کن. وعدههای فردا را فراموش کن، یا کاری کن که دلم شاد شود، یا به گونهای دیگر عمل کن.
هوش مصنوعی: ای کاش دروازهای به روی من گشوده شود تا بتوانم تماشاگر باغهای فراوان و یاسهای بیشماری باشم.
هوش مصنوعی: ای کاش در دل من، مانند دشتهای سرسبز و خرم، جویهایی پر از آب، شراب و شیر و عسل وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: ای سنایی، از روح پیامبر خدا یاری بجوی که او جز رحمت برای جهانیان نیامده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤمنین
فضل حیدر ، شیر یزدان ، مرتضای پاکدین
فضل آن کس کز پیمبر بگذری فاضل تر اوست
فضل آن رکن مسلمانی ، امام المتّقین
فضل زین الاصفیا ، داماد فخر انبیا
[...]
ای برید شاه ایران از کجا رفتی چنین
نامه ها نزد که داری؟ بار کن! بگذار! هین
کی جدا گشتی ز شاه و چندگه بودی براه
چند گون دیدی زمان و چند پیمودی زمین
سست گشتی تو همانا کز ره دور آمدی
[...]
حاسدان بر من حسد کردند و من فردم چنین
داد مظلومان بده ای عز میر مؤمنین
شیر نر تنها بود هرجا و خوکان جفتجفت
ما همه جفتیم و فردست ایزد دادآفرین
حاسدم بر من همی پیشی کند، این زو خطاست
[...]
گشت گیتی چون بهشت از فر ماه فرودین
بوستان را کرد پر پیرایه های حور عین
بر بهشت بوستان مگزین بهشت آسمان
کان بهشت بر گمانست این بهشت بر یقین
ابر گوئی کرده غارت تخت بزازان هند
[...]
آفرین بر دولت محمودیان باد آفرین
کافریدش زآفرین خویشتن جان آفرین
آفرین بر دولتی کش هر زمان گوید خدا
آفرین باد آفرین بر چون تو دولت آفرین
چون نباشد آفرین ایزدی بر دولتی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.