منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی
عاقبت کار نیک باید فردا
عاقبت کار، نیک باشد حقا
روی نهادهست کار شاه به بالا
دیدهٔ ما روشنست و کار هویدا
امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۱۴
باغ شد از ابر پر ز لؤلؤ لالا
راغ شد از باد پر ز عنبر سارا
شد به هوا درگسسته رشتهٔ گوهر
شد به زمین برگشاده اَزهَر دیبا
کوه ز لالهگرفت سرخی بُسََّد
[...]
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱
اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حی توانا
اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم
صورت خوب آفرید و سیرت زیبا
از در بخشندگی و بندهنوازی
[...]
سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳
روی تو خوش مینماید آینهٔ ما
کآینه پاکیزه است و روی تو زیبا
چون می روشن در آبگینهٔ صافی
خویِ جمیل از جمالِ روی تو پیدا
هر که دمی با تو بود یا قدمی رفت
[...]
قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶
بس بمساجد شدیم بهر تولا
مسجد اقصی کجاست؟ مسجداقصا؟
مسجد اقصای ماست بلده طیب
مسجد اقصی کجاهاست؟ «دنی فتدنا»
مسجد اقصی ظهور قدس تجلی
[...]
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲
ای به گلستان هزار نرگس شهلا
در گل گلزار عارضت به تماشا
لاله و گل از تجلی تو به خوبی
قمری و بلبل ز شوق تو به علالا
در رخ روز از رخ تو بارقه مهر
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱
ای تو ز آغاز و انتها همه دانا
قدرت تو کرده خاک مرده توانا
بال فرو ریخت مرغ وهم ز اوجت
لال به وصفت زبان فکرت دانا
قطرهٔ باران کجا و چشمهٔ خورشید
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴
ای لب لعل تو روحبخش مسیحا
پرتو رویت فروغ سینه سینا
عاشق و دیوانهٔ تو وامق و مجنون
مظهر رخسارهٔ تو لیلی و عذرا
جادوی بابل سحر چشم تو پنهان
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۹۴ - ناصر خسرو علوی
نعمت منعم چراست دریا دریا
محنت مفلس چراست کشتی کشتی
قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - در ستایش محمّد شاه
دوش که این گرد گرد گنبد مینا
آبلهگون شد چو چهر من ز ثریا
تند و غضبناک و سخت و سرکش و توسن
از در مجلس درآمد آن بت رعنا
ماه ختن شاه روم شاهد کشمر
[...]
جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۶ - وله
آصف جم فرحسینقلی که فلک را
حبل خیام وی است عروه وثقی
افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - در توحید باری عزّ شأنه
ای شده از صنع قدرت تو هویدا
گوهر و گل، گه ز خار و گاه ز خارا
ای ز تو برجا وجود عالم و آدم
وی به تو برپا بنای اسفل و اعلی
نزد سراپرده جلال تو باشد
[...]
افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲
ای لب لعل تو روح بخش مسیحا
وی به روان بخشی از مسیح معلاّ
زهر به جام ار کنی، تو با همه تلخی
خوب تر آید مرا ز شهد مصفا
خاک تو بر فرق، به که تاج به تارک
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفهنگاریها » شمارهٔ ۳ - خنجر مژگان
چشم تو و خط و خالت ای بت رعنا!
برده زمن عقل و صبر و هوش به یغما
مست و خراب است ترک چشمت و داری
خنجر مژگان به کف به قصد تن ما
چهر منیرت ز زیر زلف تو گویی
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱ - مسمط در ستایش پروردگار
اول ایجاد چون خدای تعالی
کرد پدید از قلم چو صورت اشیاء
گفت قلم بهر وصف ایزد یکتا
ای ز صفات تو، ذات پاک تو پیدا
در دل هر ذره قدرت تو هویدا
[...]
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱ - مسمط در ستایش پروردگار
اول ایجاد چون خدای تعالی
کرد پدید از قلم چو صورت اشیاء
گفت قلم بهر وصف ایزد یکتا
ای ز صفات تو، ذات پاک تو پیدا
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱۸ - در مدح ثامن الائمه علیهمالسلام
کرده ز کلک بدیع مبدع اشیا
نقش عجبی بکار دیبه صحرا
کارگه چین شده است دشت سراپا
باز در اطراف کوه نرگس شهلا
صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۱ - مسمط در ستایش پروردگار
در دل هر ذره قدرت تو هویدا
قدر تو چون علم تو ز نقص مبرا
روح به زندان گرفته بهر چه ماوا
آدم خاکی کجا و عالم بالا
هیکل مجنون جدا ز هیبت لیلا
[...]
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - زبان حال زینب خاتون(ع)
بیکفن و غسل مانده پیکر پاکت
تا به سه روز اندر آفتاب حسین جا
صامت بروجردی » کتاب المراثی و المصائب » شمارهٔ ۲۸ - زبان حال زینب خاتون(ع)
(صامت) نالان کند به دیده گریان
شرح غمت تا صف حساب حسین جا