علی در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۵۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۵:
یکی روم و خاور دگر ترک و چین
سیم دشت گردان و ایرانزمین
در نسخه خاورشناس دو اینگونه است:
یکی روم و خاور دگر ترک و چین
سیم دشت گرگان و ایرانزمین
مینا مرادی در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۵۵ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:
سلام به همه ی دوستان. منظور از سایه ی سنبل، زلف و منظور از سمن، چهره است؟
علی در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۵۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۵:
به فرزند تا لشکری برگزید
گرازان سوی خاور اندرکشید
باید تصحیح شود:
بفرمود تا لشکری برگزید
گرازان سوی خاور اندرکشید
مسعود هوشمندی در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:
به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر
به بند و دام نگیرند مرغ دانا را
درود برشما نیمای بزرگ و نکته سنج
قطعا همین است که میفرمایید
این معنی درست تر است که اگر بگوییم
همانگونه که مرغ را با محبت وازطریق دام ودانه میگیرند اهل نظر را هم میتوان باحسن خلق و محبت جذب کرد
البته استاد ما بودید و دقت کردید ولی معنی واضحترش را بحضورتان تقدیم نمودم
بی نام در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۳ - رسیدن خرگوش به شیر:
شرح و تفسیر بیت 1150
شیر اندر آتش و در خشم و شور / دید کان خرگوش می آید ز دور
شیر از گرسنگی و از تاخیر خرگوش ، در آتش خشم فرو رفته بود که ناگهان دید آن خرگوش از دور می آید .
شرح و تفسیر بیت 1151
می دود بی دهشت و گستاخ ، او / خشمگین و تند و تیز و ترش رو
ولی آن خرگوش بدون هیچگونه ترس در کمال گستاخی می دوید . و در عین حال خشمگین و پریشان حال بود .
شرح و تفسیر بیت 1152
کز شکسته آمدن ، تهمت بود / و ز دلیری ، دفع هر ریبت بود
زیرا با حالت نگرانی و با ترس آمدن ، نشان دهنده احتمال تقصیر و گناه شخص است . ولی با حالت گستاخی و بی باکی آمدن ، هرگونه شک و اتهامی را از آدمی میزداید .
شرح و تفسیر بیت 1153
چون رسید او بیشتر نزدیک صف / بانگ بر زد شیر ، های ای ناخلف
همینکه خرگوش به آستانه شیر نزدیک شد . شیر فریاد زد آهای نامرد ناخلف .
شرح و تفسیر بیت 1154
من که گاوان را ز هم بدریده ام / من که گوش پیل نر مالیده ام
منی که گاوهای قوی هیکل را پاره پاره کرده ام و منی که فیلان نر نیرومند را مغلوب کرده ام و آنها را گوشتمالی داده ام . [ نیکلسون ، شیر را در این بیت به شیر نفس اماره تاویل کرده است ]
شرح و تفسیر بیت 1155
نیم خرگوشی که باشد کو چنین / امر ما را افکند اندر زمین ؟
خرگوشی خردک اندام کیست که امر ما را اطاعت نکند .
شرح و تفسیر بیت 1156
ترک خواب و غفلت خرگوش کن / غره این شیر ، ای خر ! گوش کن
ای غافل خواب خرگوشی را رها کن و ای خر ! غرش و خروش این شیر را بشنو . [ معروف است که خرگوش در حالت خواب ، چشمانش باز می ماند و هر کس او را ببیند گمان می دارد که این حیوان بیدار است در حالیکه خوابیده است و از خودش غافل اشست . بسیاری از آدمیان نیز بظاهر بیدارند زیرا چشمانشان باز است ولی در حقیقت غافل اند و در خواب . از اینرو آن را به خواب خرگوشی تعبیر کرده اند . ( شرح کبیر انقروی ، ج 2 ، ص 496 و امثال و حکم ، ج 2 ، ص 747 ) ]
شادرام در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۳ دربارهٔ عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰:
غزل زیبایی از عبید که بنده به صورت آواز خواندم. در لینک زیر میتونید گوش کنید.
پیوند به وبگاه بیرونی
میر داداماد در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹۵:
در بیت اول بین بوستان و دوستان جناس وجود دارد.
محمد در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۰:
بسیار زیبا
بیت سوم مصرع اول
چه غوغاییست درد او که در هردل نمی باشد (فاصله بین درد او جهت خوانش صحیح)لطفا اصلاح گردد.
حسین در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۴۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸ - اندرز و نصیحت:
در بیت سوم با توجه به مصرع اول واژه ی میوه بجای رونق صحیح تر به نظر میرسد
درخت قد صنوبر خرام انسان را
مدام میوه ی نوباوه جوانی نیست
امیرشریعتی در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۳۶ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۰:
با درود خدمت اصحاب گنجور
احتمالا در مصرع اول از بیت اول این غزل زیبا اشتباهی تایپی رخ داده است، لطفا کلمهء "است" در انتهای مصرع اول از بیت یکم این غزل را به "نیست" اصلاح فرمایید...
مصرع درست این گونه است:
نیست یک شادی که انجامش به غم پیوسته نیست...
با سپاس فراوان
یحیی در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۳۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۲:
همچنین سورە الاعراف ایه/ 11 صورتگر نقاش
حمید در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
سلام
کتاب حافظ خراباتی جلد اولش رو میتونین از اینجا تهیه کنید، هم چنین کتاب شرح عرفانی ختمی لاهوری رو هم داره
پیوند به وبگاه بیرونی
محمدحسین افشار در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۵:
قالب این شعر ترجیع_غزل است
راهین rahin.raha۱۴@gmail.com در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۱۶ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۸ - تمثیل در بیان ظهور خورشید حقیقت در آیینه کائنات:
لطفا فایل صوتیشو بزارین یا یکی از دوستان محبت کنه تو تلگرام فایل صوتیشو برام بفرسته.
Rahinraha@
ممنون
کیارش در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۲۱:
آیا نباید به جای "می گویم" ، از "می گفتم" استفاده شده باشه؟ (با توجه به واژه ی دوش به معنای دیشب)
افسانه در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹:
درودبرهمه حافظ دوستان مثل همیشه ازتفسیر ومعانی استاد گرانقدررضافوق العاده لذت بردم
خلیل در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت گور کنی که عمر دراز یافت:
واقعا عطار خدای عرفان و تصوفه
با یه حکایت چهار بیتی نابود میکنه
بنیامین آنا در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:
فکر میکنم ما هم با خودمون بشینیم و صادق باشیم و تمام خداهایی که توی ذهنمون ساختیم رو بکشیم تا با خود خوده خودمون رو به رو بشیم! "تا او شود بنده خدا" نه بنده ی خدا! بلکه خوده خدا! بنده(من) خدا! همون اناالحق!
اینم برداشت منه از سفر معنوی و عرفان. هرکسی خودش خدای خودشه.
سید در ۵ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۵۰ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۳ - غزل:
شعر خیلی خوبیه
علی در ۵ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶: