اذا عانقت للتودیع سلمی
غدات البین بین الاصدقاء
تولت کالا جانب ثم قالت
چه بودی گر نبودی آشنائی
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
اذا عانقت للتودیع سلمی
غدات البین بین الاصدقاء
تولت کالا جانب ثم قالت
چه بودی گر نبودی آشنائی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر از لحظه وداع با دوستی سخن میگوید. او اشاره دارد که وقتی برای خداحافظی به آغوش دوستش میرود و از او جدا میشود، دوست به سمت دیگری میچرخد و میگوید: چه خوب بود اگر آشنایی وجود نداشت. این بیان احساسات عاطفی و تلخی جدایی را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی صبح روز وداع، با سلمی وداع میکنی، حس و حال بیپناهی در میان دوستانت را احساس میکنی.
هوش مصنوعی: یک بار به تو میگوید که اگر رابطه نزدیکی نداشتی، چه احساسی داشتید؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.