عطار » الهی نامه » بخش اول » (۱) حکایت زن صالحه که شوهرش به سفر رفته بود
بپرسید آن زن از مردی که این کیست
مرا آگاه کن تا جُرم او چیست
عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۷) حکایت شیخ ابوسعید رحمةالله علیه
چو نتوان گفت چندین یاد از چیست
چو نتوان یافت این فریاد از کیست
عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۷) حکایت شیخ ابوسعید رحمةالله علیه
میان عاشق و معشوق کاریست
که گفتن شرح آن لایق بما نیست
عطار » الهی نامه » بخش هشتم » المقالة الثامنة
پسر گفتش بگو تا جادوئی چیست
که نتوانم دمی بی شوقِ آن زیست
عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱۰) حکایت آتش و سوخته
درآمد سوخته کز سوز میزیست
زبان بگشاد آتش گفت هین کیست
عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱۰) حکایت آتش و سوخته
اگرچه در مشقّت میبوَد زیست
ز ما نازکتر و بیچاره تر کیست
عطار » الهی نامه » بخش دهم » (۷) حکایت لیث بوسنجه
یکی گفتش که ای ترک این قفا چیست
مگر تو خود نمیدانی که اوکیست
عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱) حکایت آن مرد که در بادیه تجرید میکرد
یکی گفتش که چون بودت چنین زیست
چنین بیچاره چون گشتی سبب چیست
عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۷) حکایت شیخ بایزید و آن قلّاش که او را حدّ میزدند
مرا آگاه کن تا سرِّ این چیست
که در محنت توان خوش خوش چنین زیست
عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۸) حکایت عبدالله مبارک با غلام
که میداند که در هر سینهٔ چیست
ز چندین خلق داغش بر دل کیست
عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۱۵) حکایت زنبور با مور
کسی کو بر مراد خود کند زیست
چو تو میرد ببین تا آخرت چیست
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱) سکندر و وفات او
چنین ملکی که کردی تو درو زیست
ببین تا این زمان بنیاد بر چیست
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱۲) حکایت محمد عیسی با دیوانه
ز هر کُنجی یکی میگفت این کیست
که بس با زینت و با زیب و بازیست
عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۹) حکایت شعیب علیه السلام
شُعَیب از شوقِ حق ده سال بگریست
ازان پس چشم پوشیده همی زیست
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
نمیدانست کس کان سیمبر کیست
زبان بگشاد و گفت این کاهلی چیست
عطار » اسرارنامه » بخش اول » بخش ۱ - المقالة الاولی فی التوحید
نه جان دارد خبر از جان که جان چیست
نه تن را آگهی ازتن که تن کیست
عطار » اسرارنامه » بخش پنجم » بخش ۱ - المقاله الخامسه
خرد گنجشک دام ناتمامیست
ولیکن عشق سیمرغ معانیست
عطار » اسرارنامه » بخش ششم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
همه جسم تو هم امروز معناست
که جسم اینجا نماند زانکه دنیاست
عطار » اسرارنامه » بخش نهم » بخش ۳ - الحکایه و التمثیل
به گورستان یکی دیوانه بگریست
بدو گفتند اندر گورها کیست؟
عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۱۱ - الحکایه و التمثیل
ز عرش و فرش و کونین این همه چیست
همه گفتا منم چون مردم از زیست