گنجور

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۱ - تتبع خواجه

 

قدم به کلبه‌ام از لطف بیکرانهٔ توست

که بنده بنده تو بود و خانه خانهٔ توست

شب به کوی وی ای دل چه‌ها فتاده که روز

به شهر و کوه و دمن خلق بر فسانهٔ توست

گدایم و تو غنی ای جوان باده‌فروش

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲ - تتبع شیخ

 

می‌رود یار جدا زو کار بر من مشکل است

داغ هجرم بر تن و نیش فراقم بر دل است

باده دور از وی کجا آرد نشاطم ای رفیق

زانکه آب زندگی بی‌او چو زهر قاتل است

یا دلم را سوخته یا در گرفته از دلم

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۳ - تتبع خواجه

 

رندان همه در کوی مغان گشته خرابت

ای مغبچه شوخ چه مست است شرابت

لطف و کرمت تیر کشیدست به تنها

ارباب وفا جان دهد از ناز و عتابت

هستی تو پری زانکه درآیی بدل و جان

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴ - ایضا له

 

در میکده صلاح و ورع در شماره نیست

آنجا جز آنکه باده بنوشند چاره نیست

حال مآل دردکشان گرچه شد نهان

احوال اهل صومعه هم آشکاره نیست

شد این کنار بحر سرشکم کنار من

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۵ - ایضا له

 

در دهر هر که دامن پیر مغان گرفت

بهر نجات دامن او می توان گرفت

نبود دگر ز خفت دور فلک غمش

آن کاو به کوی میکده رطل گران گرفت

دل داشتم نگه ز وی اما به عشوه ای

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۶ - ایضا له

 

رفتی اگرچه از بر من کی گذارمت

تا بازت آورد به خدا می‌سپارمت

کارم چو از ازل به تو افتاده تا ابد

گر صد رهم گذاری و من کی گذارمت

دامان تست و دست من ار افکنی سرم

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۷ - ایضا له

 

از تاب می دگر به سرم شعله در گرفت

می باز سوز آتش ما را ز سر گرفت

اندر سفال میکده بود این مگر که دوش

در کنج دیر مغبچه ام جام زر گرفت

یک جام تا به حشر بسم بود طرفه بین

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۸ - ایضا له

 

کسی که دل ز سر زلف مشک‌سای تو بست

امید جان به لب لعل جان‌فزای تو بست

غریب کوی تو شد دل بپرس گه گاهش

چرا که رخت سفر از وطن برای تو بست

نگر تموج خون خواست نقش بند ازل

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹ - تتبع مولانا شاهی

 

پیش جام پر می رخشنده مه را تاب نیست

ساغر خورشید را گر تاب هست این آب نیست

می ستایی واعظا کوثر ز دست حور و عین

خود ز دست ساقی گلرخ شراب ناب نیست

هست قلاب محبت از دل یاران کشش

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۰ - تتبع خواجه

 

آن کاکل مشکین که به رخ گشت حجابت

آهست مرا کار پی رفع نقابت

گنجی است ترا حسن کزو دهر شد آباد

لیکن دل دیوانه من گشت خرابت

ساقی می روشن که دل غم‌زده تیرست

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱ - تتبع مخدومی

 

تیره گشتم هر که آب اندر شراب ناب ریخت

چیست غیر تیره گی آن کو بآتش آب ریخت

وه که ممکن نیست دیگر چشم را دیدن به خواب

کز خیال لب نمک آن مه به جای خواب ریخت

یار شد مهمان من وز گریه شادی دو چشم

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲ - ایضا له

 

دم نقد است مرا کوی مغان باغ بهشت

می کوثر به کف مغبچه حور سرشت

لوح رخسار تو آمد سبقم روز ازل

کلک قدرت چو سواد خط سبز تو نوشت

باده ده زانکه ز هر خانه سوی حق راهست

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۳ - تتبع مخدومی

 

در شوق لعل تو که دلم خون ناب ریخت

شور آبه ایست آنکه بر آتش کباب ریخت

نقش سواد زلف تو بر صفحه دلم

شد چون سیاهی‌ای که به روی کتاب ریخت

رستست در بهار رخت لاله‌ها مگر

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴ - تتبع خواجه

 

از رفتن یارم بود آشوب قیامت

یارب مبرش جایی و دارش به سلامت

در هجر تو افتد به سرم انجم و گردون

ای شام فراق تو مرا روز قیامت

ای ساکن جنت گل اگر بر سر طوبی

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵ - ایضا له

 

در دلم تیرگی از فرقت مشکین‌خالیست

که ازو هر نفسم آمده مشکل خالیست

مرغ دل کش نبود بال به سوی تو پرد

چه عجب از غم این دلشده فارغ بالیست

دود اندوه ملامت دل پر خون مرا

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶ - ایضا له

 

زهی از تاب می گل گل شگفته باغ رخسارت

ز هر گلخار خاری در دل عشاق بیمارت

بدان رخسار و قامت گر نمایی جلوه در گلشن

قیامت افتد از قامت ز رعنایی رفتارت

به دام زلف هر سو دانه خالت عجب نبود

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۷ - تتبع خواجه

 

زیر نه طاق فلک غیر کجی کار کجاست؟

راستی در خم این گنبد دوار کجاست؟

دلم از خانقه و زهد و ریایی بگرفت

راه میخانه کجا ساقی عیار کجاست؟

مسجد و شیخ مرا جانب عجب افکندند

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸ - تتبع شیخ

 

شام هجران مرا عکس رخ یار کجاست؟

بهر آن عکس می آئینه کردار کجاست؟

پی می داشتنم ساقی گل عارض کو

بهر بزم طربم ساحت گلزار کجاست؟

باعث رونق و سرمایه این بزم نشاط

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹ - تتبع خواجه

 

بیا که عرصه میخانه عشرت آبادست

ز ساحتش خس اندوه رفته بر بادست

کتابه در عالیش این رقم کین در

بآنکه از دو جهان رو نتافت نکشادست

ز تاق مرتفعش این صدا رسید به گوش

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۸۰ - ایضا له

 

منم که کنج خرابات خانقاه منست

می صبوح زدن ورد صبحگاه منست

نبسته تیره گی کفر کله بر سر دیر

ز عشق مغبچه بر چرخ دود آه منست

ز عشق ماه وشان داغهای تازه ببین

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۵
sunny dark_mode