دوش آگهی ز یارِ سفر کرده داد باد
من نیز دل به باد دهم، هر چه باد باد
کارم بدان رسید که همرازِ خود کنم
هر شام برق لامِع و هر بامداد باد
در چینِ طرهٔ تو دل بی حِفاظِ من
هرگز نگفت مسکنِ مألوف یاد باد
امروز قدرِ پندِ عزیزان شناختم
یا رب روانِ ناصحِ ما از تو شاد باد
خون شد دلم به یادِ تو هر گَه که در چمن
بندِ قبایِ غنچهٔ گل میگشاد باد
از دست رفته بود وجودِ ضعیفِ من
صبحم به بویِ وصلِ تو جان باز داد، باد
حافظ نهادِ نیکِ تو کامت بر آورد
جانها فدایِ مردمِ نیکو نهاد باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
مهم ترین و بارز ترین ویژگی غزلیات خواجه شیراز چند لایه بودن آن است. قطعا این غزل همانند تمام غزل های دیگر آن حکیم بزرگ، لایه ها و معانی متعددی دارد که با تفکر و تامل بیشتر میتوان به برخی از آنان دست یافت. این معنی و تحلیل ذکر شده صرفاً برای آشنایی با سطحی ترین لایه های شعری حضرت حافظ نوشته شده و اگر اشتباهی در آن وجود دارد از تمامی مخاطبان عذرخواهی میکنم.
دیشب باد خبری از یار سفر کردهام آورد، من نیز دلم را به باد میدهم، هر چه میخواهد بشود. ( حافظ در این بیت، از خبری که باد از معشوق سفر کردهاش آورده، سخن میگوید. او که دلتنگ و بیقرار است، تصمیم میگیرد دلش را به دست باد بسپارد و تسلیم سرنوشت شود. عبارت "هر چه باد باد" نشاندهنده تسلیم و رضا به تقدیر است. )
کارم به جایی رسیده که ( از تنهایی ) برق درخشان شب ( عبارت برق درخشان شب در این بیت دارای معانی متعددی است. مثل آذرخش درخشان، نور ستارگان، شعله آتش عشق درون عاشق) و باد صبحگاهی را همراز خود میکنم. ( حافظ در این بیت، تنهایی و انزوای خود را نشان میدهد. او که از هجران یار در رنج است، با عناصر طبیعت همصحبت میشود و آنها را همراز خود قرار میدهد. )
دل بیحفاظ من در پیچ و خم زلف تو، هرگز یاد خانه و مسکن همیشگی خود را نکرد. ( حافظ در این بیت، به عشق بیقید و شرط خود به معشوق اشاره میکند. او میگوید که دلش چنان درگیر زلف زیبای معشوق شده که حتی یاد خانه و آرامش خود را هم فراموش کرده است. )
امروز ارزش نصیحت عزیزان را فهمیدم، خدایا روح نصیحتکننده ما را شاد کن. ( حافظ در این بیت، به اهمیت نصیحت و راهنمایی دوستان اشاره میکند. او که در گذشته شاید به نصیحتها بیتوجه بوده، اکنون قدر آنها را میداند و برای نصیحتکنندگان دعا میکند. باتوجه به فضای حاکم بر غزلیات خواجه شیراز این نصیحت ها وابسته به دید خواننده است. این نصیحت میتواند عشق ورزی، بی توجهی به مادیات، تفکر نکردن درباره پیچیدگی های هستی، دوری از زرق و ریا، و یا هرچیز دیگری بسته به دید شخصی خواننده باشد )
هرگاه که باد، بند قبای غنچه گل را در چمن باز میکرد ( غنچه گل میشکفت )، دلم به یاد تو خون میشد. ( حافظ در این بیت، از یادآوری معشوق در هر لحظه سخن میگوید. او میگوید که حتی وزش باد و باز شدن غنچهها نیز او را به یاد معشوق میاندازد و دلش را خون میکند. )
وجود ضعیف من در حال نابودی بود، که باد صبحگاهی با بوی وصال تو به من جان دوباره بخشید. ( حافظ در این بیت، به امید و اشتیاق خود برای وصال معشوق اشاره میکند. او میگوید که بوی وصال معشوق، مانند اکسیری شفابخش، جان تازهای به او بخشیده است. )
حافظ، سرشت نیکوی تو، آرزویت را برآورده کرد، جانها فدای مردم نیکو سرشت باد. ( حافظ در این بیت، به نیکوکاری و خوشقلبی خود اشاره میکند و میگوید که این صفات، باعث رسیدن او به آرزوهایش شده است. او در پایان، برای همه نیکوکاران دعا میکند. )
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
اقبال عذر خواه تو هر بامداد باد
وز تو سریر ملک در ایوان داد باد
باغ نهال یار تو جنت صفت شدست
کاخ سرای خصم تو دوزخ نهاد باد
باد خزان غلام کف زرفشان توست
[...]
دایم ز حق دل ظفر اسلام شاد باد
عمر معین دین محمد زیاد باد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.