شمارهٔ ١: کالصبح أتانی رسولک فانجلی
شمارهٔ ٢ - ترجمه: همچو صبح آمد رسولت پیش من پس باز شد
شمارهٔ ٣ - ایضاً: ثلاث هن فی البطیخ فضل
شمارهٔ ۴ - ترجمه: سه وصف آن ستودست در خربزه
شمارهٔ ۵ - ایضاً: و ان امرء لاقی الهوان بارضه
شمارهٔ ۶ - ترجمه: در شهر خویش هرکه مذلت همیکشد
شمارهٔ ٧ - ایضاً: یقولون فی البستان للعین لذه
شمارهٔ ٨ - ترجمه: می در میان سفره و گل بر کنار آب
شمارهٔ ٩ - ایضاً: لعمرک ما کل الرجاء لصادق
شمارهٔ ١٠ - ترجمه: بدوستی که نیاید امیدها همه راست
شمارهٔ ١١ - ایضاً: أیها الناس أفشئو السلام
شمارهٔ ١٢ - ترجمه: در بذل طعام کوش و افشای سلام
شمارهٔ ١٣ - ایضاً: و ذی سفه یواجهنی بجهل
شمارهٔ ١۴ - ترجمه: با من سفیه کرد سفاهت ز جهل خویش
شمارهٔ ١۵ - ایضاً: اذا هبت ریاحک فاغتنمها
شمارهٔ ١۶ - ترجمه: چون جست باد دولت تو مغتنم شمار
شمارهٔ ١٧ - ایضاً: اذا جادت الدنیا علیک فجد بها
شمارهٔ ١٨ - ترجمه: چو دنیا کند با تو بخشش تو نیز
شمارهٔ ١٩ - ایضاً: ولم أدخل الحمام من أجل زینه
شمارهٔ ٢٠ - ترجمه: مرا گریه چشم کافی چو نیست
شمارهٔ ٢١ - ایضاً: تقوس بعد بعد الدهر ظهری
شمارهٔ ٢٢ - ترجمه: کمان آسا شد این قد چو تیرم
شمارهٔ ٢٣ - ایضاً: احل العراقی النبید و شربه
شمارهٔ ٢۴ - ترجمه: حلال داشت عراقی نبید و شربش را
شمارهٔ ٢۵ - ایضاً: لا تودع السر الا عندذی کرم
شمارهٔ ٢۶ - ترجمه: نزد کریم راز ودیعت اگر نهی
شمارهٔ ٢٧ - ایضاً: شیئان یغجر ذوالرصاصه عنهما
شمارهٔ ٢٨ - ترجمه: عاجز شدست رای خردمند از دو چیز
شمارهٔ ٢٩ - ایضاً: تجاوز منی توبه کل ناصح
شمارهٔ ٣٠ - ترجمه: هر ناصحی که بود ز من خواست توبه ئی
شمارهٔ ٣١ - ایضاً: و کان الصدیق یزور صدیق
شمارهٔ ٣٢ - ترجمه: پیش ازین گر دوستی رفتی بپیش دوستی
شمارهٔ ٣٣ - ایضاً: لئن عشت و الایام اعطنی المنی
شمارهٔ ٣۴ - ترجمه: گر بمانیم زنده بر دوزیم
شمارهٔ ٣۵ - ایضاً: بنت کرم ابکارها امها
شمارهٔ ٣۶ - ترجمه: دختر رز را جدا کردند از مادر بزجر
شمارهٔ ٣٧ - ایضاً: اذا غدا ملک فی اللهو مشتغلا
شمارهٔ ٣٨ - ترجمه: هر پادشه که روی بلهو و طرب نهاد
شمارهٔ ٣٩ - ایضاً: رایت العلم یرفع فی السمو
شمارهٔ ۴٠ - ترجمه: علم را دیدم و تواضع را
شمارهٔ ۴١ - ایضاً: اذا المرء لم یعرف مصالح نفسه
شمارهٔ ۴٢ - ترجمه: مردی که صلاح خود نداند در کار
شمارهٔ ۴٣ - ایضاً: یارب ان لم یکن فی وصله طمع
شمارهٔ ۴۴ - ترجمه: کردگار اگر طمع نتوان بوصلش داشتن
شمارهٔ ۴۵ - ایضاً: تحنیت ان یحیی ولم تر حاسدا
شمارهٔ ۴۶ - ترجمه: از حسد نا اهلم ار گوید بدی
شمارهٔ ۴٧ - ایضاً: لا تصحبن لئام الناس ان لهم
شمارهٔ ۴٨ - ترجمه: پرهیز کن ز صحبت اصحاب لوم از آنک
شمارهٔ ۴٩ - ایضاً: فلا تفرح و لا تحزن بحال
شمارهٔ ۵٠ - ترجمه: بحذر از بلا مجوی خلاص
شمارهٔ ۵١ - ایضاً: اذا أمکنت فرصه فی العدو
شمارهٔ ۵٢ - ترجمه: ترا ایزد چو بر دشمن ظفر داد
شمارهٔ ۵٣ - ایضاً: قیل لی أنت أفضل الناس طرا
شمارهٔ ۵۴ - ترجمه: مرا چه گفت یکی گفت در زمانه توئی
شمارهٔ ۵۵ - ایضاً: اعز الناس نفسا من تراه
شمارهٔ ۵۶ - ترجمه: آنکس بود عزیزتر اندر جهان که او
شمارهٔ ۵٧ - ایضاً: اذا ظالم لیستحسن الظلم مذهبه
شمارهٔ ۵٨ - ترجمه: هر حاکمی که مذهب ظلم آیدش پسند
شمارهٔ ۵٩ - ایضاً: المت فحیت ثم قامت فودعت
شمارهٔ ۶٠ - ترجمه: فرود آمد درودم داد و برخاست
شمارهٔ ۶١ - ملمع: حاکم ما ز فرط بد نفسی
شمارهٔ ۶٢ - قطعه: یا ایها الرجل الذی تهوی به
شمارهٔ ۶٣ - ترجمه: ای آنکه میبرد بسفر ناقه ترا
شمارهٔ ۶۴ - قطعه: اذا عدت نحو الآل و الکیس مترع
شمارهٔ ۶۵ - ایضاً: الهی انت خلاق البرایا
شمارهٔ ۶۶ - ایضاً: تزهدت فی الدنیا الدنیه کلها
شمارهٔ ۶٧ - ملمع: اذا عانقت للتودیع سلمی
شمارهٔ ۶٨ - ایضاً: عاشقان دیدار جانان خواستند
شمارهٔ ۶٩ - ایضاً قطعه: ایا ای کریم الناس ان کنت تبتغی
شمارهٔ ٧٠ - ترجمه: قدوه اهل فضائل زبده آزادگان
شمارهٔ ٧١ - ملمع: قد اشرقت القلوب بالانوار
شمارهٔ ٧٢ - ایضاً: اذ سیلت السحب سجال المطر
شمارهٔ ٧٣ - ایضاً: لقد بعث الرسول لزجرقوم
شمارهٔ ٧۴ - ایضاً: آتیک یا مولای بالامس زایرا
شمارهٔ ٧۵ - قطعه ملمع: فدیتک صاحبی بلغ سلامی
شمارهٔ ٧۶ - قطعه: فدت نفسی و ما تهواه مالی
شمارهٔ ٧٧ - ایضاً ملمع: خداوندا بحق ان کرامت
شمارهٔ ٧٨ - ایضاً: أخلائی أنبئکم جمیعا
شمارهٔ ٧٩ - قطعه: الا ان فعل المرء فی کل حاله